| کد مطلب: ۴۸۶۷

زخمی که ناسور شد

چرا باید یک مسئله به نسبت عادی که رسیدگی به آن در سه ماه پیش به عهده مدیران استان قم بوده، چنان بد مدیریت شود که پس از سه ماه به یک بحران سراسری تبدیل گردد و سپ

چرا باید یک مسئله به نسبت عادی که رسیدگی به آن در سه ماه پیش به عهده مدیران استان قم بوده، چنان بد مدیریت شود که پس از سه ماه به یک بحران سراسری تبدیل گردد و سپس رئیس‌جمهور، وزیرکشور را مسئول پیگیری کند، باز هم به نتیجه نرسد، تا در نهایت رهبری نظام وارد ماجرا شوند؟ در حقیقت بیش از هر مسئله دیگری این ضعف مدیریتی است که گریبان کشور را گرفته است. موضوعی که می‌توانست به سادگی رسیدگی گردد و بدون هرگونه مشکلی به مردم اطمینان داده شود که رسیدگی خواهد شد و عوامل اصلی آن شناسایی می‌شوند، در عوض این کارها، با نفی اهمیت اتفاقات و حتی تکذیب چندباره ماجرا، آن را تبدیل به زخمی کردند که کم‌کم ناسور شد، به‌طوری‌که در دو هفته اخیر مدیریت آن از دست خارج شد و تبدیل به یکی از مهمترین مسائل سال‌های اخیر شد، به‌طوری‌که بدون تردید ابعاد آن از ماجرای اعتراضات پائیز فراتر رفته است، زیرا هر خانواده‌ای در ایران مستقیم یا حداکثر با یک واسطه یکی از فرزندان‌شان درگیر مدرسه هستند و همگان دغدغه سلامت فرزندان خود را دارند.
مشکل این است که این اتفاق در ابتدا از نظر مقامات و مدیریت استان یا کم‌اهمیت تلقی شد یا خیلی امنیتی معرفی شد. هنگامی که مسئله‌‌ای امنیتی می‌شود به‌کلی از دسترس عموم و پاسخگویی رسمی خارج می‌شود و در این میان حتی نمی‌توانند مانع حرف زدن افراد شوند، لذا نمایندگان و مدیران دولتی گوناگون اظهارنظرهای متعارض و متضادی می‌‌کنند در نتیجه به جای آنکه ابهامات رفع شود، مشکلات و بدبینی‌های افکار عمومی بیشتر می‌شود.
در نهایت مهمترین مسئله‌ای که در جریان مسمومیت‌ها دیده می‌شود، فقدان قدرت اقناع‌کنندگی و ضعف پاسخگویی نهادهای دولت یا مرتبط با امنیت جامعه است. نقطه قوت حکومت، تامین امنیت بوده، ولی اکنون چه شده است که بسیاری از خانواده‌‌ها فرزندان خود را به مدرسه نمی‌فرستند یا خودشان مشغول حفظ امنیت آن می‌شوند؟ این وضعیت محصول رویکرد و نگاه امنیتی به هر پدیده‌ای است؛ موضوعی که برای مدیریت دولتی امنیتی بوده، ولی برای والدین دانش‌آموزان فقط یک مسئله انسانی است و حاضر نیستند که در قالب ضوابط امنیتی با آنان برخورد شود. مردم حق دارند گمانه‌زنی کنند، به‌ویژه هنگامی که هیچ پاسخ مناسبی دریافت نمی‌کنند.

در چنین شرایطی مردمی که بدبین هستند، بدبین‌تر هم می‌شوند. هنگامی که رسانه‌های حکومتی درصدد لاپوشانی ماجرا هستند و می‌خواهند از این نمد کلاهی برای حمله به این و آن بسازند، مردم عصبانی می‌شوند و داوری‌های تندتری علیه مدیران می‌‌کنند. عامل بدبختی این مدیران رسانه‌های وابسته و غیرمستقل است که به نام حکومت علیه مردم می‌نویسند.
اکنون بیش از سه ماه گذشته و زخم این ماجرا تا حدی ناسور شده است، ولی راه‌حل دارد. دستورات صریح مقام رهبری در این زمینه راهگشاست، ولی نمی‌توان براساس روش‌های گذشته عمل کرد، چون روش‌های گذشته منجر به وضعیت فعلی شده است. راه‌حل در شفافیت و پاسخگویی رسمی و حضور رسانه‌‌ها و خبرنگاران در تهیه گزارش و گفت‌وگو با همه افراد و نهادهای مرتبط است، بدون رعایت چنین شرایطی هیچ مشکلی حل نخواهد شد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی