الزامات یک انتخاب خوب
در سخنرانی سهشنبهشب؛ مقام رهبری به موضوع انتخابات نیز اشاره داشتند: «انتخابات میتواند مظهر قدرت ملی باشد و اگر درست برگزار نشود، ضعف کشور و ملت و مسئولان را
در سخنرانی سهشنبهشب؛ مقام رهبری به موضوع انتخابات نیز اشاره داشتند: «انتخابات میتواند مظهر قدرت ملی باشد و اگر درست برگزار نشود، ضعف کشور و ملت و مسئولان را نشان میدهد که هر چه ضعیف شویم تهاجم و فشار دشمنان بیشتر میشود. بنابراین باید قوی شویم که یکی از ابزارهای مهم قدرت، انتخابات است. مسئولان مرتبط، راهبرد «مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخابات» را از هماکنون مشخص کنند تا انتخاباتی خوب، سالم و با مشارکت بالا داشته باشیم.» این نکات با توجه به اثرات زیانبار انتخابات 1398 مجلس و 1400 ریاستجمهوری اهمیت بیشتری دارد. آنان که گمان میکردند با یکدست کردن قدرت و برگزاری یک انتخابات بدون رقابت موثر و کم مشارکت میتوانند به اهداف خود برسند و کشور نیز روی ریل پیشرفت بیفتد، بطلان این تصور غلط برایشان ثابت شد و امروز کسی نیست که این حقیقت روشن را نفی کند. هر دو انتخابات نیز در پایین بودن سطح مشارکت رکورد زدند. بنابراین تنها راه نجات کشور بازگشت به فضای انتخاباتی گرمی است که چون گذشته بیش از 70 درصد مردم شرکت کنند. پرسش این است که شرایط و الزامات تحقق چنین انتخاباتی چیست؟
اولین و مهمترین مسئله بازگشت مجلس به جایگاه واقعی و قانونی آن، یعنی رأس امور است. مجلس کنونی فاقد این جایگاه و برکنار از این موقعیت است. این وضعیت از حیث نوع تفسیری که شورای نگهبان در تطبیق قوانین با شرع و اسلام میکند و از حیث اضافه شدن مراجع محدودکننده دیگر در تصویب قانون و بهطور مشخص مجمع تشخیص مصلحت و از حیث قانونگذاریهای موازی از جمله مصوبات گوناگونی مثل رسیدگیهای قضایی یکمرحلهای، مولدسازی و... جملگی مجلس را به نمادی بیخاصیت تبدیل کرده است. ضمن اینکه مجلس تحت تاثیر نهادهای دیگر از جمله صداوسیما، چندان در محذوریت قرار میگیرد که رغبتی برای افراد مستقل و کارآمد جهت نامزدی و نماینده شدن برنمیانگیزد.
دومین مشکل، فقدان نمایندگی مردم و بازتابدهنده مجموعه نیروهای اجتماعی است. افراد موجود در مجلس کنونی، در بهترین حالت بتوانند حداکثر 10 تا 15 درصد از مردم را نمایندگی کنند، آن هم مردمی که به لحاظ اثرگذاری کماثرتر از دیگران هستند. این وضعیت ناشی از معیارهای ورود به انتخابات نظارت استصوابی است که چنان دایره تنگ و تنگتر میشود که مجلس را از ویژگی نمایندگی تهی کرده است.
سومین مشکل مراحل اجرایی انتخابات است که معمولا با مشکلات گوناگونی همراه است که رغبت افراد را از نامزدی یا شرکت زایل میکند.
چهارمین مشکل برخورد دوگانه با انواع مجالس است. اگر مجلس همسو با دیگر ارکان کشور باشد و یا ترجیحاً تابع آنها باشد، مانعی برای فعالیت آن نخواهد بود، ولی اگر بخواهد نسبت به نهادهای دیگر حساسیت به خرج دهد، هم در تعیین بودجه، یا در نظارت بر فعالیتها و مخارج و صرف بودجه، فوری با آن مقابله میکنند و آن را از حَیِّز انتفاع ساقط میکنند. لذا تا زمانی که این مسائل بهطور نسبی حل نشود و مردم شاهد ارادهای معطوف به تحقق آنها نباشند، بعید است که شاهد انتخاباتی پرشور چون گذشته باشیم، و کسی هم پاسخ مثبت نخواهد داد.