از چهارراه طالقانی تا زمین چمن
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

در پنجم مرداد ماه سال 1358، اولین نماز جمعه پس از انقلاب در تهران و بهامامت مرحوم آیتالله طالقانی برگزار شد. سخنان دیروز مقام رهبری در دیدار با ائمه جمعه نیز یادآور این واقعه و رویداد مهم بود. آنانکه ابتدای انقلاب را بهیاد دارند، بهخوبی میدانند همه منتظر جمعهها بودند که یا در نماز جمعه، این آیین مهم سیاسی و عبادی شرکت کنند یا بهطور مستقیم از رادیو آن را بشنوند، یا شبهنگام دوباره از تلویزیون آن را ببینند. فردا هم همه تیترها و بحثها پیرامون خطبهها بود. استقبال از آن نماز چگونه بود؟ بارها اتفاق افتاد که صف نماز جمعه از غرب تا فرعیهای کارگر و کل خیابان ۱۶آذر و از شرق در خیابان طالقانی تا چهارراه طالقانی با تقاطع ولیعصر میرسید، بدون اینکه کسی را با برنامه قبلی برای نماز بیاورند. در شمال نیز در خیابان بلوار کشاورز تا مسیرهای زیادی نمازگزاران حضور داشتند. از چند ساعت پیش از نماز، بسیاری از خیابانهای اطراف دانشگاه بسته میشد. پس چه شد که از آن اجتماع باشکوه چیز چندانی باقی نمانده است؟ شاید زمانیکه در دانشگاه برگزار میشد، بهاندازه زمین سابق چمن دانشگاه را پرمیکردند؟ بخشی از پاسخ این پرسش، در سخنان مقام معظم رهبری آمده است: «از فعالیت اقتصادی حتی بهعنوان تامین هزینههای نماز جمعه باید اجتناب شود، چراکه آثار منفی ورود بعضی از آقایان محترم به این فعالیتها، هنوز هم دامنگیر نظام اسلامی است... هنر بزرگ خطیب جمعه این باشد که مفاهیم معرفتی و انقلابی همچون مسئله بسیار مهم عدالت، استقلال، حمایت از مستضعفین و پیروی از شریعت را متناسب با نیازهای روز و با ادبیات جدید بازتولید کند... ادبیات خطبه باید گرم، صمیمی، اتحادآفرین، امیدبخش، بصیرتافزا و آرامشبخش به مردم باشد، نه آنکه موجب اضطراب، حاشیهسازی، تلاطم روحی، بدبینی به وضع کنونی و آینده شود و برای هجمه معاندان نیز دستاویز ایجاد کند.» واقعیت این است که اگر میان سابقه و لاحقه و ادبیات و سخنوری و رویکرد امامان جمعه سالهای اول انقلاب با حالا مقایسه کنیم، پاسخهای دقیقتری به دست خواهد آمد. نماز جمعه، محلی برای وحدت نیروها بود. ادبیات امامان جمعه وحدتبخش و آرامشدهنده بود. میان عمل و گفتارشان شکاف ویژهای دیده نمیشد. ولی هنگامی که از دوران اصلاحات نماز جمعه تبدیل به یک تریبون ویژه علیه بخشی از مردم و سیاسیون شد، کمکم خالی از معنویت و فایده و سپس تهی از جمعیت گذشته شد. هر روز که میگذشت، برخی از امامان جمعه بیشازپیش با ادبیاتی غیرمتعارف و با شکافی روشن میان نظر و عمل در پشت منبر این نماز ظاهر میشدند. اگر یک نفر متولی شود و محتوای سخنان امامان جمعه دهه ۱۳۶۰ را با دهه ۱۳۹۰ تحلیل و مقایسه کند، متوجه عمق این تفاوت خواهیم شد. نماز جمعه تبدیل به تریبون جناحی شده است. مسائل مردم از منظر جناحی و آن هم به نسبت سطحی و با ادبیاتی نامتعارف و حتی تندخویانه بیان میشود. در دولت اصلاحات و روحانی به چیزهایی حمله میشد که در دولت احمدینژاد و دولت کنونی نهتنها مورد حمله قرار نمیگیرند، بلکه توصیه به صبر میشوند. مردم با این دوگانگیهای عمیق نمیتوانند کنار بیایند. طرح مسائل جناحی آن هم به شکل سطحی عوارض بسیار بدی برای اعتبار و نفوذ این مراسم داشته است. متاسفانه بخشی از حکومت، آن نمازهای جمعه باشکوه را خرج جناحبندی سیاسی خود نمود و گمان کرد با این روش میتواند رقیب خود را از میدان بیرون کند، ولی متوجه نبود که اصل نماز جمعه را با چنین وضعی مواجه کرده است. یک روزنامهنگار قصد تهیه گزارشی از وضعیت حضور عمومی در این نماز و علل بیتوجهی مردم به آن و نیز سخنان پیش از خطبهها داشت، ولی از ترس آنکه مورد اتهام واقع شود، اقدامی نکرد. اکنون سخنان رهبری نظام این فرصت را پیش آورده که درباره رویکرد ائمه جمعه و نیز نحوه طرح مسائل آنان از جمله حجاب و پوشش بانوان گزارشهای تحقیقی تهیه شود. امیدواریم این سخنان همانطور که گفته شد، پایانی باشد بر طرح مسائل احساساتی در منابر جمعه، از جمله درباره پوشش زنان کشور.