| کد مطلب: ۵۸۱۹۲

فقر همراه با سوءتدبیر

جوادی یگانه، رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاست‌جمهوری، هم‌زمان با استعفایش از این‌ سمت، آماری را منتشر کرد که به‌شدت قابل‌تأمل است. البته این آمارها چیز جدیدی را به ما نشان نمی‌دهد.

فقر همراه با سوءتدبیر

جوادی یگانه، رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاست‌جمهوری، هم‌زمان با استعفایش از این‌ سمت، آماری را منتشر کرد که به‌شدت قابل‌تأمل است. البته این آمارها چیز جدیدی را به ما نشان نمی‌دهد. یعنی اگر کسی از جنس مردم کوچه و بازار باشد و اطرافش را از طریق تحلیل‌های فانتزی یا بولتن‌های نهادهای خاص نگاه نکند، همین چیزهایی را می‌بیند که در این آمار آمده ‌است.

بااین‌حال آمار حُسن‌اش این است که کمتر آدمی با آن می‌تواند مخالفت کند. مطالبات مردمی از این روشن‌تر و شفاف‌تر نمی‌شود. نه نیاز به انتخابات هست تا برگزیدگان با آراء اندک‌شان خود را نماینده همه مردم جا بزنند و مطامع حزبی و فردی‌شان را به اسم مطالبه عمومی اعلام کنند، نه نیاز به رفراندوم و این حرف‌ها دارد. صاف و پوست‌کنده مردم گفته‌اند، مشکلات‌شان چیست و به چه چیزهایی اعتراض دارند.

خواسته اکثریت مردم، رسیدگی به وضعیت معیشتی و مهار تورم افسارگسیخته ‌است؛ مطالبه‌ای که با فاصله زیاد از دیگر مطالبه‌ها، بر صدر نشسته‌است تا پوچ‌بودن دعاوی بعضی از شکم‌سیران را که با استناد به شلوغ‌بودن ساندویچی‌ها یا ترافیک آخرهفته جاده تهران- چالوس بر وضعیت خوب اقتصادی مردم ایران تاکید دارند، اثبات کند.

البته این معضل جدید نیست اما حقیقت این است که در سالیان اخیر اوضاع روزبه‌روز وخیم‌تر و وخیم‌ترشده تا آن‌جا که دیگر امکان زیست ساده برای بسیاری از خانواده‌ها ناممکن شده‌است. زیست ساده یعنی فراهم‌آوردن حداقل‌های زندگی. یعنی یک زندگی بخور و نمیر به‌معنای حقیقی کلمه با حذف مسافرت، میهمانی، خرید ماشین، لباس خوب، مراقبت از بهداشت دهان و دندان و چیزهایی ازاین‌قبیل. یعنی از پس کرایه‌خانه‌ای محقر برآمدن و کالری بدن را به مقداری که شما را زنده نگاه دارد، فراهم‌کردن. این شکل از زندگی، نه در خور شأن و منزلت این مردم خسته و بی‌پناه است، نه پسند کشوری که همگان معتقدند بیش از هفت‌درصد از منابع کل جهان را در اختیار دارد.

فقر فقط جسم آدمیان را تحلیل نمی‌برد، بلکه اندک‌اندک روح و روان انسان را حقیر می‌کند و او را به موجودی فرومایه و قابل‌ترحم تبدیل می‌کند که لایق هرچیزی است الا لایق نامِ بلندِ انسان. از میان جملاتی که از امام علی(ع) درباره فقر نقل شده ‌است که همه آن‌ها درخورتأمل و تدبرند، یکی، دو جمله استخوان‌های مرا به لرزه درمی‌آورند.

یکی آن‌جایی که می‌فرمایند: فقر موجب پریشانی عقل و نارسایی فکر است و دیگری آن‌جا که به حقارت انسان بر اثر فقر اشاره می‌کند؛ فقر زبان افراد زیرک و باهوش را می‌بندد. به تعبیری؛ زبان انسان کوتاه می‌‌شود و از گفتن حق و حقیقت پروا می‌کند. جامعه فقیر درنهایت جامعه‌ای فاقد فکر و ذکر است که چاپلوس و فرومایه پرورش می‌دهد و از تعالی و زیبایی در آن خبری نیست؛ جامعه‌ای‌که در آن معلمان معترضند، بازنشستگان معترضند، کارگران معترضند، کارمندان معترضند و  قریب به اکثریت مردم از اداره زندگی روزمره خود ناتوانند و دیگر صورت‌شان با سیلی هم سرخ نمی‌شود، چگونه می‌تواند به چیز دیگری جز نان بیاندیشد؟ اصلاً چرا باید بیاندیشد؟

وقتی جلوی چشم‌اش قهرمانان چای دبش و بانک آینده رژه می‌روند و مفسد اقتصادی، بسیجی اقتصادی نام می‌گیرد و به ریش هرچه شعار عدالت‌طلبانه می‌خندد، از دست او چه برمی‌آید؟ جز اینکه به‌قول آن دوست قدیمی، به دست‌های بسته خود نگاه کند و نفرین بفرستد به روزی که زاده شده‌است؟ متاسفانه سالیان‌سال است که مشکلاتِ جای‌جای این سرزمین یکسان است.

از جنوبی‌ترین نقاط ایران تا شمالی‌ترین و از غربی‌ترین تا شرقی‌ترین نقطه‌اش علاوه بر مشکلات اقتصادی، جاده، مخابرات، زیرساخت‌های روستایی، تعداد معلمان، بهداشت، درمان، امنیت و وضعیت محیط‌زیست با مشکلات جدی روبه‌روست. بر این‌ها بیافزایید گرفت‌وگیرهای قضایی و بدبختی‌هایی ازاین‌دست را که مصیبتی است هولناک و کمتر خانواده‌ای را می‌توان یافت که با آن درگیر نباشد.

این حرف‌ها سیاه‌نمایی نیست، گزارشی است از واقعیتی که مدام آن‌ را انکار کرده‌ایم و کار به این‌جا رسیده ‌است. یکی از دلایلی که باعث شده‌ است رئیس‌جمهور کنونی بارهاوبارها بگوید اوضاع خیلی خراب است و کاری از دست کسی برنمی‌آید، مواجهه واقع‌بینانه با همین آمار و ارقام است. بله. رئیس‌جمهور باید کاری صورت دهد و دستِ‌کم به من و شما قوت قلب بدهد اما دیده‌ایم که از قوت‌قلب‌های پیشینیان، گرهی باز نشد.

یکی باید واقعیت را محکم بکوبد توی صورت همه ما. حداقل توی صورت کسانی که بر صدر نشسته‌اند و از اوضاع پایین‌دستی‌ها خیلی خبری ندارند. یکی باید فریاد بزند که کشتی سوراخ‌سوراخ است و اگر تدبیری اندیشیده نشود، عنقریب است که درست مثل کشتی عظیم تایتانیک با همه سرنشینانش اعم از محتشم و فقیر غرق شود. از خاتم پیامبران نقل شده است: من از فقر بر امتم نمی‌ترسم، بلکه از سوءتدبیر می‌ترسم. بیچاره ما که هم گرفتار فقریم، هم گرفتار سوءتدبیر.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

مطالب ویژه
دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
پربازدیدترین
آخرین اخبار