| کد مطلب: ۵۸۴۶

قطار انحصار بلیط سوارشدن ندارد

این ذهنیت در برخی از سیاستمداران ساده‌انگار است که مخالفان خود را به‌نوعی از سر راه بردارند و قطار سیاست را در اولین ایستگاه ممکن متوقف کرده و مزاحمین را پیاده

این ذهنیت در برخی از سیاستمداران ساده‌انگار است که مخالفان خود را به‌نوعی از سر راه بردارند و قطار سیاست را در اولین ایستگاه ممکن متوقف کرده و مزاحمین را پیاده کنند، و البته تبلیغ یا گمان می‌کنند که مثل قطارهای عادی که اگر کسی در ایستگاهی پیاده شود، کسانی هم سوار می‌شوند،‌ یا به قول معروف هر ریزشی با رویشی همراه است و چه‌ بسا خیال کنند، رویش‌ها بیشتر باشد و این قطارشلوغ‌تر از پیش شود. ولی واقعیت چیز دیگری است. قطار انحصار هنگامی که راه افتاد، در هر ایستگاه فقط عده‌ای را پیاده می‌کند، البته در داخل قطار زاد و ولد هست، ولی به جایی می‌رسد که مسافران پیاده شده خیلی بیشتر از مسافران سوار قطار هستند و فرزندآوری هم چاره کمبود مسافر را نمی‌کند، چه‌بسا فرزندان مخالف‌تر از پدران و مادران باشند در نتیجه به جایی می‌رسد که تعداد مسافران حتی به اندازه خدمه مورد نیاز برای حرکت قطار هم نیست.
قطار سیاست ایران از یک مقطع به بعد به شکل بدی دچار این بحران شد و نه‌تنها دیگر کسی را سوار نکرد، بلکه با سرعت و حجم بیشتری پیاده کرد. آخرین ایستگاه آن انتخابات 1400 بود که در قالب بیانیه‌ای از سوی علی لاریجانی تحت عنوان «خالص‌سازی» نام برده شده است و گمان نمی‌رود که بار معنایی آن برای خالص‌سازان روشن نباشد. این بیانیه، که در رد فعالیت انتخاباتی اوست، به وضوح تعریضی به انتخابات پیش‌روست که آن را رقابت تصنعی نامیده است و فراتر از آن رفته و برای حکومت‌داری چاره دیگری را درخواست کرده است.
مشکل یکدست‌سازی یا به تعبیر آقای لاریجانی «خالص‌سازی» این است که حد یقف ندارد. هرگاه یکدستی رخ می‌دهد، گروه خالص‌شده تازه متوجه می‌شوند که چه اختلافات بزرگی میان خودشان بوده که در تقابل با حذف‌شدگان قبلی آن اختلافات را نمی‌دیدند. نمونه آن تغییرات بزرگی است که در مدت کوتاه در همین دولت یکدست ایجاد شده که این اندازه اختلافات هیچ‌گاه مسبوق به سابقه در دولت‌های قبلی نبوده است.
بنابراین پروژه یکدست‌سازی و انحصار یا خالص‌سازی، مثل مار گرسنه‌ای است که دُم خود را می‌خورد، هرچه بیشتر می‌خورد خود را یک قدم به پایان نزدیک‌تر می‌کند. آنان از چیزی فرار می‌کنند که با سرعت زیادی به سوی آن در حرکت هستند و به‌زودی ملاقات می‌کنند، آنچه را که از آن فرار می‌کنند. این رویکرد سیاسی نطفه شکست را در درون خود دارد و امروز کمتر از دو سال که از اجرای کام نهایی آن گذشته نتایجش کاملا آشکار شده است. ادامه این سیاست نیز بدتر است،‌ شاید انتخابات پیش‌رو فرصتی باشد (البته فقط شاید، چون هیچ شواهدی در این راه وجود ندارد) که گام‌های بزرگی در جهت اصلاح برداشته شود. بدون برداشتن این گام‌های اصلاحی که برای مردم هم ملموس و عینی باشد،‌ طبعا انتخابات به معنای گذشته شکل نخواهد گرفت، حتی اگر کسی آن را تحریم نکند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی