| کد مطلب: ۳۷۶۲

زمستان ما و زمستان آنها

هنگامی که جنگ اوکراین در زمستان گذشته آغاز شد، کمتر کسی علاقه داشت که تصور کند اروپا می‌پذیرد که وارد یک جنگ طولانی‌مدت شده است

هنگامی که جنگ اوکراین در زمستان گذشته آغاز شد، کمتر کسی علاقه داشت که تصور کند اروپا می‌پذیرد که وارد یک جنگ طولانی‌مدت شده است، به‌ویژه آنکه بحث انرژی و خطوط لوله گاز روسیه به اروپا به‌عنوان نمادی از وابستگی اقتصادی طرفین به یکدیگر و نشانه‌ای از ثبات روابط بود و طبعا همگان گمان می‌کردند که ماجرای اوکراین حل‌وفصل خواهد شد. ولی هنگامی که جنگ طول کشید و حالت فرسایشی یافت و چشم‌اندازی هم برای صلح نبود، استفاده از ابزار انرژی و گاز آغاز شد و اروپا به‌ویژه آلمانی‌ها احساس کردند که زمستان سختی در پیش دارند. اکنون که این مرحله آغاز شده، برداشت عمومی این است که چنانکه گفته می‌شد، اوضاع سخت نبود لذا هفته‌نامه معتبر اشپیگل گفت‌وگویی را با وزیر اقتصاد آلمان انجام داده تا ببیند چرا آن همه هشدار دادند، ولی اتفاق مهمی رخ نداد؟ گزارش این گفت‌وگو در روزنامه امروز هست.

او غلوآمیز بودن هشدارها را رد می‌کند و معتقد است که اگر کاری نمی‌کردیم کل اقتصاد اروپا نابود می‌شد. وی اقدامات دولت متبوع خود را در چند جبهه توضیح می‌دهد. در طرف تامین عرضه گاز به افزایش و پر کردن مخازن گاز و نیز به ایجاد سریع زیرساخت برای گاز طبیعی مایع اشاره می‌کند. در جهت تقاضا و کاهش آن کسب همراهی مردم برای صرفه‌جویی و کم کردن دمای خانه‌ها و نیز گرم نکردن بخشی از آپارتمان به‌علاوه ارائه بسته‌های حمایتی به مردم برای جبران هزینه انرژی اشاره می‌کند. از حیث مدیریتی اقدام فوری به ملی کردن شرکت گازپروم آلمان و کنترل عملیات آن را نام می‌برد. نتیجه این اقدامات عبور از وضعیتی است که بسیار سخت تصور می‌شد.
در این سوی دنیا و در ایران چه کردیم؟ در یک کلام هیچ. نه سرمایه‌گذاری برای افزایش تولید و نه هشداری جدی و ‌عملی به جامعه که با کمبود گاز در زمستان مواجه‌ایم و نه حتی گزارشی دقیق از وضع آب و هوایی زمستان؛ از هیچ‌کدام خبری نبود. به‌جایش اقدام به قطع گاز نیروگاهی و کارخانجات کردیم و مازوت را جانشین نمودیم که آلوده‌کننده هوا است. از نظر تبلیغی و آگاهی‌بخشی هم از وزیر نفت گرفته تا سایبری‌های حکومتی بر زمستان سخت اروپا تمرکز کردند و گویی منتظر جشن گرفتن برای فلاکت دیگران بودند و هنوز هم دست از این تبلیغات مبتذل و گمراه‌کننده بر نمی‌دارند. از همه بدتر اینکه سرنوشت مهمترین مسئله کشور را که برجام باشد به این امر و تحلیل یا آرزوی پوچ و خیالی گره زدند و هیچ‌گاه هم فکر نکردند که فرض کنیم وضع آنان در زمستان سخت می‌شد، چرا باید جلوی ایران کوتاه بیایند؟ با مسکو مسائل خود را حل می‌کنند یا از طریق اعراب و کشورهای دیگر رفع مشکل می‌کنند. ما هیچ کمکی به آنان نمی‌توانستیم بکنیم چون خودمان هم گاز کم داریم. پارسال هم گاز تعدادی از کارخانجات مهم را قطع کردند تا گاز مردم قطع نشود.
ابتذال سیاسی نزد فعالان سایبری طرفدار وضع موجود، تبدیل به مبنایی برای سیاستگذاری‌های مسئولین می‌شود درحالی‌که آنان باید براساس داده‌های معتبر سیاست‌گذاری‌ کرده و تصمیم بگیرند. حالا فرض کنیم کل اروپا از سرما یخ می‌زد این چه ربطی به ناکارآمدی مدیریت انرژی در ایران دارد؟ زمستان سخت ما کمبود گاز نیست. بلکه کمبود قدری عقلانیت و سیاست‌ورزی عقلایی است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی