| کد مطلب: ۴۰۸۱۷

ترامپ باید اسرائیل را محکوم کند

حمله اسرائیل به ایران، تهاجمی آشکار است، در نقض واضح قوانین بین‌الملل است که در چارت سازمان ملل تثبیت شده و نقض هر چیزی است که بشود اسمش را نظم قواعد محور بین‌المللی گذاشت.

ترامپ باید اسرائیل را محکوم کند

پل پیلار کارشناس مطالعات امنیتی دانشگاه جورج‌تاون

حمله اسرائیل به ایران، تهاجمی آشکار است، در نقض واضح قوانین بین‌الملل است که در چارت سازمان ملل تثبیت شده و نقض هر چیزی است که بشود اسمش را نظم قواعد محور بین‌المللی گذاشت. حمله ادامه دارد و سابقه اسرائیل در استفاده بی‌بندوبار از نیروی نظامی در سراسر منطقه را گسترش می‌دهد، سابقه‌ای شامل حمله به سوریه، لبنان، یمن و قلمرو فلسطینی‌ها و شامل ویرانی در نوار غزه که بسیاری از ناظران مطلع و بی‌طرف، آن را نسل‌کشی نامیده‌اند. اسرائیل بیشتر از هر کشور دیگری، زورگویی نظامی خود را خودسرانه در سراسر خاورمیانه به رخ کشیده است و از این رو ثبات‌زداترین بازیگر در منطقه است.

ادعای اسرائیل که حمله‌اش، «پیشگیرانه» است، غلط است. هیچ نشانه‌ای از حمله قریب‌الوقوع ایران وجود نداشت. در گزارش‌های رسانه‌ای یا اطلاعات درزکرده، هیچ نشانه‌ای حاکی از چنین چیزی نیست. تهدید شروع حمله و ادبیات تحریک‌آمیز مربوط به آن، سال‌هاست که بیشتر از سمت اسرائیل می‌آید تا ایران. تهدیدهای ایران هم همواره در قالب هشدار بوده‌اند که اگر اسرائیل حمله کند، ایران واکنش محکم نشان خواهد داد.

حتی مفهوم سهلگیرانه‌تر جنگ پیش‌دستانه هم کاری را که اسرائیل کرد، توجیه نمی‌کند. برنامه هسته‌ای ایران تمرکز اصلی بوده و اسرائیل می‌گوید حملاتش در میان نقاط دیگر، اهداف مربوط به برنامه هسته‌ای را زده است؛ اما با امضای برنامه جامع اقدام مشترک و پایبندی به آن - تا زمانی که رئیس‌جمهور ترامپ در دولت اولش زیر توافق زد – ایران نشان داد که حاضر است تمام مسیرها به یک برنامه احتمالی تسلیحاتی هسته‌ای را با دیپلماسی مسالمت‌آمیز و نظارت سختگیرانه بین‌المللی بر برنامه‌اش، ببندد.

تا جایی که به سلاح‌های هسته‌ای مربوط است، برای دیدن تصویر کلی باید در نظر گرفت حمله‌کننده کیست و به چه کسی حمله شده. معمولااً این فهم وجود دارد که اسرائیل مدت‌هاست تنها برنامه تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه را دارد. اسرائیل این قدرت هسته‌ای را مخفیانه حاصل کرد، خارج از هر رژیم نظارت و کنترل بین‌المللی و تا حدی با سرقت مواد هسته‌ای از ایالات متحده. با این حال، بخشی از توجیه تهاجمش علیه ایران، صرف امکان این است که شاید ایران روزی سلاح هسته‌ای به دست بیاورد، سلاحی که هیچ وقت نداشت و نشان داده حاضر است در ازای روابط عادی تجاری و سیاسی با دیگر کشورها از امکانش چشم‌پوشی کند.

تا جایی که به دغدغه منع گسترش هم مربوط است، حمله اسرائیل مخرب است، همان‌طور که مورد قبلی حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای یک کشور دیگر چنین بود. زیرساخت‌های کلیدی در برنامه هسته‌ای ایران زیرزمینی هستند. دانش هسته‌ای را هم دانشمندان ایران حفظ خواهند کرد. هر گونه حمله که اسرائیل بکند، به میزان بسیار محدودی خواهد توانست برنامه هسته‌ای ایران را عقب براند؛ همزمان، حمله مسلحانه از سوی دشمنی خارجی، هر گونه صدا در تهران را که به استدلال نیاز ایران به سلاح هسته‌ای به عنوان بازدارنده بلند است، بلندتر می‌کند.

در مورد موشک‌های بالستیک که اسرائیل آن‌ها را هم به عنوان هدف ذکر می‌کند، هیچ توضیحی در این باره داده نشده که چرا از میان همه نیروهای مسلح در خاورمیانه، ایران باید تنها نمونه‌ای باشد که این ظرفیت از آن گرفته می‌شود. این به‌خصوص در شرایطی صادق است که اسرائیل بیشترین ظرفیت را برای شلیک مهمات مرگ‌بار از هوا و از فاصله دارد.

محدودکردن برنامه هسته‌ای ایران، تنها هدف دولت بنیامین نتانیاهو از حمله یا حتی هدف اصلی‌اش نیست. ترویج انزوای حداکثری و نفرت از ایران، مدت‌هاست که از اهداف اساسی در سیاست خارجی اسرائیل بوده است، با این قصد که رقیبی منطقه‌ای را تضعیف کند، توجهات را از اقدامات ثبات‌زدای خود اسرائیل دور کند و مانع از بهبود روابط بین ایران و حامی اصلی اسرائیل، یعنی ایالات متحده شود. در تعقیب این اهداف، اسرائیل با تقریباً هر گونه دیپلماسی با ایران مخالفت کرده است. قطعاً یکی از انگیزه‌های اسرائیل پشت این حمله، کاهش این احتمال بود که مذاکرات فعلی ایالات متحده و ایران،‌ توافق هسته‌ای تازه‌ای حاصل کند.

نتانیاهو انگیزه‌های دیگری هم دارد که به نیازش در تداوم جنگ مربوط است تا به وسیله آن، ائتلاف راست افراطی خود را در قدرت نگه دارد و مواجهه کامل با اتهامات قضایی خودش را هم به تعویق بیاندازد. سلاخی در غزه، شاید به نقطه نهایی‌اش نزدیک شده باشد، در نتیجه، شروع جنگی تازه با ایران برایش جذاب به نظر آمده است.

برخی گزارش‌های رسانه‌ای نشان می‌دهند ترامپ و مشاورانش می‌دانستند حمله اسرائیل در راه است. به هر حال، به اندازه کافی نشانه از در راه بودن حمله بود که آن‌ها باید می‌دانستند. تنها واکنش مناسب از سوی ایالات متحده این می‌بود که هر کاری ممکن است بکند تا اسرائیل را از حمله بر حذر بدارد. خبری نداریم که دولت چنین کرده باشد.

در میان پیامدهای فوری تهاجم اسرائیل این است که مردم، شامل مردم بی‌گناه، کشته خواهند شد یا همین حالا هم کشته شده‌اند. تعداد دیگری هم از واکنش اجتناب‌ناپذیر ایران خواهند مرد. ایالات متحده اخیراً تلاش کرد با خارج‌کردن کارکنان از منطقه، آسیب‌پذیری‌اش در مقابل این پاسخ را کاهش دهد، اما به‌‌رغم این تلاش‌ها، احتمالاً تعدادی از آنانی که کشته می‌شوند یا آسیبی می‌بینند، آمریکایی خواهند بود.

در تهران، این حمله در زمین تندروها بازی می‌کند. میزانی از اثر معمول «جمع‌شدن زیر پرچم» هم در کار خواهد بود. چشم‌انداز موفقیت در مذاکرات هسته‌ای فعلی هم ضربه سختی خورده است. خطرات تشدید تنش به سطح جنگی گسترده‌تر، بالاست. بخشی از سناریوها ممکن است شامل مداخله نیروهای ایالات متحده خواهند بود. بدون محکومیت جدی حمله از سوی ایالات متحده، آمریکا شریک سرزنش و رسوایی بین‌المللی‌ای خواهد بود که اسرائیل عمیقاً سزاوار آن است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار