| کد مطلب: ۴۴۷۴

اندیشکده‌ها

اندیشکده‌ها

شرط پایان بحران اوکراین

Atlantic Council

شرط پایان بحران اوکراین

در 24 فوریه سال 2022، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، جنگی را علیه همسایه خود آغاز کرد. او به جای پذیرش ملیت اوکراین به این کشور، وارد جنگ شد. ملت اوکراین نیز به جای تسلیم شدن در برابر نابودی ملی، جنگ را پذیرفت و جنگ ادامه دارد. تئوری پوتین در مورد پیروزی چنین فرض می‌کرد که اوکراین به‌سرعت تحت تهاجم روسیه قرار می‌گیرد و غرب شکوه می‌کند اما آن را می‌پذیرد. بسیاری در ایالات‌متحده و اروپا در مورد قدرتمند ماندن اوکراین تردید داشتند، چراکه گمان داشتند که حتی یک نسل پس از استقلال اوکراین، هویت ملی اوکراین هنوز جا نیفتاده است.
اما پوتین اشتباه کرد. مقاومت اوکراین بسیار شگفت‌انگیز بود که خود نشان‌دهنده میهن‌پرستی است که در سال‌های اخیر در این کشور رشد کرده است. حملات روسیه بی‌کفایت و وحشیانه بود و ماهیت پوتینیسم را نمایش داد. او در مورد پاسخ کشورهای فراآتلانتیک به جنگ اشتباه کرد: «با رهبری ایالات متحده، جهان آزاد برای حمایت از اوکراین با اسلحه و پول و حمله به اقتصاد روسیه گردهم آمد. اما نبرد در وضعیت تعادل است. پوتین ممکن است امیدوار باشد که خطوط مقدم را حفظ کرده و مناطق مهم اوکراین‌ را در اختیار داشته باشد و آتش‌بس را طبق شرایط خود تحمیل کند. به این ترتیب وقفه‌ای ایجاد می‌شود که طی آن روسیه می‌تواند حملات بعدی خود را بازسازی و برنامه‌ریزی کند.»
با گذشت یک سال از جنگ، جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، روز دوشنبه به ورشو می‌رود تا جهان آزاد را برای حفظ و تشدید حمایت خود از اوکراین در مواجهه با جنگی که ممکن است یک مبارزه طولانی باشد، تثبیت کند. جایی بهتر از لهستان برای بایدن وجود ندارد که نشان دهد خطر تا چه اندازه جدی است. لهستانی‌ها تجربه تلخ عواقب دیکتاتورهایی که قادر به آغاز جنگ‌های ویرانگر هستند را خوب می‌شناسند. در آغاز جنگ روسیه در اوکراین، میلیون‌ها اوکراینی به لهستان گریختند و لهستانی‌ها از آنها در خانه‌های شخصی خود استقبال کردند. وقتی علت را از دوستان لهستانی پرسیدم، پاسخ‌ها همیشه یکسان بود: «چون قبلاً ما هم این وضعیت را تجربه کردیم.» پاسخ لهستان به جنگ روسیه باشکوه بوده است، زیرا لهستانی‌ها با رجوع به حافظه شخصی و خانوادگی خود می‌دانند که اگر جلوی پوتین گرفته نشود، مانند دیکتاتورهایی نظیر آدولف هیتلر و جوزف استالین بیشتر پیش خواهد رفت و جنگ‌های جدیدی را علیه مولداوی، قزاقستان، بالتیک، لهستان، فنلاند و هر جای دیگری که پوتین معتقد است قلمرو امپراتوری روسیه است، آغاز خواهد کرد.
لهستانی‌ها درست می‌گویند. آنچه در اوکراین می‌بینیم؛ شهرهای ویران‌شده، قتل عام غیرنظامیان کودکان ربوده شده، غارت و تلاش برای ریشه‌کن کردن فرهنگ اوکراین است و اگر پوتین شکست نخورد، این وضعیت ادامه خواهد یافت. به همین دلیل است که لهستانی‌ها برای تحویل سریع‌تر تسلیحات بیشتر به اوکراین سخت فشار آورده‌اند. خطر برای آنها جدی است و این خطر باید برای ایالات‌متحده و اروپای غربی نیز جدی باشد.
بایدن متوجه وضعیت شده است. او در سایه جنگ جهانی دوم وارد سیاست شد و درس‌های آن جنگ در درون او حک شده است. وظیفه او در ورشو این است که از تعهد لهستان الهام گرفته و آن را با قضاوت صحیح خود ترکیب کند تا از جهان آزاد برای کمک به پیروزی اوکراین حمایت کند. عقب راندن نیروهای روسیه، چه از طریق شکست نظامی یا دیپلماسی، باید هدف بایدن باشد. بایدن باید واضح اعلام کند که تا زمانی که پوتین در قدرت است، هیچ بازگشتی به روابط قبل از جنگ وجود ندارد. همانطور که رهبران آلمان گفته‌اند، امنیت اروپا اکنون باید در کمپین علیه روسیه سازماندهی شود، نه در همکاری با روسیه.
ایالات متحده در بیست سال گذشته تجربه بدی از جنگ‌ها داشته است. اما اوکراین برای نجات و بقای خود می‌جنگد. پیروزی آن اجتناب‌ناپذیر نیست. اما امکان پیروزی وجود دارد و ایالات‌متحده و متحدانش تا حدی توانایی تأثیرگذاری بر نتیجه را دارند. ایالات‌متحده مسئولیتی متناسب با این توانایی دارد. بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور زمان جنگ در ورشو در مرزهای جنگ حضور خواهد داشت و جهان آزاد را به پیروزی بر استبداد سوق خواهد داد. اگر او این پرونده را به‌خوبی به سرانجام برساند، می‌تواند لحظه‌ای تعیین‌کننده برای میراث او و آینده اروپا باشد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی