سالــی که نکوست!
هنگامی که انقلاب شد، یکی از مهمترین شعارهای آن دفاع ازمحرومان و مستضعفان بود. فارغ از اینکه نسبت به چگونگی تحقق این شعار اختلافنظر بود، ولی برخی از اقدامات به
هنگامی که انقلاب شد، یکی از مهمترین شعارهای آن دفاع ازمحرومان و مستضعفان بود. فارغ از اینکه نسبت به چگونگی تحقق این شعار اختلافنظر بود، ولی برخی از اقدامات بهویژه در حوزه قانون به سود این قشر تصویب شد که مهمترین آن قانون کار بود. قانون کار یکی از پرچالشترین قوانین پس از انقلاب بود که جزو قوانین پایه محسوب میشود. کمتر کسی گمان میکرد که گروهی با ادعای ضدیت با نئولیبرالیسم و ضدیت با سرمایهداری و اشرافیت و لغات دهانپرکن دیگر، در اولین گام، بنیان قانون کار را علیه همان کارگران و محرومان تغییر دهند. البته از همان زمانی که در مقابل تورم حدود ۵۰ درصدی افزایش دستمزد ۲۷ درصدی را تصویب کردند باید همه متوجه میشدند که این تازه آغاز راه است و سالی که نکو باشد از بهارش پیدا است. این رفتار، واقعیت شعارهای این جماعت را نشان میدهد زیرا درروزهای اخیر که لایحه پیشنهادی برنامه توسعه هفتم منتشر شده است در بخشی از آن حداقل دستمزد را برای سه سال اول شاغلین نصف کردهاند. حداقل دستمزدی که هماکنون هم امکان زندگی عادی را برای نیروی کار فراهم نمیکند. این کار را تحت عنوان نظام استاد-شاگردی که ربط چندانی به بازار کار امروز ایران ندارد، تعریف کردهاند و در ادامه پا را فراتر گذاشته و کارفرما را مجاز به لغو یکسویه قرارداد دانستهاند! سپس ضربه بعدی را به استقلال سازمان تامین اجتماعی زدهاند که مبلغ مالیات و بیمه ابتدا به وزارت اقتصاد پرداخت شود و از آن طریق به سازمان تامین اجتماعی داده شود! واقعا اگر گفته میشد کلا مقررات قانون کار از جمله حداقل دستمزد و اخراج لغو شود، چه تغییری میکرد؟ آیا کسی هست که بتواند در کاری شاغل شود و با نصف حداقل دستمزد حتی نان و پنیر بخورد؟ تولیدکنندهای که باید کالای خود را با چنین دستمزدی در حد صفر تولید کند، آیا بهتر نیست که از دایره تولید اخراج شود؟ حداقل حقوق و دستمزد امسال حدود 3/7 میلیون تومان است، نصف آن میشود حدود 65/3 میلیون تومان. اگریک خانوار 4نفری فقط و فقط نان و ماست و چایی شیرین و قند بخورد و هیچ خرج دیگری از جمله مسکن، پوشاک، حمل و نقل و درمان و آموزش و... نداشته باشد، فقط بیش از یک و نیم میلیون تومان را باید بابت این موارد بدهد! آن کسی که نشسته و این ماده را تصویب کرده، فارغ از اینکه به لحاظ اخلاقی باید پاسخگو باشد، نشان داده که حداقل درک را از زندگی مردم ندارد. حقوقهای خودشان دهها برابر این رقم است با انواع و اقسام امکانات و رانتها همراه است بعد به راحتی برای ضعیفترین قشر جامعه قانون مینویسند که ماهانه با حقوق 65/3 میلیون تومان کار کند! این واقعیت مضمونی است که آنان از انقلاب اسلامی در ذهن دارند و میخواهند جامعه را بسوی فقر و فلاکت نامحدود آماده کنند. این تغییری است که در همه حوزهها کموبیش دیده میشود.