نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.

آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
چرا ایران به این جنگ نیاز ندارد؟
مناقشه غزه، تهران را با دو خطر بالقوه از جمله از دست دادن اعتبار و نابودی یک متحد کلیدی منطقهای مواجه میکند. انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ایران دو تأثیر عمده بر دولت و ملت داشت: ترجیح منافع ایدئولوژیک بر منافع عینی و مادی و حمایت از جنبشهای اسلامی حتی فراتر از جهان اسلام.
با این حال در طول چهار دهه گذشته، موارد متعددی وجود داشته است که در آنها تهران عملگرایی را به آرمانگرایی ترجیح داده است که جدیدترین آنها درگیری غزه است. با گذشت نزدیک به یک ماهونیم از جنگ، تهران مستقیماً وارد درگیری نشده است و نه متحد لبنانیاش حزبالله نیز جنگی تمامعیار با اسرائیل به راه انداخته است. برخی از روایات رسانههای غربی ادعا میکنند که ایران متحد فلسطینی خود را رها کرده است. در واقع به نظر میرسد هدف تهران کمک به حماس برای پایان دادن به جنگ و نجات خود است. مناقشه غزه دو پیامد بالقوه برای تهران دارد که برنامه آن مدیریت هر دو و در عین حال کمترین خسارت است. اولین مورد، خطر از دست دادن حماس بهعنوان متحد ایران در فلسطین است. حزبالله دارایی ایران است اما به دلیل حضور حماس در داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین، در مهار تلآویو نقشی کلیدی دارد.
رهبری ایران در آغاز جنگ، هرگونه نقشی در حمله 7 اکتبر را تکذیب کرد، اما گفت: دست کسانی که حمله به رژیم صهیونیستی را طراحی کردند، میبوسیم. سخنان او حاکی از عدم تمایل ایران برای ورود مستقیم به جنگ غزه بود. جنگ نیابتی برای چندین دهه تاکتیک اصلی ایران برای به دست آوردن نفوذ منطقهای بوده است. بهترین گزینه ایران در رابطه با مناقشه غزه، تکیه بر یک متحد خواهد بود، نه رویارویی مستقیم با اسرائیل و احتمالاً ایالات متحده.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران گفته است که کشورش نمیخواهد جنگ گسترش یابد، اما افزود: منطقه در نقطه جوشش است و هر لحظه ممکن است منفجر شود و این ممکن است اجتنابناپذیر باشد. اگر این اتفاق بیفتد، همه طرفها کنترل خود را از دست خواهند داد. به گفته پنتاگون در عین حال، پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه در ماه گذشته ۵۵ بار هدف قرار گرفتهاند. تهران از واشنگتن میخواهد که بهای ادامه حمایت از اسرائیل را بپردازد. این خطر تشدید تنش در منطقه همچنین به تهران اهرم فشاری بر کشورهای عربی همسایه میدهد که بسیاری از آنها درگیر برنامههای توسعه اقتصادی بلندپروازانه هستند و نمیخواهند جنگ گسترش یابد. افکار عمومی در ایران به سه دسته تقسیم میشود. اولین آنها کسانی هستند که بدنه فکری یا اجرایی اعتراضات ۲۰۲۲را تشکیل دادند. این گروه که اکثراً متشکل از جوانان است، از انقلابیگری خسته شدهاند و ایدئولوژی تهران را نمیپذیرند. برخی معتقدند که ایران برای آرمان فلسطین بیش از منافع ملی ارزش قائل است و ثروت داخلی را فدای ایدئولوژی عربی میکند. مخالفان مواضع ایران حتی به نمایش پرچم فلسطین در رویدادهای ورزشی اعتراض کردند و
دوقطبی شدن روزافزون جامعه ایران در این مورد را برجسته کردند.
دسته دوم شامل اصولگرایان است که معتقدند ایران به وظیفه انقلابی خود برای «آزادسازی» بیتالمقدس عمل نکرده است. براساس گزارشها، کمپینی برای جذب ایرانیان برای پیوستن به نبرد حماس در غزه بیش از سه میلیون داوطلب را جذب کرد. گروه سوم که از سوی تهران حمایت میشود، شامل میانهروهایی است که معتقدند ایران میتواند در حمایت از فلسطینیها همبستگی اسلامی و ملی ارائه کند، اما نباید برای پیوستن به جنگ، نیرو بفرستد. ایران به جای ورود نظامی به جنگ غزه، حضور غیرمستقیم را انتخاب کرده است. تهران در تلاش است تا بقای حماس را تضمین کند. اما در میان ترس از اینکه نتواند تمام نیروهای نیابتی منطقهای خود را کنترل کند، هنوز خطر بزرگی وجود دارد که درگیریهای جاری به یک جنگ گستردهتر در سراسر خاورمیانه تبدیل شود.