| کد مطلب: ۴۸۵

مالیات آری؛ تورم خیر

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

یکی از مهم‌ترین موضوعات نظری درباره ایران، تحلیل و علت‌یابی ریشه وضعیت سیاسی و ماهیت دولت و رابطه آن با مردم است. ازجمله رویکردهای مشهور نظریه استقلال دولت از ملت به دلیل وجود منابع نفتی است. منابعی که در برخی از مقاطع تاریخی بیش از ۷۰درصد بودجه دولت را تامین می‌کردند و جالب‌تر اینکه بخش مهمی از آن ۳۰درصد دیگر نیز متاثر از درآمدهای نفتی بودند، چون حقوق گمرکی که با دلار نفتی واردات می‌شد، حقوق گمرکی آن هم گرفته می‌شد که همان نفت بود. به عبارت دیگر حکومت در ایران بی‌نیاز از اخذ مالیات و نه‌تنها پاسخگو به مالیات‌دهنده نبود، بلکه برعکس بوده است. این ساختار در نظام‌های جدید به کلی معکوس است و بخش بزرگ درآمدهای دولت‌ها از مالیات است و در نتیجه دریافت و پرداخت بودجه شفاف و مبتنی بر خواست عموم است. اکنون و با توجه به وضعیتی که پیش آمده، بودجه دولت ایران از یک‌سو با کاهش شدید درآمدهای نفتی و‌ کسری بودجه مواجه شده است. از سوی دیگر باید آن را از طریقی جبران کند. این کار یا از طریق استقراض است یا گرفتن مالیات. آیا این اتفاق به معنای پاسخگو شدن حکومت نیز خواهد شد؟ پاسخ به این پرسش مستلزم دو نکته است. اول اینکه آیا آنچه که گرفته می‌شود مالیات است؟ دوم اینکه این وضعیت چقدر دوام خواهد داشت تا منجر به پاسخگویی دولت شود؟ پاسخگویی سیستم‌ها کلید ندارد که روشن و خاموش شود، نیازمند گذشت زمان و ایجاد ساختار و مقررات است که گام به گام رخ خواهد داد، ولی در هر صورت پولی که از مردم گرفته می‌شود باید ویژگی مالیات را داشته باشد تا دولت به مرور زمان پاسخگو شود. شیوه اول تأمین کسری بودجه، یعنی استقراض از بانک مرکزی یا سایر بانک‌ها، یک نتیجه قطعی دارد و آن افزایش تورم است. این کار تحمیل نوعی مالیات غیرقانونی و غیرمستقیم به مردم است که از سال ۱۳۵۴ تاکنون ادامه داشته است. این مالیات نه فقط غیرقانونی و غیراخلاقی، بلکه دود اصلی آن به چشم طبقات کم‌درآمد و مزد و حقوق‌بگیر می‌رود. یک نوع سرکیسه کردن طبقات پایین جامعه به نفع دولت است. مثل آن است که درآمد دولت صد لیتر شیر بوده و آن را به کارکنانش می‌داده، به عللی از درآمدش ۵۰لیتر کم شده، لذا ۵۰لیتر آب داخل آن می‌ریزد و به‌عنوان 100لیتر شیر حساب می‌کند. خُب! این کار غیراخلاقی و غیرقانونی است. با توجه به کاهش درآمدهای نفتی، مالیات‌ها امسال نیز روند تزایدی داشته است، ولی گرفتن مالیات حساب و کتاب و منطق خاص خود را دارد. باید به ظرفیت مالیاتی توجه کرد. اینکه به زور ولو به قیمت ورشکستگی تولیدکننده مالیات گرفته شود، اگر اسم آن مالیات باشد، رسم آن مالیات نیست. البته ما فرار مالیاتی زیادی داریم، چون فعالیت‌های اقتصادی نظام‌مند نیست. روابط مالی تعریف‌شده نیست. از همه مهم‌تر اینکه دولت نمی‌تواند هم قیمت‌گذاری کند و هم مالیات بگیرد. قیمت‌های خود مثل خوراک گاز را بالا ببرد، قیمت محصولات را کم کند و سپس مالیات را هم زیاد کند. اینها هیچ‌کدام مالیات با تعریف واقعی نیست. مالیات به معنای واقعی را اقتصاددانان تعیین می‌کنند و نه دولت‌های پرهزینه و فربه. مالیات باید به‌گونه‌ای باشد که به رشد و نه رکود اقتصادی کمک کند. در چنددهه گذشته و به علل گوناگون، بحث مالیات، به صورت جدی مطرح نشده است، امیدواریم که این بار با رعایت حقوق مالکیت و نفی تورم‌های دورقمی، کم‌کم به جایی برسیم که درک علمی و منصفانه‌ای از مالیات پیدا کنیم و مردم نیز فرار از مالیات را گناه و جرم سنگینی بدانند و به آن افتخار نکنند. این امر مستلزم برداشته شدن هر اندازه شکاف میان دولت و ملت است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی