| کد مطلب: ۴۵۶۰

استـاد زمـان آگـاه

استـاد زمـان آگـاه

به بهانه معرفی کتاب «روایت مردوخی از توسعه ایران» از بایزید مردوخی تجلیل شد

به بهانه معرفی کتاب «روایت مردوخی از توسعه ایران» از بایزید مردوخی تجلیل شد

ayubi ali

علی ایوبی

گزارشگر هم‌میهن

به آرامی بالای سن رفت و گفت، در این شرایط و اوضاع فکر نمی‌کرده فردی برای این مراسم بیاید، این بار اما محاسبه «بایزید مردوخی» پیشکسوت برنامه‌ریزی توسعه که همیشه به دقیق بودن شهره است، اشتباه درآمد و سالن «خانه اندیشمندان و پویش توسعه» از شاگردان، همکاران و دوستان و همشهری‌های او پر شده بود. رونمایی از کتاب «روایت مردوخی از توسعه ایران» بهانه خوبی بود که برای او آیین نکوداشت گرفته و از تلاش‌های پنجاه‌ساله‌اش او تجلیل گردد.
بایزید مردوخی متولد ۱۳۲۱ در شهر ستندج است که دوره عالی اقتصاد را در دانشگاه مریلند آمریکا گذرانده است. او بعد از برگشت به ایران از سال ۱۳۵۰ در سازمان برنامه کشور به‌عنوان کارشناس برنامه‌ریزی توسعه صنعتی مشغول به کار شد. مردوخی تجربه معاونت مدیریت امور صنایع و معادن، مدیریت امور صنایع و معادن، ریاست دفتر اقتصاد کلان، مشاور معاون اقتصادی سازمان برنامه، مشاور رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، دبیری هیئت امناء حساب ذخیره ارزی، دبیری کمیسیون صنایع، معادن و امور زیربنایی دولت در سازمان ریاست‌جمهوری، مدیریت مطالعات آب مورد نیاز صنعت و معدن در طرح جامع آب کشور و همچنین مشاور استاندار استان کردستان را در کارنامه دارد. او بعد از بازنشسته شدن در دولت محمود احمدی‌نژاد در سمت‌های مختلفی مانند مشاور انجمن مدیران صنایع ایران، عضویت در هیئت موسس انجمن آینده‌نگری ایران و مجری طرح آینده‌نگری اقتصاد ایران در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت به فعالیت‌های خود ادامه داد.

فرصت گزارش را هم از او گرفتند

علی میرزایی، مدیرمسئول نشریه «نگاه نو» و از بانیان آیین نکوداشت بایزید مردوخی در این نشست گفت:‌ «با آقای مردوخی از سال ۱۳۵۳ بعد از خواندن کتاب فلسفه اقتصادی که ایشان ترجمه کرده بود، آشنا شدم. بعد از انتخابات دوم خرداد، یکی از کارهایی که باید برای هشتمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی انجام می‌گرفت، تهیه و انتشار آخرین اطلاعات و شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی کشور عضو آن سازمان و مقایسه آن با مجموعه‌های مشابه در جهان بود. کاری سخت که فقط مردوخی از عهده آن بر می‌آمد، او این کار را با مهربانی پذیرفت و در مدتی کوتاه اثری بسیار ارزنده به زبان انگلیسی آماده کرد که مورد توجه هیئت‌های حاضر در اجلاس قرار گرفت. اما مردوخی پاداش خود را اینگونه دریافت کرد که او را حدود سه سال از پله‌های سازمان امور مالیاتی بالا و پایین بردند، مالیات حق‌الزحمه‌ای را می‌خواستند که هنوز به مردوخی پرداخت نکرده بودند.»
او ادامه داد: «مردوخی علاوه بر نوشتن ۱۷۰ مقاله و ۱۵ عنوان کتاب در حوزه برنامه‌ریزی توسعه و همچنین توسعه صنعتی و سال‌ها تدریس در دانشگاه و تجربه گران‌سنگ زیسته‌اش، دانسته‌های خود را سخاوتمندانه در اختیار شبکه برنامه‌ریزی کشور گذاشت. او از سرمایه‌های برازنده این شبکه بوده و هست، ولی یادمان نرود که ایران سرزمین کشتن امیرکبیرها، قائم‌مقام‌ها و مصدق‌ها، فراری دادن نخبگان و خانه‌نشین کردن نخبگان است.»
میرزایی همچنین عنوان کرد: «مردوخی را در سال ۱۳۷۹ به دبیری هیئت امنای حساب ذخیره ارزی منصوب کرده بودند. در این مدت، شفافیت و متانت او سبب شد که صدای هیچ‌کس در اعتراض و شکوه بلند نشود چرا که با درایت و منطق پاسخگوی همگان بود. اما مردوخی در دوره احمدی‌نژاد صبح یک روز وارد اتاقش در سازمان برنامه و بودجه شد و دید روی میزش حکم بازنشستگی‌اش را گذاشته‌اند، به او حتی فرصت ندادند که گزارشی از عملکرد حساب ذخیره ارزی بنویسد و سپس او را بازنشسته کنند. بنده بعد از شنیدن این موضوع یاد بیتی از فردوسی افتادم که سروده: از آن رو شود تاج خسرو بلند/ که دانا بود نزد او ارجمند. البته باید به مفهوم عکس این بیت توجه کرد، مردوخی‌ها را نابخردانه به خانه می‌فرستیم و بعد به دنبال مقصر اوضاع آشفته برنامه‌ریزی توسعه، بودجه‌بندی‌های سالانه و حجم در حال انفجار نقدینگی می‌گردیم.»

مردوخی سرمایه ملی ایران است

پیام محمد ستاری‌فر، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در دولت اصلاحات نیز که به دلیل بیماری نتوانسته بود در این مراسم شرکت کند، توسط میکاییل عظیمی خوانده شد. ستاری‌فر در این پیام نوشته بود: «استاد بایزید مردوخی یک سرمایه ملی برای ایران و ایرانیان است، باید او را تکریم کرد و پاس داشت. من از دوران جنگ تحمیلی تاکنون مردوخی را همیشه در سه تراز ارزشمند یافته و از داشتن چنین معلمی برای خود و چنین کارشناسی برای جامعه مباهات می‌کنم. تراز اول مبانی فکری، اخلاقی و ارزشی اوست و ایشان را می‌توانم با صفت‌های آرمانخواه، ارزشمدار، آزادی‌خواه، عدالت‌خواه، نوع‌دوست، پایبندی همه‌جانبه به عزت نفس و کرامت انسانی، ترقی‌خواه و دارای دغدغه برای برابری‌ها و برادری‌ها بین تمام افراد و اقوام ایرانی، توصیف کنم. او همچنین منصف و در رفتارهای کارشناسی و اجتماعی مودب، آرام، متین، تعامل‌گرا و مشارکت‌جو بوده است؛ اینها همه صفاتی است که در بینش، روش و منش زندگی علمی و کارشناسی، مردوخی را به‌عنوان یک سرمایه ملی و ارزشمند برای ایران و ایرانیان مبدل ساخته است.»
او در ادامه نوشت: «تراز دوم مبانی علمی و کارشناسی ایشان است. استاد مردوخی با ویژگی‌هایی که به آن دست یافته است همیشه در عرصه‌های کار، سیاست و برنامه‌ریزی مسائل متنابه جامعه را با جامعه‌نگری، کفایت و فراگیری مورد کالبدشکافی و ارزشیابی خردمندانه قرار می‌دهد. نگاه عمیق این استاد فرزانه همیشه به دور از تک‌سبب‌بینی‌ها بوده است. تراز سوم، مبانی در حوزه عمل و اجرا است. استاد مردوخی در تمام عرصه‌های سیاستگذاری و برنامه‌ریزی با وقت‌گذاری همه‌جانبه، پایبندی به اصول اخلاقی و ارزشی، پایبندی به قانون بدون سمت و سو گرفتن از مقامات بالادست، با کاربرد علم و خرد، برپایی میدان دیالوگ‌های کارشناسی و پرهیز از رویکردهای تخریبی و تک‌صدایی، سامان و سازمان امور را برای اجرا و عمل فراهم کرده است.»
ستاری‌فر ادامه داد: «این سه تراز از استاد بایزید مردوخی ویژگی‌هایی ساخته که هر زمان قبولی مسئولیتی داشت باور همگان بر این بود که مردوخی آن کار را به نحو شایسته و بایسته به انجام می‌رساند.»

از مردوخی به نیکی یاد خواهد شد

در ادامه غلامحسین فیروزفر که به نمایندگی انجمن خبرگان نظام برنامه‌ریزی کشور در این مراسم شرکت کرده بود، متن پیام این انجمن را قرائت کرد.
او همچنین پیام مسعود نیلی، اقتصاددان را که به دلیل شرکت در مراسم سالگرد فوت مادرشان نتوانسته بود در این آئین نکوداشت شرکت کند، خواند. نیلی در این پیام نوشته بود: «در تمام طول خدمت در سازمان برنامه و بودجه از کمک‌ها و راهنمایی‌های شما بهره‌مند بودم، هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم چه در دی‌ماه ۱۳۶۴ در بدو ورود به سازمان به‌عنوان کارشناس دفتر اقتصاد کلان که جنابعالی در آن زمان مسئولیت آن دفتر را برعهده داشتید و چه در فاصله سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ که در موقعیت مشاوری دلسوز و مسئولیت‌شناس بنده را از کمک‌ها و راهنمایی‌های موثرتان بهره‌مند می‌ساختید علاوه بر رابطه متعارف اداری و کاری همواره محبتی برادرانه را در حق من روا می‌داشتید.»
او ادامه داد: «اطمینان دارم که کارشناسان و مدیران سازمان برنامه و بودجه در طی نسل‌های متمادی همواره از شما به نیکی یاد خواهند کرد و چه نعمتی بزرگتر از اینکه این سازمان با همه پیشینه و اعتباری که دارد خود را وامدار فعالیت‌ها و خدمات افرادی مانند بایزید مردوخی بداند و به آن ببالد.»

مردوخی نامه خاتمی را بایگانی کرد

همچنین زهرا کریمی از شاگردان بایزید مردوخی و استاد دانشگاه اقتصاد مازندران در سخنرانی خود به خاطره‌ای از دوران حضور آقای مردوخی در دورانی که او در دولت سیدمحمد خاتمی، مسئول صندوق حساب ذخیره ارزی بود اشاره کرد و گفت: «از تعاونی پسته یکی از شهرها از رئیس‌جمهور درخواست کرده بودند تا از حساب ذخیره ارزی چند وانت وارد کنند، آنها پیش آقای خاتمی رفته بودند و با اصرار توانسته بودند از او موافقت بگیرند و خاتمی نیز زیر نامه آنها نوشته بود که «مساعدت فرمایید». آنها خوشحال پیش آقای مردوخی رفتند تا مساعدت کند اما ایشان زیر نامه نوشت «بایگانی شود». این باعث افتخار است که یک کارشناس مستقل نامه رئیس‌جمهور را بایگانی می‌کند، اگر ما چنین کارشناسانی داشتیم، اکنون به اینجا نمی‌رسیدیم که مجبور باشند منابع کشور را بفروشند.»
او ادامه داد: «گاه از آقای مردوخی سوال می‌کردم چرا با وجود آدم‌های دلسوز کارها پیش نمی‌رود که ایشان می‌گفت اگر برنامه را از طلا هم بنویسند اگر شرایط مناسب نباشد اجرا نخواهد شد. در دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی ایشان پیگیر توسعه کردستان و برنامه‌های اشتغال عمومی بودند که متاسفانه به ثمر نرسید.»

مردوخی؛ «بقیه السلف» اندیشه‌ورزان اقتصادی

محسن رنانی، پژوهشگر اقتصاد به دلیل بیماری نتوانسته بود در این مراسم شرکت کند، اما پیامی برای بایزید مردوخی نوشته بود که توسط مانی کلانی قرائت شد. رنانی در قسمتی از این پیام نوشت: «اکنون بایزید این پیر توسعه‌اندیش صنعت و اقتصاد ایران در برابر ما ایستاده است و شهادت می‌دهد هفتاد سال تلاش ما چیزی نبوده است جز همهمه و ضجه و هیاهو و غلغله. ما فرصت اندیشه آرام نداشتیم، چون پیشه آرام نداشتیم و پیشه آرام نداشتیم چون ریشه آرام نداشتیم. ریشه‌ها بی‌قرارند و این بی‌قراری به همه اندام این درخت کهنسال سرریز می‌شود و کدام درخت در باد شکوفه می‌دهد؟ بایزید اما در تمام بیش از نیم قرنی که اندیشه‌ورزی کرده است، آرام بوده است، چون می‌دانست که توسعه از بستر آرامش و ثبات جوانه می‌زند.»
رنانی نوشت: «او نماد صبر علمی، صبر کارشناسی، صبر روشنفکری و صبر فرهنگی است. اندیشمند رواداری که گرچه عضو اکثریت یک و نیم میلیارد نفری جمعیت مسلمان است، اما در کشور ما جزو اقلیت بود چون سنی و کرد بود و با وجود قابلیت‌های فراوان هیچگاه در جایگاهی که شایسته‌اش بود قرار نگرفت. با این حال شکوه نکرد، مدارا کرد و سرش را به زیر انداخت و برای توسعه ایران اندیشه‌ورزی کرد. من او را نمونه یک کنشگر مرزی بین قومی، بین مذهبی و بین فرهنگی می‌دانم.»
در ادامه این پیام آمده: «او دانشمندی است که دانش خویش را صرفا با تکیه بر کتاب‌ها و اندیشه‌های نظری به دست نیاورده است، بلکه لحظه به لحظه و گام به گام دانش‌ورزی خود در حوزه اقتصاد و توسعه را با تجربه‌ورزی همراه کرده است. او اکنون سرمایه نمادین دانش سیاستگذاری صنعتی در ایران است. دریغا که دستگاه سیاستگذاری توسعه آنگاه که او در اوج شکوفایی فکری خویش بود در سال ۱۳۸۴ او را اجبارا بازنشسته و دستگاه برنامه‌ریزی را از حضور این سرمایه گرانقدر علمی محروم کردند.»
رنانی با اشاره به اینکه واژه «نظام تدبیر» از برساخته‌های مردوخی است که ترکیبی از بروکراسی و نظام سیاسی را در خود دارد، عنوان کرد: «نظام دانایی»، «نظام انباشته تجربه» و «یادگیری یادگرفتن» از دیگر مفاهیم واژگانی است که او برای تدوین وضعیت‌های مختلف اقتصاد ایران به کار برده است. آنچه مرحوم دکتر عظیمی تحت عنوان فقدان نظریه برای برنامه‌های توسعه مطرح می‌کرد، دکتر مردوخی فراگیرتر و گسترده‌تر تحت عنوان «دیدمان کوری» مطرح کرده و معتقد است، دیدمان کوری باعث شده در تمام دولت‌های بعد از انقلاب مسئله اصلاح نظام تدبیر جای خود را به اصلاح نظام قیمت بدهد.
او همچنین در پایان نوشت: «بایزید مردوخی «بقیه‌السلف» اندیشه‌ورزان حوزه سیاستگذاری صنعتی در ایران است. آنانی که صنعتی شدن ایران را در دهه چهل و پنجاه راهبری کردند، اما متاسفانه با مداخله خطاکارانه سیاستگذاران روبه‌رو شدند و آن مسیر آرام و مطمئن را به مسیری شکست‌خورده منتج کردند. او آن تجربه‌های دوران کارشناسی را با خود به سال‌های بعد از انقلاب آورد و با انبانی از دانش و تجربه آماده بود تا به سیاستگذاران بعد از انقلاب یاری رساند اما متاسفانه تنگ‌نظری‌های ایدئولوژيک هیچ‌گاه اجازه نداد که بقیه‌السلف اندیشه‌ورزی صنعتی در ایران در جایگاهی که در شأن و در خور اوست قرار گیرد و نقش شایسته خود را در سیاستگذاری صنعتی در ایران ایفا کند.»

ناامید نشوید

محمد بحرینیان، پژوهشگر اقتصادی نیز در این مراسم عنوان کرد: «حدود ۳۰ سال پیش با دکتر مردوخی آشنا شدم و احساس کردم که افق اندیشه هر دو ما یکی است. بزرگی، حلم و آرامشی که برای ارائه آنچه که آموخته بود باعث شیفتگی من به ایشان شد.»
او ادامه داد: «من پیشنهاد می‌کنم به مقاله دکتر مردوخی که در شماره ۱۱۸ نشریه «نگاه نو» منتشر شده، مراجعه کنید که استاد در آن به پنج دام اشاره می‌کند و درباره نظام روتین و دام میانگین و دام قانونگذار و دام برنامه‌ریز و نظارت می‌نویسد، یعنی همه این عوامل در عقب‌ماندگی نقش دارند. چند نفر مانند دکتر مردوخی پیدا می‌شود زیر نامه رئیس‌جمهور بنویسد که بایگانی شود؟ واقعیت قضیه این است که ما گرفتار کارشناس‌نماهایی هستیم که در مناصبی قرار گرفته‌اند که حاضر نیستند میز خود را ببخشند و کنار بروند، آنها مانند عالیخانی حاضر نیستند استعفا دهند درحالی‌که او اتفاقا دو بار استعفا داد. ایران سرپا ماند چون این افراد در آن حضور دارند و قدرت سرپا ماندن را داریم.»
بحرینیان در ادامه خطاب به بایزید مردوخی گفت: «ناامید نشوید، این کشور به قول احمد شاملو زمانی که از او سوال کردند چرا از کشور مهاجرت نکردی، گفت همه ریشه‌های من در این خاک فرو رفته و این ریشه‌ها آنقدر عمیق در خاک فرو رفته است که جز به ضرب تبر نمی‌تواند از من جدا شود و خود نگفته پیدا است بی‌ریشه به بار و بر چه امیدی خواهد بود، ققنوس از این اجاق جوجه می‌زاید. من اینجایم، نان من در این سفره است و آبم در این کوزه.» او در پایان گفت: «ما در مقابل جاهلان و خائنان باید همانند دارکوب صحبت کنیم در نتیجه من از شما استدعا دارم مطلع شعر ابتهاج باقی بماند که گفت به سان رود که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند رونده باش، امید هیچ معجزی به مرده نیست زنده باش.»

صاحب تشخیص‌های راهبردی

فرشاد مومنی، صاحب‌نظر اقتصاد و توسعه و رئیس مؤسسه دین و اقتصاد نیز در آیین بزرگداشت بایزید مردوخی، گفت: «من همیشه برای بایزید مردوخی از عنوان «صاحب تشخیص‌های راهبردی» استفاده می‌کنم و در این مورد ادعا می‌کنم و مستندات کافی دارم که ایشان صاحب تشخیص‌های راهبردی در تمام عمر زندگی علمی و کارشناسی خود بوده است و از این زاویه جزو انسان‌های کم‌نظیر و به‌دردبخور برای کشور به حساب می‌آید.»
او افزود: «در این شرایط به‌غایت شکننده که با بحران‌های چندوجهی مواجه هستیم و همچنان در حال افزایش است، باز کردن راهی برای نجات کشور به قدرت تشخیص صلاحیت‌داران نیاز دارد و آقای مردوخی فردی است که در عمر اجتماعی خود همیشه این صلاحیت را به نمایش گذاشته است.»
این استاد دانشگاه علامه ادامه داد: «با رانت و تشویق مفت‌خوارگی جامعه نمی‌تواند به راه ادامه دهد، این فهمی است که ساختار سیاسی هنوز به آن نرسیده، اما بایزید مردوخی از سال‌های پایانی دهه شصت در بهترین دانشگاه‌های ایران اقتصاد صنعتی را تدریس کرد. اگر شاگردان ایشان جزوه‌های او را منتشر کنند خواهیم دید که او با چه احاطه‌ای این کار را انجام داده است. آن زمانی که بساط مفت‌خواری و ترویج قاچاقی‌گری و ترویج ربا در ایران بیداد می‌کرد، مردوخی این را فهمید که کوته‌نگری‌های نظام‌وار بازتاب غفلت از تولید صنعتی است، بنابراین ادبیات آینده‌شناسی را در ایران نشر داد و با اینکه ۱۵ سال از آخرین اثر او در این زمینه می‌گذرد، هنوز کتابی با آن کیفیت تکرار نشده است.»
مومنی گفت: «آقای مردوخی بیش از چهل سال است که برای مطبوعات، مقاله‌های روشنگر و اعتلابخش می‌نویسد، او وقتی کج‌فهمی را دید کتاب‌هایی در زمینه علم اقتصاد نوشت. این مرد را باید به‌عنوان یک عنصر «زمان آگاه»، بدون چشمداشت مادی و ذوب‌شده در منافع مردم در نظر گرفت. همه می‌فهمند که حفظ شرافت و صلاحیت در این مملکت خیلی سخت است و نمره مردوخی که بیش از سی سال در سازمان برنامه و بودجه کار کرد و سالم ماند، بسیار بالاست.»
او در پایان عنوان کرد:«مردوخی یک روز را بدون دغدغه کردستان سپری نکرد و همیشه با مقامات استانی که تحمل‌کردنشان سخت است با نهایت مدارا همراهی کرد و عین این کار را او برای کشور نیز انجام داد. امیدوارم سایه پرمهر ایشان بر سر ما باقی بماند و مسئولان ما نیز بدانند در بحبوحه سرگیجه و ناتوانی در تشخیص اولویت‌ها، چاپلوس‌ها و هتاکان نمی‌توانند گره مملکت را باز کنند، بلکه صاحبان تشخیص راهبردی از عهده این کار برمی‌آیند و در این میان ایرانیان زنده‌صاحب صلاحیت در زمینه توسعه، بایزید مردوخی جزو برجسته‌ترین نوادر است.»

نظام تدبیر نداریم

بعد از سخنان دوستان، همکاران و شاگردان بایزید مردوخی، او نیز به پشت تریبون رفت و گفت که خودم را شایسته این چنین تعریف‌هایی نمی‌بینم و باید از همه کسانی که در طول سال‌های کاری به من کمک و بزرگواری کردند، تشکر کنم.
او همچنین یادی از اساتید و همراهان و همکاران قدیمی خود به‌خصوص مرحوم دکتر عظیمی‌آرانی کرد و عنوان کرد: «بار این اندوه را شعری از ه.الف. سایه می‌توانم به صورت شاعرانه بیان کنم تا اندوهم را کاهش دهم که می‌گوید: چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی/ به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی/ چه خیال می‌توان بست به کدام خواب نوشین/ به از این در تماشا که به روی من گشادی.»
مردوخی ادامه داد: «بعد از بازگشت به ایران به سازمان برنامه و بودجه به‌عنوان کارشناس مراجعه کردم و بعد از پنج مصاحبه طولانی با مقامات آن سازمان پذیرفته شدم و شروع به فعالیت کردم. بعد از بازنشستگی نیز به‌عنوان کمک‌کننده در انجمن‌های مختلف شرکت می‌کردم. بعد از این همه سال تلاش در سازمان برنامه و بودجه باید اعلام کنم که متاسفانه وضعیت ما قابل قبول نیست، نمی‌گویم به جایی نرسیدیم یا دست‌آوردی نداشتیم، اما مشکلات زیاد داریم.»
او افزود: «نکته مهمی که در طول این سال‌ها به آن رسیدم این است که شما می‌توانید بهترین برنامه‌های توسعه را با بهترین متخصصان طراحی و برنامه‌ریزی کنید و انتظار داشته باشید تا نتایج آن به ثمر بنشیند. اما متاسفانه گزارش عملکرد بیشتر برنامه‌هایی که ما اجرا کردیم، رضایت‌بخش نبوده است و در این سال‌ها نگران‌کننده بوده است.»
مردوخی ادامه داد: «من علت‌العلل آن را در پدیده‌ای به نام «نظام تدبیر» می‌شناسم که در دو بخش بسیار اهمیت دارد؛ اول آنکه در آنجا که سیاستگذاری و برنامه‌ریزی می‌کنید باید تدبیر داشته باشید و به آمار و اطلاعات و واقعیت‌های آن حوزه متکی باشید. دوم اینکه اگر می‌خواهید برنامه درستی داشته باشید، باید از ۳۱ استان کشور با عدد و رقم اطلاعات داشته باشید وگرنه مثلا اگر قرار باشد فقط برای سه استان آگهی استخدام کارگر و متخصص بدهید و بقیه استان‌ها نیروهای خود را به آنجا بفرستند و چیزی نصیب آنها نشود، تجربه من ثابت کرده به مشکل خواهیم خورد و من به‌عنوان کارشناس با آن مخالف هستم. اگر قرار به توسعه است، باید ۳۱ استان با هم توسعه پیدا کنند اما متاسفانه در برنامه‌های ما این مسائل رعایت نشده است. ما باید با یک نظام تدبیر درست به پیش برویم که متاسفانه هنوز هم وجود ندارد.»
در پایان این مراسم از کتاب «روایت مردوخی از توسعه ایران» رونمایی شد. رضا مجیدزاده درباره دلایل چاپ کتاب گفت:‌ «این کتاب تلاش دارد روایت بایزید مردوخی از توسعه ایران را بیان کند و اینکه ایران چگونه می‌تواند توسعه پیدا کند و چرا توسعه پیدا نکرده است. این کتاب دو بخش ایده و راهبردها دارد که در بخش ایده‌ها، نگاه مردوخی درباره علل توسعه‌نیافتگی ایران را تشریح می‌کند که چه عواملی باعث شده توسعه پیدا نکنیم.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی