درباره یکدستی
آقای رئیسی دیروز به نکته درستی اشاره کرد و گفت: «آن دوره که دوگانگی در تعریف دولت و سایر نهادها بود، گذشت... اکنون آهنگ واحدی برای اجرای رهنمودهای رهبری و خدمت
آقای رئیسی دیروز به نکته درستی اشاره کرد و گفت: «آن دوره که دوگانگی در تعریف دولت و سایر نهادها بود، گذشت... اکنون آهنگ واحدی برای اجرای رهنمودهای رهبری و خدمتگزاری به مردم داریم.» هرچند روشن نیست که مخاطب این گزاره صحیح کیست؛ ولی از آنجا که افراد بیرون از دولت و حکومت، چنین عقیدهای را ندارند، پس به احتمال قوی خطاب ایشان به کسانی در داخل ساختار است که دوباره درصدد دوگانهسازی هستند تا از این طریق بخواهند در نقد دولت وارد عمل شوند و خود را برای انتخابات بعدی آماده کنند. درحالیکه بهطور قطع، چنین نیست زیرا مجموعه نهادهای موجود درون حکومت جملگی همسو و همراه هستند و اتفاقا این مهمترین ویژگی انتخابات 1400 بود که برای اولین بار مجموعه نهادهای موجود را کاملا همسو کرد. این همسویی در دورههای اول هاشمی و سپس دوره اول احمدینژاد مشهود بود ولی این بار به شکل اساسیتری رخ داده است و دیگر نمیتوان مشکلات مردم را به چوب لای چرخ گذاشتن ناشی از دوگانگیهای ساختاری تقلیل یا ربط داد.
به عبارت دیگر همه نیروهای موجود در درون این ساختار همسو و در یک جهت هستند و نهتنها مشغول خنثیکردن یکدیگر نیستند، بلکه تقویتکننده همدیگر هستند. کسانی هم که در انتخابات سال 1400 شرکت نکردند، مهمترین علت این کار خود را کمک به شکلگیری چنین نتیجهای میدانستند، هرچند اگر هم شرکت میکردند، همین نتیجه حاصل میشد، ولی در هر حال یکدست شدن کلیت ساختار نقطهقوت مهم این دولت است. به همین دلیل نیز همه نامزدهای پوششی یا رقیب داخلی نیز در مجموعه دولت یا شهرداری کنونی حضور دارند و مهمترین مانع که پیش پای دولتهای قبلی بود، اکنون برداشته شده است و باید بدون هیچگونه توجیهی به انجام وعدههای دادهشده همت گمارند و بهجای آنکه مشکلات را متوجه منتقدین داخلی یا دشمنان خارجی کنند، مسئولیت بپذیرند و مشکلات و ضعفها را مسئولانه تحلیل و پذیرا باشند. البته هنوز هم دنبال پروندهسازی و بستن چند رسانه نصف و نیمه اصلاحطلب هستند که اگر همچنان آنها را هم مانع میدانند بهتر است بهجای این کارها، عذر آنها را هم بخواهند و در یک فضای مدیریتی یکدست و با همراهی فضای رسانهای کاملا همسو، کشور را به سرمنزل مقصود برسانند، ولی شرطش این است که وسط راه دوباره بهانه نگیرند و به جز خودشان، هر انسان و جنی را مسئول نارساییها و ضعفها ندانند. متاسفانه رفتاری که در جریان مسمومیتها رخ داده نشان میدهد که کماکان میخواهند همه جز خود را مسئول بدانند، معلوم نیست که آیا از نظر آنان در صندلی قدرت نشستن مسئولیتآور است یا خیر؟