| کد مطلب: ۲۳۹۳

طرحی نو بایــــد

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

نحوه مواجهه حکومت با اعتراضات دو ماه گذشته کم‌وبیش مشابه مواجهه‌های گذشته است. شاید به این علت که نمی‌خواهند شیوه دیگری را تجربه کنند یا با شیوه‌های دیگر مأنوس نیستند. یا به این علت که گمان می‌شود این شیوه جواب می‌دهد و از این طریق می‌توان ماجرا را پایان داد. این شیوه مبتنی بر یک قاعده تکراری است.

ابتدا جلوگیری از تجمعات، سپس پراکنده‌ کردن آنان به هر شیوه، همچنین دستگیری و بازداشت در خیابان و نیز برخی افراد شناخته‌شده در خانه، در مراحل بعدی پالایش و آزادی افراد کم‌اهمیت و ایجاد پرونده برای آنان که فکر می‌کنند مهم هستند و رسیدگی غیرعلنی با یک قاضی و وضعیت مناقشه‌پذير رسیدگی در دادگاه‌ها با اتهام اقدام علیه امنیت کشور که از حیث عدم دسترسی به وکیل (جز وکلای معدود مورد اعتماد دادگستری) و علنی نبودن آنها مورد نقد است و بالاخره صدور احکام سنگين. در کنار اینها اطلاع‌رسانی کاملا یکسویه و در صورت امکان پخش گزینشی از دادگاه و احیانا مصاحبه متهم در صداوسیما و رسانه‌های رسمی است. همچنین استناد دادن تقريبا كامل این اعتراضات به تحريكات خارج و بیگانگان بخش دیگری از پازل این شیوه است. این شیوه کاملا تکراری که به شکل عادت انجام می‌شود، در مواجهه با اعتراضات اخیر، حتی از منظر اهداف مجریان آن دو اشکال اساسی دارد؛ اول اینکه، هیچ‌گاه مسائل را حل نمی‌کند. چرا و به چه دلیل مردم باید با بازداشت‌ها و احکام صادره همدلی و موافقت نشان دهند؟ برای ایجاد همدلی در مردم لازم است در جریان ریز اطلاعات از جمله اتهامات و اعترافات و مستندات قرار بگیرند. البته اگر مردم به دادگاه اعتماد داشته باشند، احکام آن را چشم‌بسته می‌پذیرند ولی از یک‌سو چنین اعتمادی تضعیف شده و از سوی دیگر همیشه نکات ناقض ادعاها هم دیده می‌شود. پس جلب همدلی و موافقت مردم نیازمند اقدامات جدی‌تری است که اکنون مفقود است. این شیوه در گذشته که اعتراضات عمق نداشت یا به خشونت کور کشیده می‌شد، در جمع کردن اعتراضات موفق بود ولی در حل کردن آن خیر. اشکال دیگر این است که حتی در جمع کردن اعتراضات اخیر هم ناکارآمد خواهد بود. زیرا این اعتراضات برخلاف موارد قبلی دارای عمق و گستره‌ای است که از شیوه‌های مرسوم كمتر اثر می‌پذیرد و چه‌بسا موجب تشدید شود. مهمترین علت این امر تنوع اعتراضات و حمایت‌های فرهنگی و شیوه‌های دیگر از آن است که موثر بودن مقابله با روش‌های متعارف قبلی را کم و حتی زائل می‌کند.

پس چه باید کرد؟ در یک کلام طرحی نو باید درانداخت. سخت است ولی چاره‌ای نیست و شجاعت لازم دارد. وظیفه سیاسی حکم می‌کند که دنبال این راه باید بود. هر وقت ماهی از آب گرفته شود تازه است.

راه‌حل فقط سیاسی است. البته کسی نمی‌تواند منکر وجود دیگر راه‌های موجود باشد، ولی محور اصلی باید راه‌حلی سیاسی باشد، چون ماهیت اصلی مسئله سیاسی است. این راه می‌تواند شامل به‌رسمیت شناختن اصل اعتراض، تغییر رویکرد رسانه‌ای، آوردن افراد گوناگون به صحنه عمومی، آغاز یک گفت‌وگوی سراسری، تغییر سیاست‌های انتظامی و قضایی موجود در برخورد با معترضان و... باشد.

برخی معتقدند که اینها همه خوش‌خیالی است و هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد و مطابق گذشته عمل خواهد شد. شاید چنین باشد، نمی‌دانیم. ولی این دلیل نمی‌شود که امید خود را به تحقق امری ممکن و منطقی از دست بدهیم. زنده به امیدیم.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی