| کد مطلب: ۹۵۶

تغییرات انگلیسی یا فرانسوی؟

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

یکی از ویژگی های فرماندهان نظامی در حال جنگ، احترام گذاشتن به توانایی های نظامی فرماندهان و سربازان طرف مقابل است؛ در عین حال که در صدد نابودی لشکر یکدیگرند. اختلافات سیاسی و نظامی و تاریخی یک بحث است، ارزیابی از توانایی های سیاسی و نظامی یکدیگر و درس آموزی از آن بحثی متفاوت است. سابقه سیاست های استعماری بریتانیا در جهان و به طور مشخص در ایران بر کسی پوشیده نیست، ولی هنگامی که می خواهیم توانایی های فردی یا ساختاری آنان را ارزیابی کنیم، ماجرا متفاوت می شود. تقریبا دو الگوی سیاسی انگلیسی و فرانسوی در تحولات اجتماعی مشاهده شده است. الگوی فرانسوی همراه با انقلاب و خشونت و رادیکالیسم است. هنوز هم در اغلب تحلیل ها، انقلاب فرانسه را سرآغاز عصر جدید می دانند؛ انقلابی که با رفت و برگشت های فراوان تاکنون شاهد پنج جمهوری در این کشور بوده و تنش های آن، گویی که تمامی ندارد، شاید آخرین مورد مهم آن در سال 1968 و جنبش دانشجویی فرانسه بود و ادامه آن در قالب رویدادهای دهه اخیر و در ابعادی کوچک تر نیز دیده می شود که گویی از گذشته الگوبرداری کرده است؛ جامعه ای که با اختراع گیوتین نظام پادشاهی را برانداخت و هزاران نفر را در میدان کنکورد پاریس به دست این اختراع جدید سپرد. در مقابل، الگوی انگلستان است که تغییرات از دل یک تفاهم کلی و حفظ الگوهای سنتی و در عین حال انتقال ارزش ها و مفاهیم جدید به آن الگوهای سنتی صورت می گیرد. نهاد سلطنت در فرانسه و بریتانیای قدیم، کم وبیش دارای مفهوم مشترک و حتی اختیارات مشابهی بودند، ولی در فرانسه، این نهاد ظرفیت آن را نیافت یا مخالفان توانایی آن را نداشتند که با حفظ این نهاد، ارزش ها و قواعد جدید را در آن وارد نمایند. ولی این اتفاق در بریتانیا رخ داد. سلطنت حفظ شد ، در حالی که اختیارات آن سلب و به کابینه مورد تایید مجلس داده شد؛ مجلسی که با گذشت زمان بیش از پیش منتخب مردم شد. در حقیقت تغییر در عین پیوستگی با گذشته؛ نوگرایی در عین احترام به سنت ویژگی رایج در تحولات در بریتانیا است. به همین علت هم می بینیم که بریتانیایی ‌‌ ها نسبت به روش های سنتی و تشریفات آن بسیار حساس هستند، در حالی که یک عقل متعارف حکم می ‌‌ کند که دوران این تشریفات سنتی سر آمده است، ولی این سنت ها نوعی پیوستگی تاریخی را رقم می زنند. نهاد سلطنت در بریتانیا، خود را با واقعیات و مطالبات مردم جامعه بریتانیا هماهنگ کرد و توانست به بقای خود ادامه دهد، این بقا لزوما ابدی نیست. در این 70 سال به دلیل برخی ویژگی ها، ملکه الیزابت توانست که نهادی بی طرف در منازعات و در عین حال نهادی مفید برای کشورش باشد، شاید جانشین او بتواند این مسیر را ادامه دهد، شاید هم نتواند، ولی آنچه که برای ما به عنوان یک جامعه در حال گذار اهمیت دارد یک نتیجه گیری با دو رویه کم وبیش یکسان برای نوگرایان و سنت گرایان است. حفظ نهادهای سنتی مفید و کم هزینه تر از تغییر آنهاست. مشروط بر اینکه نهادهای سنتی نیز ظرفیت کافی برای تطبیق و هماهنگی خود با شرایط روز و مطالبات روزافزون را نشان دهند. الگوی انگلیسی تغییرات بر الگوی فرانسوی ترجیح دارد. چه درعرصه سیاست، چه در عرصه فرهنگ و اجتماع. تفاوت این دو الگو سرنوشت لویی شانزدهم و ملکه الیزابت است.
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی