ایران امروز همچنان تاحد زیادی جامعهای آرمانی است؛ اما فقط برای اقلیت. اقلیتی که وقتی مناصب انتخابی حکومت را در دست ندارد با هر ابزاری، میکوشد نشان دهد خبری و امکانی از تغییرات نیست و بدینشکل، اکثریت را خشمگین و منفعل میسازد. وقتی هم در سایه قهر و غیبت اکثریت، دولت و مجلس را در دست میگیرند، اسب خود را زین میکنند و بیمهار میتازند و فراتر از آن، سازوکارهایی را فراهم میسازند که اگر دری به تخته خورد و اکثریت دیگر بار به قدرت برگشت، عملاً نتواند قدم از قدم بردارد. چنین است که دور باطلی در کشور شکل میگیرد که خروجی آن، از دست دادن مدام فرصتها و سوختن سرمایههاست.