| کد مطلب: ۴۶۶۵

هدف؛ بی‏‌پناه کردن مردم

ماجرای زنجیره‌ای مسمومیت دانش‌آموزان دختر، الگوی جدیدی از اقدامات ایذایی است که گمان می‌رفت تاریخ مصرف آن در سده اخیر تمام شده است؛

ماجرای زنجیره‌ای مسمومیت دانش‌آموزان دختر، الگوی جدیدی از اقدامات ایذایی است که گمان می‌رفت تاریخ مصرف آن در سده اخیر تمام شده است؛ به‌ویژه در جامعه‌ای که دختران آن در دانشگاه‌ها از پسرانش سبقت گرفته‌اند و در موضوعی چون ورزش نیز گام‌های بلندی را برداشته و حتی در سطح جهانی و قاره‌ای رقابت می‌کنند. چگونه ممکن است که آنان را از رفتن به مدرسه بازداشت و ترساند؟ فقط ذهن‌های علیل و ناتوان هستند که چنین بی‌محابا جلوی حرکت تاریخ ایستادگی می‌کنند. آن هم در مقطعی که زنان بیش از همیشه خواهان تحقق مطالبات خود هستند. اگر از این مسئله بگذریم، چنین اقداماتی علیه حکومت هم هست، زیرا از حیث اولویت‌های رسمی نافی دو هدف مهم است؛ اول، نقض امنیت عمومی است. بدون تردید این اقدامات جنایتکارانه امنیت جامعه را در خطر انداخته است و دلهره‌ای را که نزد میلیون‌ها دانش‌آموز، خانواده و آموزگاران و مدیران مدارس ایجاد می‌کند، قابل مقایسه با اقدامات کسانی هستند که در ماجرای اخیر متهم به محاربه شدند. همچنین این‌گونه اقدامات، موجب بدبینی شدید مردم نسبت به کسانی می‌شود که بر حسب وظیفه می‌بایست پیگیری‌های جدی به عمل آورند، ولی در عمل کم توجهی می‌کنند. نکته دوم که باید مورد توجه قرار گیرد کوشش سیاست‌های رسمی برای افزایش فرزندآوری است. به همین دلیل هزینه‌های فراوانی را به دولت و مردم تحمیل می‌کنند تا بلکه مردان و زنان علاقه‌مند به فرزندآوری شوند، ولی فراموش می‌کنند که چنین جنایاتی در کنار مواجهه نارسا و عقیم در مقابل آن مردم را نسبت به سرنوشت و آینده کودکی که بخواهند به دنیا آورند، به کلی ناامید می‌‌کند نه اینکه از فردا هیچ کودکی متولد نمی‌شود، بلکه اگر چند درصد هم اثر بگذارد کافی است زیرا عوامل دیگری هم هستند که موجب بی‌رغبتی مردم به فرزندآوری می‌شوند. بنابراین همین دو مورد کفایت می‌کند که کلیت ساختار سیاسی در ایران در مواجهه با این اقدامات شریرانه موضع تند و سختی بگیرد و افراد خاطی را به مجازات‌های مقرر قانونی آگاه نماید و به بهترین وجه اقدام به اطلاع‌رسانی نماید و دست روزنامه‌نگاران را برای بازتاب حادثه و جزئیات آن باز بگذارد. آیا تاکنون فکر کرده‌اید که چرا مطبوعات و رسانه‌ها در حد شایسته و به صورت مستقل به این مسئله ورود نکرده‌اند؟ چون احتیاط می‌کنند که مبادا به سرنوشت سایر روزنامه‌نگارانی که در امور دیگر اطلاع‌رسانی کردند، دچار شوند. رسانه‌ها هم از ترس شکایات زنجیره‌ای جانب احتیاط را پیش می‌گیرند، نتیجه همین می‌شود که عده‌ای افراد بدون تعهد بر ضد دختران این سرزمین و با اقدامی جنایتکارانه امنیت مردم را مختل کنند و بدبینی به مدیران را افزایش دهند. اینها بدون تبعات نخواهد ماند، همچنان که موارد مشابه آنها بدون تبعات نمانده است. هدف مقطعی مدرسه است ولی ابایی از تعمیم آن ندارند. چنین مواردی احساس بی‌پناهی مردم را دامن خواهد زد. مردم نباید برای رسیدگی به نقض امنیت فرزندانشان به ادارات و مسئولین مراجعه کنند، بلکه این مسئولین هستند که باید به تک تک آنان مراجعه کنند و نشان دهند با تمام توان پیگیر آن هستند. اینکه حرف‌های متناقض زده شود جز بدبینی و نفرت و پناه بردن به نظریه توطئه نتیجه دیگری ندارد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی