| کد مطلب: ۳۷۳۷

مدفوع شیطان

دهه هفتاد قرن بیستم میلادی بود که رهبران کشورهای عضو اوپک در اوج شادی و غرور بودند، زیرا قیمت نفت پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ به یکباره حدودا چهار برا

دهه هفتاد قرن بیستم میلادی بود که رهبران کشورهای عضو اوپک در اوج شادی و غرور بودند، زیرا قیمت نفت پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ به یکباره حدودا چهار برابر شد و همه رهبران اوپک را مست و سرخوش کرد. در این میان یک نفر بود که متفاوت می‌اندیشید. او کسی نبود جز خوان پابلو پرز آلفونسو، وزیر نفت ونزوئلا و بنیانگذار اوپک که در 1976 چنین گفت: «‌نفت، مدفوع شیطان است. ما در مدفوع شیطان غرق شده‌ایم.‌» این جملات در اوج درآمدهای نفتی بود. البته این پیش‌بینی در هر کشور به‌گونه‌ای رخ داد و برخی نیز از آن به‌سلامت عبور کردند. ونزوئلا، ایران، الجزایر، عراق، نیجریه و لیبی هر کدام به شکلی دچار تکانه‌های سیاسی و انقلاب یا تنش‌های داخلی و جنگ شدند. تبیین این واقعیت در کتاب خواندنی نفرین منابع که به فارسی ترجمه شده، نیز بازتاب یافته است.
وضعیت امروز ما نیز شاهد دیگری بر اثبات این نفرین است؛ نفرینی که می‌توانستیم با عقلانیت و برنامه از کنار آن عبور کنیم و دچارش نشویم. ما کشوری هستیم که بزرگترین منابع انرژی جهان را داریم و در عین حال با یک سرما دچار بحران کمبود گاز شده‌ایم و اگر هم سرما نبود، باز هم مجبور به قطع گاز کارخانجات و نیروگاه‌ها و پتروشیمی می‌شدیم و به‌جایش آلودگی سوخت مازوت را به ریه‌های خود وارد می‌کردیم و اکنون هم چنین می‌کنیم.
پرسش این است که آیا ادامه چنین مسیری ممکن است؟ این راه را تاکجا می‌توان رفت؟ چگونه ممکن است اشتباهی را که همه به آن اذعان دارند بیش از چهار دهه ادامه داد؟ آخرین بار هم در ماجرای ارز ۴۲۰۰تومانی بود که به‌ظاهر حذف شد ولی در واقع حذف نشد زیرا چیز دیگری جای آن نشست که ماهیتا با آن هیچ تفاوتی جز در رقم تعیین‌شده نداشت و اکنون دوباره با همان بحران و رانت درگیر هستیم. مسئله فقط گاز نیست اکنون بنزین هم در حال تبدیل شدن به مسئله است. نمونه آن را در سیستان‌وبلوچستان شاهدیم و گزارش آن در روزنامه امروز آمده است که چگونه صف‌های چند کیلومتری برای بنزین بسته شده است. ریشه این بحران‌ها و نابخردی‌های سیاستگذاری، در آثار و وجود همان مدفوع شیطان است که همه را غرق در خود می‌کند. کشورهای زیادی هستند که سرماهای شدیدتر و طولانی‌تری دارند ولی ابزار کنترلی و ذخیره‌ای آنها به بهترین شکل کار می‌کند. در دنیای امروز نمی‌توان با اتکا به شبه‌علم اقدام به دور زدن علم و دانش کرد. اگر چنین کنیم طبیعت و جهان بی‌رحم هستند و ما را به‌شدت تنبیه می‌کنند. نتیجه رفتار سرخوشانه جیک‌جیک مستان تابستان درحالی‌که فکر زمستان نبودیم را امروز آشکارا لمس می‌کنیم. اینکه اروپا مشکل بسیار بزرگ انرژی زمستانی خود را به‌طور نسبی حل کرد و ما در اینجا اندر خم یک کوچه‌ایم. این رویکردی که ذره‌ای آینده‌نگرانه نیست در همه حوزه‌ها کم‌وبیش وجود دارد و محصول عادت ویرانگر ما به درآمدهای نفتی و سیاست‌های منبعث از آن است. امروز با کمبود و صف و سرما مواجه‌ایم، چون مصرف نسبی بسیار بالایی داریم. با قاچاق مواجه‌ایم چون قیمت‌گذاری می‌کنیم و با فقر گسترده روبه‌رو هستیم. فساد و رانت و نابرابری ما را دربر گرفته چون بخشی از زندگی ما نه از تولید که از منابع نفرین‌شده است. هوای آلوده استنشاق می‌کنیم چون همه معادلات منطقی زندگی عقلایی را به‌هم زده‌ایم. چه زمانی از این وضع رها خواهیم شد؟ روزی که بپذیریم ادامه این وضع جز به سقوط بیشتر منجر نخواهد شد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

پربازدیدترین
آخرین اخبار