خودگویی و خودخندی
اگر بخواهید بدانید که چرا رابطه جریان حاکم با فضای مجازی مثل رابطه جن و بسمالله به نظر میآید، کافی است که به برنامه کلابهاوس سهشنبهشب جواد ظریف توجه کنید ک
اگر بخواهید بدانید که چرا رابطه جریان حاکم با فضای مجازی مثل رابطه جن و بسمالله به نظر میآید، کافی است که به برنامه کلابهاوس سهشنبهشب جواد ظریف توجه کنید که چگونه بیش از 7 ساعت گفتوگوی زندهای را درباره عملکرد خود و نیز برجام رقم میزند و در مجموع شبکههای مجازی نزدیک به 65 هزار نفر که عموماً نخبگان داخل و خارج از کشور هستند، در آن شرکت میکنند. خوب! روشن است که باید با چنین امکانی مخالف حتی دشمن بود. البته این دشمنی برای آنان از طریق فروش فیلترشکن نیز سودهای زیاد دیگری هم دارد.
مسئله اصلی این مجموعه آنجاست که همیشه بر انحصار رسانهای سوار بوده و یکهتازی میکردند و در بازیهای بدون رقیب قهرمان میشدند و به خود مدال قهرمانی اعطا میکردند. فضای مجازی این انحصار را شکسته است و تازه متوجه شدهاند که چقدر الکن و ناتوان هستند. آنان یک عمر به خودگویی و خودخندی عادت کرده بودند و خود را مرد هنرمندی مییافتند. اکنون فضای مجازی در قالب یک آیینه، ناتوانی مفرط آنان را به تصویر کشیده و دنبال شکستن این آئینه هستند.
ماجرا درستی یا نادرستی مواضع آقای ظریف نیست، ماجرا این است که جناح حاکم از سکوت مسئولان و خدمتگزاران قبلی سوءاستفاده میکند و هر رطب و یابسی را به هم بافته و در رسانههای رسمی و یکسویه خود عرضه میکند. فقط کافی است که یک بار در یک رسانه آزاد پاسخ را بشنوند و تمام رشتههای آنان پنبه شود. این وضعیت نه فقط در مورد برجام که در همه سیاستهای جاری و رسمی وجود دارد. ممکن است این سیاستها بعضاً معقول هم باشد، ولی چون ساختار رسانهای رسمی تن به آزادی نقد و گفتوگو نمیدهد و سیاستگذاران همواره تنها به قاضی میروند، همه سیاستهایشان با ابهام و ایهام و نقد مواجه و رد و تخطئه میشود. مشکل آنان اینجاست که رویکردشان اقتضایی و باری به هر جهت است. هیچ نظریه مستدلی ندارند، حامیان آنان «توئیت به مزد» هستند، که از آنان خیری نمیتراود. مسائل کشور را در قالبهای کینهورزی علیه رقبای داخلی تحلیل میکنند. دشمنی آنان با بیگانگان نیز اصیل نیست، ولی دشمنی و کینه آنان علیه داخلیها و مردم اصیل و غیرقابل تغییر است. هر کاری که خودشان انجام دهند، خوب است، و اگر همان کار را دیگران انجام دهند خیانت است. برجام را میخواستند آتش بزنند،
الان در به در دنبال رسیدن به آن هستند. روابط با عربستان نیز همینطور. آنان مثل تیراندازهایی هستند که هر جا بزنند و اصابت کند، دور آن را به عنوان مرکز هدف خط میکشند.
از دستاوردهای عجیب و غریب خود سخن میگویند. از جمله اینکه میگویند تحریمها را خنثی کردهاند، فروش نفت در بالاترین اندازههاست، روابط اقتصادی عالی است، دشمنان نیز خاضع شدهاند، تازه موشک هم شلیک میکنیم. ولی کسی نیست که جواب دهد اگر چنین است، چرا رشد اقتصادی معادل سال پایانی روحانی است؟ چرا تورم کمتر که نشده، بیشتر شده؟ چرا رشد اشتغال وجود ندارد؟ چرا وعده مسکن چنان است؟ چرا افزایش حقوق اقشار ضعیف خیلی کمتر از تورم است؟ چرا نرخ ارز به حدود 50هزار تومان رسیده؟ مگر نه اینکه آن دستاوردها باید به نتایج ملموس برسد؟ چرا نرسیدهاند؟ اینجا که میرسند، پاسخی ندارند و مثل افراد فاقد اعتماد به نفس همهاش نق میزنند که دشمنان علیه ما تبلیغ میکنند و اجازه دیدن کارهای ما را نمیدهند! این اندازه ضعف نفس در تاریخ بیسابقه است. همه رسانههای رسمی کشور را در انحصار مطلق خود دارند باز هم از نداشتن رسانه و نفوذ رسانههای غیرخودی مینالند. باید به آنان گفت رسانه ظرف است. ظرفی که زیاد هم دارید آنچه ندارید مظروف و محتواست بهتر است فکری به حال آن کنید.