حمایتی که به سود آمریکا شد
از همان زمانی که بسیاری از کارشناسان و علاقهمندان به کشور هشدار میدادند که نسبت به حمایت از طالبان مرتکب اشتباه نشوید، کمتر گوش شنوایی وجود داشت و گمان میکرد
از همان زمانی که بسیاری از کارشناسان و علاقهمندان به کشور هشدار میدادند که نسبت به حمایت از طالبان مرتکب اشتباه نشوید، کمتر گوش شنوایی وجود داشت و گمان میکردند که این یک موضع سیاسی و احتمالاً طرفدارانه از آمریکا یا دولت نزدیک به آمریکا در افغانستان است. درحالیکه چنین نبود، اتفاقاً ایالات متحده توانست از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کند و عطای افغانستان را به لقای آن ببخشد و منطقه را ترک کند و امروز هیچکدام از دهها کشوری که در لشکرکشی به افغانستان حضور داشتند، حتی پیگیر اخبار افغانستان هم نیستند و فقط ما ماندهایم و یک رژیم واپسگرا و زباننفهم که باید ما را درگیر مشکلات خود کند. این مسئله گذشته است و اکنون دلیلی ندارد که وارد بازی چنین رژیمی شد. دو کشور مرز مشترک طولانی دارند و بهلحاظ فرهنگی مشترکات فراوانی دارند، هرچند دولت قبلی و رئیسجمهور فاسد و فراری آن بسیار نادرست عمل کرد و در تخریب این رابطه نقش داشت و حکومت کنونی نیز از آن بدتر عمل میکند، ولی باید توجه داشت که برخی نیروها علاقهمند به تشدید تنشها هستند. طالبان مصداق یک واقعیت ناهنجار و نامیمون است. در گذشته هم یک واقعیت بود، ولی ما آن را بزرگتر کردیم و امروز آنان برای پوشاندن وضع اسفبار خود مجبورند که تنشهای خارجی را دامن بزنند. انتظار میرود که وضعیت مرزهای ایران با نیروهای حرفهایتر و با تقویت توان رزمی و نظامی در برابر آنان تقویت شود و از ابزارهای لازم برای فشار به دولت افغانستان جهت اصلاح سیاستهای نادرست خود استفاده شود. البته این رویکرد باید همراه با اقتدار باشد تا تعبیر سویی از جانب آنان نشود. مهمترین مؤلفه این اقتدار را باید در احیای استان سیستانوبلوچستان و بازسازی اعتماد به ساختار سیاسی در این استان دید. بدون این مؤلفه سیاسی، قطعاً نشان دادن اقتدار در برابر طالبان ناقص و ناکارآمد خواهد بود.