| کد مطلب: ۷۹۹

تحولات عراق فرصت یا تهدید؟

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

رویدادهای عراق پس از سقوط صدام حسین و نیز سقوط طالبان در افغانستان، درس های مهمی برای حضور قدرت های جهانی یا منطقه ای در کشورهای دیگر دارد. نمونه های دیگرش حضور انگلیسی ها در افغانستان و سپس فرانسه و آمریکا در ویتنام و نیز حضور ارتش سرخ در افغانستان بود. در جهان امروز حضور مستقیم و عریان در یک کشور دیگر بسیار ظریف و حساس است. حتی حضور آمریکایی ها در ژاپن و آلمان هم که کم وبیش فرهنگ و همسویی زیادی دارند، هرازگاهی مساله ساز می شود، چه رسد به حضور آنان در افغانستان که چنان بحرانی ایجاد کرد که در نهایت به خروج آمریکا از افغانستان انجامید. درحالی که می دانیم نقش مثبت آمریکایی ها در سقوط طالبان و سپس صدام حسین بر کسی پوشیده نیست، ولی این کشورها به علل گوناگون ناتوان از اداره داخلی خود هستند، برخلاف آلمان و ژاپن که گرچه شکست خوردند و بدون قید و شرط تسلیم شدند، ولی نظام سیاسی و اداری بسیار کارآمدی داشتند و می توانستند در یک چارچوب تعیین شده ناشی از تسلیم در جنگ، خودشان را کاملا اداره کنند و در نتیجه مشکلات داخلی خود را فرافکنی نمی کردند و حساسیتی علیه بیگانگان حاضر در کشورشان ایجاد نمی کردند و به سرعت هم نهادهای سیاسی و سپس قطار پیشرفت را روشن کرده و راه انداختند. ولی دولت هایی چون افغانستان و عراق قادر نیستند روی پای خود بایستند و نیروهای مدنی و مردمی آنان نیز واجد قدرت های درون زا نیستند. هرکدام تابع یک دولت و کشور خارجی هستند. در نتیجه، موازنه قوای داخلی میان آنان شکل نمی گیرد و بدبینی مردم خیلی سریع متوجه هر نیروی خارجی می شود و به همین علت، حضور مستقیم در یک کشور که در قدیم می توانست یک فرصت و نقطه قوت و منشأ قدرت باشد، اکنون تبدیل به نقطه ضعف و تهدید می شود و حضور مستقیم خارجی ها در این کشورها، به پاشنه آشیل آنان تبدیل می شود. شاید از این نظر، خروج آمریکا از افغانستان اقدامی بود که دیر یا زود باید اتفاق می افتاد. حتی می توان عوارض حضور روس ها در اوکراین را هم در همین چارچوب تحلیل کرد. گرچه روس ها در پی حمایت از دو منطقه روس نشین اوکراین وارد این کشور شده اند، ولی باز هم مشکلات آنان از زاویه مطرح شده و بیگانه تلقی شدن آنان پابرجاست. کشور خارجی چه خوب و چه بد، سیبل و هدف بزرگی است که افراد عادی هم می توانند به راحتی آن را نشانه گیری کنند و اتفاقا به هدف هم بزنند. نکته مهم اینکه حضور قدرت های دیگر به علت برهم زدن موازنه داخلی نیروها، مسیرهای تفاهم ملی را صعب العبورتر می کند. وضعیت عراق و حضور سیاسی ایران در عراق، گرچه با بسیاری از کشورهای دیگر فرق دارد، ولی در نهایت مشمول این قاعده می شود. در چنین وضعیتی هر نیروی سیاسی به راحتی می تواند مشکلات خود را فرافکنی کند و علیه ایران سخن گفته و آن را نشانه بگیرد. این ساده ‌‌ ترین کار سیاسی در چنین جوامعی است که نقطه قوت یک کشور را تبدیل به نقطه ضعف و تهدید می ‌‌ کند. البته مجموعه قدرت های منطقه ای مثل ترکیه، عربستان و اسرائیل نیز در حال فعالیت در عراق هستند و هر کدام مشغول اجرای برنامه های خود هستند. ولی نکته مهم این است که همواره باید عوارض چنین امکانی را در نظر داشت. تخریب و آتش زدن چند باره کنسولگری های ایران در شهرهای عراق و هرات در سال های اخیر و اتفاقات این روزهای عراق، می تواند شواهد آغاز این فرآیند باشد. در این زمینه باید محتاط بود و در صورت لزوم تجدیدنظر کرد.
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی