| کد مطلب: ۵۵۲۸۳

از سقاب سیاسی تا گذار انرژی

انتصاب سقاب اصفهانی به سمت معاون رئیس‌جمهور، سیاسی‌ترین کار ناممکن بود! فرد سیاسی کسی است که روزها در محل کارش به سر می‌برد، عصر به خانه حزبش می‌رود تا توجیه کند و توجیه شود، شب به خانه خودش سر می‌زند؛ صبح فردا با توجیهاتی که از خانه‌ی حزبش داشته به محل کارش برمی‌گردد. این توصیف یک فرد سیاسی است؛ مگر آنکه از سیاست و سیاسی‌گری تعریف و توصیف دیگری داشته باشیم. با این توصیف، آیا انتظار داریم یک فرد سیاسی از جبهه مقابل، مجری و کارگزار منویات حزب سیاسی حاکم باشد؟!

از سقاب سیاسی تا گذار انرژی

انتصاب سقاب اصفهانی به سمت معاون رئیس‌جمهور، سیاسی‌ترین کار ناممکن بود! فرد سیاسی کسی است که روزها در محل کارش به سر می‌برد، عصر به خانه حزبش می‌رود تا توجیه کند و توجیه شود، شب به خانه خودش سر می‌زند؛ صبح فردا با توجیهاتی که از خانه‌ی حزبش داشته به محل کارش برمی‌گردد.

این توصیف یک فرد سیاسی است؛ مگر آنکه از سیاست و سیاسی‌گری تعریف و توصیف دیگری داشته باشیم. با این توصیف، آیا انتظار داریم یک فرد سیاسی از جبهه مقابل، مجری و کارگزار منویات حزب سیاسی حاکم باشد؟!

انتصاب یک فرد سیاسی از اردوگاه مقابل، آشکارا به معنای «گذار سیاسی» از مشی پیشین و راه و روشی‌ است که بر مبنای آن تبلیغات انجام شده و دولت درکار توانسته است رای لازم را به دست آورد.

این گذار سیاسی ناموجه، کمترین اثرش این است که اعتماد به تبلیغات، انتخابات و صندوق رای را نابود می‌کند. حزب یا احزاب متحدی که تلاش کردند تا اعتماد مردم را برای حضور در انتخابات و رای به فرد مورد نظر جلب کنند، به راحتی همه اعتبار خود را از دست می‌دهند و دیگر نمی‌توانند برای انتخابات بعدی وارد میدان شوند و این یعنی مرگ اندوهناک سیاست و کنش‌گری سیاسی!

اما این انتخاب علاوه بر گذار سیاسی، «گذار انرژی» هم بود. او، آن‌چنان که در حکم رئیس‌جمهور برایش آمده، می‌خواهد «بهینه‌سازی مصرف سوخت و مدیریت انرژی» را بر عهده بگیرد. مدیریت انرژی در کشوری که اساساً شناسنامه‌ی سیاست، اقتصاد و ژئوپلییتکش در حوزه نفت و انرژی صادر شده است.

انتصاب شخصی در این جایگاهِ سهمناک، بی‌آنکه دانش تخصصی یا تجربه‌ی کاری در میدان نفت، نیرو و یا اساساً در حوزه‌های ملی و بالادستی داشته باشد، نشان از نوعی «گذار» از پیش برنامه‌ریزی شده است. این گذار نمی‌تواند چیزی جز گذار از درآمد نفت در اداره کشور به مالیات باشد.

بهینه‌سازی مصرف سوخت وقتی به دانشگاه‌ها و مراجع علمی و تخصصی سپرده می‌شود، یعنی جست‌وجوی راه‌هایی علمی برای اقتصادی کردن مصرف سوخت. اما وقتی این ماموریت از خانه‌ی احزاب بیرون بیاید، دیگر کارکرد و نتیجه‌اش هم سیاسی می‌شود، پیش و بیش از آنکه اقتصادی باشد.

کارکرد حزبی و سیاسی در عناوین مورد قبول «بهینه‌سازی مصرف سوخت و مدیریت انرژی» معنایی جز خزانه‌سازی جداگانه برای منابع حاصل از فروش نفت، نمی‌تواند داشته باشد. می‌دانیم که منابع بودجه سالانه کل کشور تنها از دو سرچشمه مالیات و فروش نفت به دست می‌آید. وقتی طرحی با عنوان مدیریت انرژی از تاریکخانه احزاب یا همان دولت‌های در سایه بیرون می‌زند، معنایش جداسازی منبع نفت از منابع بودجه است. آنها می‌خواهند بودجه سالانه کل کشور فقط از منبع مالیات تامین شود. نفت و درآمدهای آن به صلاح‌دید دولت‌های در سایه قرار گیرد.

آزادسازی قیمتِ فرآورده‌های سوختی در داخل یکی از نشانه‌ها و اماره‌های مسلم این ادعاست. تاریک‌خانه‌های احزاب بی‌نام و نشان و دولت‌های سایه قیمت فرآورده‌های سوختی را با فوب خلیج فارس می‌سنجند. آنها می‌گویند قیمت یک بشکه بنزین یا گازوئیل در دهانه خلیج فارس فلان سنت یا دلار است. آنگاه آن را به قیمت دلار آزاد در بازار استانبول تهران ضرب می‌کنند، بانگ و فریاد برمی‌آورند که مسلمانی نیست! ای داد ای بیداد ما داریم این‌قدر میلیارد دلار یا تومان در سال یارانه پنهان انرژی در کشور می‌دهیم. راهکار جلوگیری از این یارانه سرسام‌آور پنهانی چیست؟ بله آزادسازی قیمت سوخت، و یا به تعبیر سیاسی این روزهای آن: بهینه‌سازی مصرف سوخت و مدیریت انرژی!

نه. این درست نیست. این شیوه‌ی سنجش قیمت فرآورده‌های سوختی بر پایه فوب خلیج فارس و ضرب کردن آن در دلار بازار استانبول، شیوه‌ای غیرعقلانی و غیراقتصادی است. راست می‌گویید؟ قیمت دلار را پایین بیاورید. راست می‌گویید؟ ارزش ریال را بالا ببرید. دلار امروز اگر سال دیگر به چند برابر افزایش یافت چه؟ آنگاه می‌خواهید فرد دیگری منسوب کنید تا با طرح دیگری با بهینه‌سازی مصرف سوخت و مدیریت انرژی، با شمشیرها برآهیخته به گران‌سازی دوباره‌ی سوخت اقدام کند؟

این شیوه‌ی بالا بردن قیمت دلار و سنجیدن قیمت بنزین و دیگر فرآورده‌های سوختی با آن تا کی و تا کجا می‌خواهد ادامه یابد؟ اگر دو سال دیگر خدای ناکرده دلار به ۲۸۰ هزار تومان رسید چه؟ آنگاه می‌خواهید چه کنید؟

در علم اقتصاد، سنجش قیمت سوخت با فوب خلیج فارس زمانی معنا دارد که همه بازارها آزاد، و نظام ارزی تثبیت‌شده باشد؛ در غیر این‌صورت این روش به خطای محاسباتی و بارگذاری هزینه‌ها بر دوش جامعه منجر می‌شود. آیا بهتر نیست عاقلانه و خردمندانه، ابتدا مانند طبیبی درس‌خوانده، درد را درست بشناسید و تشخیص دهید، آنگاه برمبنای آموزش‌های دانشگاهی برایش نسخه بپیچید؟

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک

چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
پربازدیدترین
آخرین اخبار