| کد مطلب: ۶۳۷

شکاف نرم‌افزار و سخت‌افزار

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

همیشه این تصور وجود داشته که مساله کم‌آبی در ایران ریشه در خشک بودن منطقه ایران دارد. اخیرا نیز آن را به خشک شدن جهان ربط می‌دهند. این تصور به‌کلی نادرست است. چرا؟ به این علت که ایران دومین مخازن گاز جهان را دارد ولی کماکان با قطعی و کمبود گاز مواجه می‌شود. اگر مسأله فقط خشکی اقلیم است، پس در گاز که فراوان داریم چرا دچار کمبود می‌شویم؟ مساله این است که ما قادر نیستیم خودمان را با محیط و پیرامون تطبیق دهیم. اگر در یک جغرافیای پرآب هم قرار بگیریم، با این سیاست‌ها دچار کمبود آب خواهیم شد. جالب است که اکنون دو مرکز استان یعنی شهرکرد و همدان دچار این مشکل شده‌اند که جزو مناطق پرآب کشور هستند. مساله اصلی نحوه تعامل غیرقابل قبول ما با محیط زیست و اقلیم است. فن‌آوری‌های جدید قدرت سخت‌افزاری فراوانی به ما دادند ولی قدرت نرم‌افزاری آن را به دست نیاوردیم. ما می‌توانیم با تکیه بر سخت‌افزار یعنی اره برقی در هر ساعت ده‌ها درخت یک جنگل را قطع کنیم ولی نمی‌توانیم از نرم‌افزار مدیریت و علم استفاده کنیم و‌ درخت‌های جدید کاشته و جانشین آنها کنیم. اگر جهان به بمب هسته‌ای دست یافت، هم‌زمان توانست مانع از کاربرد آن شود تا مبادا جهان را نابود کند. قدرت یک بمب هسته‌ای میلیاردها برابرِ قدرت یک سرباز با نیزه و شمشیر است، ولی انسان امروزی قادر است که مانع از کاربرد این سلاح شود. به عبارت دیگر قدرت نرم‌افزاری و سیاستگذاری او توانسته است قدرت سخت‌افزاری مخرب فن‌آوری را کنترل کند. ولی ما چنین نکردیم. از همان هنگام که موتور پمپ‌آب وارد کشور شد، هجوم رعدآسایی را به منابع زیرزمینی آب آغاز کردیم، نفت و گاز را استخراج کردیم، با سایر معادن و‌ با چوب جنگل هم، همین‌گونه عمل کردیم. خودرو استفاده می‌کنیم، ولی وضع آلودگی هوای ما ده‌ها برابر کشورهای تولیدکننده خودرو است. تعداد زیادی پالایشگاه داریم ولی در مقاطعی نیازمند واردات بنزین هستیم. بنابراین، مشکل اصلی شکاف میان قدرت نرم‌افزاری با قدرت سخت‌افزاری است؛ آنچه که در ضرب‌‌المثل‌های ایرانی مشهور است به «دادن تیغ به کف زنگی مست». باید بپذیریم که خداوند به موازاتی که نعمت‌های مادی به بشر از جمله به ما داده، هم‌زمان نعمت عقل و علم هم داده است. نعمت‌های مادی را باید در پرتو نعمت عقل و دانش و تجربه بشری استفاده کرد؛ استفاده‌ای بهینه. در‌حالی‌که در زندگی فردی خود، از نعمت عقل استفاده می‌کنیم، چرا در زندگی جمعی و سیاسی تا این حد دور از عقلانیت عمل می‌کنیم؟ علت اصلی این است که درک رسمی در ایران از این نهادی که به نام سیاست درست کرده‌ایم، مطابق با نیازهای روز و منطبق بر علم و دانش و تجربه بشری نیست. به قول سهراب سپهری، «چشم‌ها را باید شست؛ جور دیگر باید دید». مساله آب در ایران فقط مساله آب نیست. مساله شیوه ما در حکمرانی است. تا این شیوه را تغییر ندهیم و کارشناسان بر جایگاه واقعی قرار نگیرند و دیگران برخلاف عقل و علم در کار آنان دخالت نکنند، امکان بهبود امور نیست. مساله اصلی این است که چگونه باید میان توان سخت‌افزاری و فن‌آوری با توان نرم‌افزاری مدیریت و حکمرانی موازنه برقرار کنیم. در غیر این صورت سرانجام وضعیت در هر حوزه‌ای، چون آب خواهد بود.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی