| کد مطلب: ۳۳۱۰

محک تجربه آمد به میان

محک تجربه آمد به میان

در غیاب ساختار حزبی، هیچ فرد و‌ گروهی مسئولیت عملکرد همفکران و‌ گذشتگان خود را نمی‌‌پذیرد و از آن نیز درس نمی‌گیرد

در غیاب ساختار حزبی، هیچ فرد و‌ گروهی مسئولیت عملکرد همفکران و‌ گذشتگان خود را نمی‌‌پذیرد و از آن نیز درس نمی‌گیرد و جامعه تبدیل به آزمایشگاهی برای آزمون ایده‌های میان‌تهی و خیالاتی می‌شود. نمونه روشن آن نواصول‌گرایان هستند که به‌راحتی تجربه زیان‌بار دوره اول دولت خود یعنی سال‌های ۸۴ تا ۹۲ را بر دوش جریانی دیگر به نام «انحرافی» انداختند و شانه از زیر بار مسئولیت آن خالی کردند. به همین دلیل، این بار هم که وارد میدان انتخابات شدند، وعده‌های رنگارنگ و نقدهای بی‌پایه را به جامعه تحویل دادند و اکنون پس از گذشت حدود ۱۶ماه از حضور بدون رقیب‌شان بر مسند قدرت، سراب آن ادعاها بر کسی حتی خودشان و دوستان‌شان پوشیده نیست.
یکی از نمونه‌های فراوان این ادعاهای عجیب و غریب، نامه‌ای است که ۲۴نفر با عنوان اقتصاددان آن را علیه دولت پیش امضا و صادر کرده بودند. محتوای ضمنی و کلی نامه یک چیز است: اینکه مشکلات اقتصادی ایران راه‌حل‌های ساده و روشنی دارد و شما (یعنی دولت روحانی) نمی‌دانید یا نمی‌توانید یا نمی‌خواهید که انجام دهید و البته ما می‌دانیم و می‌خواهیم و می‌توانیم. قاطبه آنان پس از جلوس دولت جدید بر سریر قدرت بخشی از مسئولیت‌های اقتصادی کشور را عهده‌دار شدند. از وزیر و وکیل گرفته تا مدیران بعدی. دریغ از تحقق اندکی از وعده‌های بی‌شمار. کاش فقط خلف وعده بود، وضعیت رو به پسرفت است و نه‌تنها هیچ چشم‌اندازی هم ارائه نمی‌دهند بلکه هر روز با یکدیگر در تنش و تقابل هستند. درحالی‌که همه را حذف کردند تا وحدت مدیریتی ایجاد کنند و مثل یک لکوموتیو قدرتمند، قطار پیشرفت را با سرعت به پیش برانند.
هنگامی که به پیشنهادهای عملی این مجموعه از اقتصاددانان نواصول‌گرا نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که تا چه اندازه درک بسیطی از مشکلات اقتصادی کشور داشتند و حالا هم به‌جای اقرار به این ساده‌اندیشی خود، مشکلات را بر گردن دولت قبل می‌اندازند. به تعبیر دیگر، شهامت مسئولیت پذیرش آنچه را گفته بودند هم ندارند. چند پیشنهاد آنان برای عبور از این وضعیت شامل این موارد بود:
«تسهیل در صدور مجوزها»، «حمایت از صادرکنندگان»، «تسهیل انتشار اوراق در بازار سرمایه»، «اجرای مواد قانون بهبود مستمر محیط کسب‌وکار»، «جلوگیری از هدررفت منابع»، «استفاده از روش‌های جایگزین سوئیفت مثل رمزارزها برای کم‌اثر کردن تحریم‌‌های بانکی» و...
خوب! دولت قبل چگونه مانع انجام این پیشنهادهای بدیع و راهگشا شده است؟ انجام این سیاست‌ها در حد چند هفته یا حداکثر چند ماه شدنی است. چرا انجام ندادید و اگر انجام دادید چرا دلار با سرعت سربالایی قیمت را طی طریق می‌کند؟ قضیه مچ‌گیری نیست چون چیزهایی که عیان است، حاجت به بیان آنها نیست. هدف از بیان چیز دیگری است. ماهی هر زمان از آب گرفته شود، تازه است. متاسفانه این اقتصاددانان نواصول‌گرا همچنان با همان رویکرد بلکه ناقص‌تر از آن در حال ادامه کار هستند و این خطر اصلی است که اقتصاد کشور را تهدید می‌کند. باید خیلی سریع دست فرمان برنامه‌ریزی اقتصاد کشور را به دست اهل آن سپرد یا همین افراد بیایند اذعان کنند که اشتباه کرده‌اند و تغییر خط مشی دهند. در غیر این صورت این قطار با سرعت بیشتری در سرازیری و به سوی قعر در حرکت است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی