تغییرات کماثر
مهمترین خبر در فاصله تعطیلات روزهای اخیر، تغییرات دولت است؛ تغییراتی که بنابر برخی اخبار ادامه خواهد داشت. در کنار آن نشست آقای رئیسجمهور با مجموعهای از افراد
مهمترین خبر در فاصله تعطیلات روزهای اخیر، تغییرات دولت است؛ تغییراتی که بنابر برخی اخبار ادامه خواهد داشت. در کنار آن نشست آقای رئیسجمهور با مجموعهای از افراد تحت عنوان «دانشمندان یک درصد برتر جهان» بود که اظهارات برخی از آنان بسیار تعجببرانگیز و غیرواقعی و بیربط بود. ترکیب این دو خبر و عملکرد ۲۰ ماهه دولت، هر ناظری را به این نتیجه میرساند که مسئله اصلی در این دولت افراد و ناکارآمدی آنان نیست. در واقع مسئله اصلی رویکردی است که به انتخاب افرادی منجر میشود که فاقد کارآمدی هستند. همچنین بر فرض هم که افراد کارآمدی باشند، به دلیل فقدان برنامه قادر به بروز کارآمدی خود نیستند. وقتی کسانی تحت عنوان پرطمطراق و دهانپرکن یک درصد برتر دانشمندان جهان دعوت میشوند که از امور بدیهی بیاطلاع هستند و اصطلاحا خالیبند محسوب میشوند و جالب اینکه برگزارکنندگان جلسه فاقد توانایی برای شناخت سره از ناسره هستند، به این نتیجه میرسیم که مشکل و مسئله اصلی خیلی ریشهایتر از آن است که ابتدا به ذهن میآید. برای نمونه همین گونه دانشمندان یک درصد برتر جهان هستند که در پشت صحنه امور را هدایت میکنند و نتیجه آن میشود که در کمتر
از دو سال بیشترین تغییرات در کابینه را در تمام کابینههای 40 سال اخیر شاهدیم. نکته مهم این است که تغییرات شامل مواردی میشود که تحقق شعارهای اصلی دولت وظیفه آنها بوده است، مسکن، کار و کاهش تورم و داشتن برنامه. شعارهای مربوط به اینها قابل سنجش است و تقریبا تحقق آنها حدود 20 درصد وعدههای داده شده است، بنابر این دولت نیز واقف است که در اجرای وعدههایش آن اندازه ناکام بوده که به ضرورت تغییر مدیران ذیربط رسیده است و این یک گام کوچک به جلو است ولی کافی نیست.
تا اینجای کار و تغییر مدیران چندان عجیب نیست. آنچه موجب تعجب بیشتری میشود، فقدان هرگونه توضیح قانعکنندهای درباره علت این تغییرات است. همه میدانیم که ثبات مدیریتی، لازمه پیشرفت مدیریت امور است، مگر آنکه ناهماهنگی عمیق وجود داشته باشد. چرا و به چه علت وزیر کار، وزیر راه، وزیر کشاورزی، رئیس سازمان برنامه و رئیس کل بانک مرکزی تغییر کردند؟
حداقل خوب است که گزارش غیررسمی در این باره منتشر شود تا معلوم گردد چرا قبلیها رفتند و مهمتر اینکه چرا بعدیها آمدند؟ برای هر دو طرف ماجرا باید توضیح داد. بیماری دلیل یا علت رفتن آقایان نبوده است، زیرا از مدتها پیش معلوم بود که بیمار هستند و اخبار از اختلافات مدیریتی حکایت داشت. این حد از بسته رفتار کردن که بدترین شکل پاسخگو نبودن است. قطعا دولت را به گروه بستهای تبدیل میکند که بیش از پیش ضعیف و ناکارآمد خواهد شد؛ دولتی که از شفافیت و پاسخگویی و داشتن برنامه و... در هنگام انتخابات دفاع میکرد، اکنون بسته و غیرشفاف و بدون برنامه عمل میکند و از دانشمندان درخواست راهحل میکند! و درباره پاسخگویی حتی سخنگوی روزانه و هفتگی هم ندارد که شفاف در برابر افکار عمومی پاسخ دهند. از این رو این تغییرات و این نشستها با اینگونه دانشمندان کمکی به دولت نمیکند و احتمالا خروجی دولت را منفیتر از گذشته میکند. امیدواریم از این نقدها ناراحت نشوند، اینها واقعیت است.