| کد مطلب: ۲۳۳۱

سیاست و ورزش

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

ورزش قهرمانی در جهان امروز چیزی بیش از سرگرمی است. شاید برخی گمان کنند این موضوع نه فقط سرگرمی است، بلکه نقش تخدیری هم دارد؛ و توجه مردم به‌ویژه جوانان را از مسائل اصلی دور می‌کند. هر تحلیلی که درباره ورزش قهرمانی داشته باشیم، چه خوشمان بیاید، چه بدمان بیاید، اهمیت آن در زندگی امروز ما بی‌بدیل است و گریزی از آن نیست. نمونه آن به حاشیه رفتن ورزش قهرمانی در ابتدای انقلاب است که به‌راحتی قربانی سیاست شد و کسی هم اعتراض چندانی نکرد و دو المپیک مسکو(۱۹۸۰) و لس‌آنجلس (۱۹۸۴) را تحریم کردیم، کاری که امروز غیرقابل تصور است و مردم چنین اقدامی را اجازه نمی‌دهند. در نفوذ ورزش همین‌بس که گفته شود تنها حوزه‌ای است که توانسته استخدام مربی یا همان مدیر یا مستشار خارجی را عملی کند درحالی‌که در زمینه‌های دیگر، چنین کاری هنوز پذیرفته نشده است. حتی کوشش رسمی برای این‌که مربی ایرانی استفاده کنیم نیز با استقبال روبه‌رو نمی‌شود چون ورزش قهرمانی نتایج به‌نسبت روشن و قابل‌سنجشی دارد و مثل حوزه‌های دیگر نیست که بتوان آنها را لاپوشانی و توجیه کرد.

در میان ورزش‌ها، فوتبال به علل گوناگون جایگاه ویژه‌ای دارد. چاره‌ای نداریم جز این‌که برای توصیف آن از لفظ جادوی فوتبال استفاده کنیم. هم در سطح باشگاهی، هم در سطح ملی و جهانی. ورزش قهرمانی به‌ویژه فوتبال، دنیا را به هم متصل کرده است. این اتصال یک مفصل دارد به‌نام فدراسیون‌های ورزشی که تا حدود زیادی مستقل هستند هرچند در موارد خاص سوگیری‌های سیاسی هم دارند. بنابراین اگر می‌خواهیم از این امکان برای هویت‌دهی و تقویت روحیه ملی به جامعه خود استفاده کنیم، چاره‌ای نیست جز این‌که استقلال نسبی فدراسیون‌های ورزشی را بپذیریم. دخالت دادن سیاست در ورزش و این‌که با چه کسی مسابقه دهند یا ندهند، چه کسی در تیم‌ملی باشد یا نباشد، یا بی‌توجهی به مقررات فدراسیون‌های بین‌المللی ورزشی ازقبیل رفع تبعیض جنسیتی و نژادی و احترام به همه آنان و امکان حضورشان در ورزشگاه‌ها و پرهیز از طرح مسائل سیاسی در ورزش، یک امر ضروری است، سیاست‌هایی که اثرات مثبتی نیز در بهبود فضای عمومی جهان داشته است.

اکنون تیم‌ملی فوتبال کشورمان عازم جام‌جهانی شده است. مردم هم به جام‌جهانی، هم به نتایج تیم ایران علاقمند هستند. با وضعیت جاری در فضای سیاسی ایران، وقوع هر رخدادی محتمل است. ولی توصیه‌ای که می‌توان به حکومت، مخالفان و نیز همه دست‌اندرکاران تیم کرد، این است که زمان برای مجادلات و خط‌ونشان کشیدن‌های سیاسی وجود دارد. اجازه دهیم در دو هفته اول بازی‌ها، ذهنیت مدیران و بازیکنان تیم، در آرامش باشد بلکه بازی تیم به‌دور از تنش‌های جاری برگزار شود. هرگونه بهره‌برداری سیاسی و جناحی از تیم به‌زیان فوتبال و جامعه خواهد بود. اگر دخالت سیاسی در انتخاب یا خط‌زدن نام شخص خاصی در تیم‌ملی، محکوم است، متقابلا انتقال استرس سیاست را به ورزشکاران نیز همین اندازه باید محکوم کرد. باید اجازه داد بخش‌هایی از حوزه عمومی، استقلال خود را از سیاست حفظ کنند. حکومتی که همه‌چیز را سیاسی کند، به منتقدانش یاد می‌دهد آنها هم در صورت توانایی چنین کنند. سیاسی‌شدن ورزش در ایران موجب می‌شود باشگاه‌های دولتی مانند ورزش، به‌جای تولید‌کننده، مصرف‌کننده بودجه عمومی شوند. تماشاگران و ورزشکاران هم تبدیل به عناصر سیاسی شوند و همه دچار زیان شوند. راه و چاره اصلی، عدم دخالت سیاست در ورزش و واگذاری کامل آن به مردم و ورزشکاران است. اجازه دهند مردم خودشان با ورزشکاران‌شان، راهی را که دوست دارند بروند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی