| کد مطلب: ۸۹۶۶

تنوع بیش از حد در سیاست‏‌خارجی

طی یک هفته گذشته، گزارش‌های ضدونقیضی در مورد وضعیت مذاکرات عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و عربستان منتشر شده است. یکشنبه گذشته، وب‌سایت ایلاف به نقل از یک مقام اس

طی یک هفته گذشته، گزارش‌های ضدونقیضی در مورد وضعیت مذاکرات عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و عربستان منتشر شده است. یکشنبه گذشته، وب‌سایت ایلاف به نقل از یک مقام اسرائیلی گزارش داد که ریاض به دلیل امتناع دولت اسرائیل از دادن امتیاز در مورد فلسطین، تصمیم خود را برای تعلیق مذاکرات، به آمریکا اطلاع داده است. اما ظاهراً مقامات اسرائیلی با انتشار این خبر گیج شدند چراکه معتقد بودند مذاکرات در حال پیشرفت است. پس از آن، اسرائیل و آمریکا اخبار درباره تعلیق گفت‌وگوها را تکذیب کردند. تا روز چهارشنبه هفته گذشته، ریاض به‌طور علنی درباره این ماجرا اظهارنظر نکرد و وقتی هم موضع گرفت، اعلام کرد که مذاکرات همچنان ادامه دارد. اما سکوت کوتاه‌مدت ریاض گویای ناامیدی است که احتمالاً ریاض در روند نزدیک شدن به اسرائیل تجربه می‌کند. خصوصاً اینکه ریاض به‌طور همزمان روند عادی‌سازی روابط با دو کشور دیگر را نیز تجربه می‌کند. شاید این دست‌انداز در گفت‌وگوهای ریاض و تل‌آویو برای خیلی‌ها عادی باشد اما از دیگر سو، می‌تواند نشان‌دهنده درافتادن عربستان به ورطه دشواری برای ترمیم روابطش با سه همسایه منطقه‌ای آن‌هم به‌طور همزمان باشد. ظاهراً عربستان مجبور است دست به محاسباتی بزند تا ببیند کدام‌یک از این سه همسایه بیشتر از دیگران به پیشبرد اهداف ژئوپلیتیکی ریاض کمک می‌کنند. عربستان و اسرائیل از سال ۱۹۴۸، یعنی زمان تاسیس اسرائیل، با یکدیگر دشمن بوده‌اند. عربستان خود را رهبر طبیعی جهان عرب و اسلام می‌داند و معتقد است یک بازیگر استراتژیک ژئوپلیتیکی با ثروت نفتی عظیم، دسترسی به دریای سرخ و نفوذ در جوامع سنی در سراسر منطقه است. در سال ۱۹۴۷، عربستان سعودی به شدت با تجزیه فلسطین مخالفت کرد و پس از ایجاد اسرائیل خود را به‌عنوان یکی از حامیان اصلی تشکیل کشور فلسطین معرفی کرد. عربستان و اسرائیل از برقراری روابط دیپلماتیک خودداری کردند و جرقه خصومت‌های عمیقی را زدند که برای دهه‌ها ادامه یافت. با این حال، هنگامی که تلاش‌ها در مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین آغاز شد و ریاض و تل‌آویو به بازیگران امنیتی و اقتصادی تبدیل شدند، مواضع خصمانه را تعدیل کردند. نکته مهم این است که همزمان با سیگنال‌های آمریکا مبنی بر کاهش حضور در خاورمیانه، اسرائیل و عربستان به این نتیجه رسیدند که یک مشارکت امنیتی، اقتصادی و سیاسی، ممکن است مزایای محدودی داشته باشد. یکی از انگیزه‌های دو طرف برای همکاری، مقابله با نفوذ ایران بود. وقتی که جنگ در اوکراین و رقابت فزاینده با چین انگیزه‌های بیشتری برای آمریکا و اروپا ایجاد کرد تا از منطقه دور شوند، عربستان و اسرائیل احساس کردند بیش از هر زمان دیگری نیاز به ایجاد یک چارچوب امنیتی برای مقابله با ایران دارند. از اینجا به بعد بود که ریاض و دیگر کشورهای عربی لحن خود را در دفاع از فلسطین ملایم‌تر کرده‌ و تمرکز خود را بر تضمین رفتار عادلانه با فلسطینی‌ها، احترام به حقوق بشر و توقف توسعه شهرک‌های اسرائیلی معطوف کردند. در همین حال، اسرائیل و عربستان سعودی نیز شروع به حرکت در راستای پروژه‌های زیرساختی، انرژی و اقتصادی در دریای سرخ و مدیترانه کردند که کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا، یکی از نمونه‌ها است. با این حال، مسیر عادی‌سازی روابط آسان نیست. یکی از بزرگ‌ترین موانع، برنامه متنوع سیاست خارجی عربستان سعودی، به‌ویژه مذاکرات همزمان عادی‌سازی روابط با ایران و سوریه است که هر دو از سرسخت‌ترین دشمنان منطقه‌ای اسرائیل هستند. عربستان قصد دارد با این رویه به سیاست‌خارجی خود تنوع بخشیده و ببیند در این میان چه امتیازاتی می‌تواند از هر سه طرف کسب کند. اما تنوع، گاهی نیز ضدخودش عمل می‌کند. شاید یکی از دلایل امتیاز ندادن اسرائیل به عربستان در خصوص فلسطین این باشد که ریاض با دو دشمن منطقه‌ای اسرائیل مسیر تعامل را در پیش گرفته است. البته عربستان سعودی در مذاکرات خود با ایران و سوریه نیز با موانعی مواجه است. برای مثال در خصوص تعامل با تهران، به غیر از موضوع یمن، اتفاق مهم دیگری در روابط دو طرف رخ نداده است. سوریه نیز به رغم پیوستن به اتحادیه عرب، هنوز تمایلی به ارائه هرگونه امتیاز در مورد تجارت مواد مخدر و یا عمل به قطعنامه ۲۲۵۴ سازمان ملل نشان نداده است. بنابراین می‌توان گفت که عربستان در رساندن این سه محور به سرانجامی قابل قبول، همچنان ناموفق بوده و حالا به نقطه‌ای رسیده که ناچار است دست به انتخاب زده و در میان این سه طرف، اولویت‌بندی صورت دهد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی