| کد مطلب: ۵۹۰۲

اَبَربحران نظام بانکی

اَبَربحران‌های ایران گوناگون است، ولی یکی از مهمترین آنها، نظام بانکی است. نظام بانکی ایران عملا ناکارکرد است و روی پا ایستادن آن به کمک تورم، افزایش قیمت ارز و

اَبَربحران‌های ایران گوناگون است، ولی یکی از مهمترین آنها، نظام بانکی است. نظام بانکی ایران عملا ناکارکرد است و روی پا ایستادن آن به کمک تورم، افزایش قیمت ارز و مسکن است، و الا از طریق پرداخت وام برای امور تولیدی و اقتصادی احتمالا یک روز هم نمی‌توانند سرپای خود بایستند. این وضعیت علل گوناگونی دارد، شاید در اینجا فقط بتوان به چند مورد آن اشاره کرد.
اول از همه تصوری است که از معنای سود بانکی وجود دارد که آن را خلاف شرع و مصداق ربا می‌دانند، اگر چنین است که دیگر فرقی نمی‌کند چه مقدار سود و در چه موردی گرفته می‌شود. همه را باید مصداق ربا و حرام دانست و طبعا در بانک‌ها را نیز باید بست. قانون نظام بانکی اسلامی نیز یک قانون صوری برای دور زدن مفهوم ربا است. در این باره باید تجدیدنظر کرد نه در حرمت ربا که جای خودش پدیده نا خوشایندی هم هست، بلکه در تطبیق مصداق سود بانکی به ربای شرعی. دومین علت؛ دخالت‌های فراوان دولت در امور بانکی است، از قبیل وام‌های تکلیفی و نیز وام‌هایی که به دولت داده می‌شود. همه اینها مخل اقتصاد و نظام بانکداری است. سومین علت؛ وابستگی بانک‌ها به موسسات و نهادهای اقتصادی و دولتی است. در واقع بانک‌ها ابزاری هستند در دست آنها برای انجام فعالیت‌های پولی و تامین مالی فراتر از بودجه و احیاناً فساد و در نقش بانک به معنای مدرن کمتر فعالیتی دارند.
علت بعدی؛ دستوری بودن نرخ تسهیلات و بهره و در نتیجه فقدان رقابت جدی میان بانک‌هاست. در نتیجه توزیع رانت و انجام فساد در کشور به گونه‌ای شده است که نظام بانکی کشور، تقریبا در اکثر قریب به اتفاق رانت‌ها و فسادها نقش و حضور دارد. این وضعیت موجب می‌شود که پس‌اندازکنندگان زیان ببینند و وام‌گیرندگان سود بدون ریسک و زیادی ببرند. کافی است که شما یک میلیارد وام از بانک بگیرید با سود 22 درصد، اگر 5 ساله بخواهید پس بدهید، ماهانه حدود 25 میلیون تومان باید بدهید، اگر آن را در بازار بیاورید و فقط، طلا و ارز یا مسکن بخرید، پس از 5 سال حداقل به 3 میلیارد تومان رسیده است. اگر هم آن را به دیگران بدهید، با نرخ تورم ماهانه حداقل حدود ۳۰ میلیون می‌گیرید و پس از پرداخت اقساط وام، کلی برای خودتان می‌ماند و در پایان پنج سال هم تمامی آن مبلغ یک میلیارد را یکجا دارید. این یعنی فساد و فاجعه.
عامل بعدی؛ فقدان نظارت‌های فنی و اقتصادی از سوی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد بر بانک‌هاست. قدرت بانک‌ها در ممانعت از این نظارت بالاست. این قدرت به ویژه در وابسته کردن صاحبان قدرت و داشتن نفوذ فراوان در افراد تصمیم‌گیر است. به همین علت نظام بانکی کشور به جای آنکه موتور تامین منابع مالی برای رشد اقتصادی و تجمیع پس‌اندازهای فرد باشد، تبدیل به صندوقی جهت توزیع رانت و فساد شده است، گزارش امروز هم‌میهن درباره وضعیت نظام بانکی و ورشکستگی آنها مشت نمونه خروار از این ادعاست. این واقعیت ربطی هم به این دولت یا آن دولت نداشته، ولی در سال‌های اخیر تشدید شده است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی