«نمیدانم» نافی مسئولیت نیست / درباره پیامکهای حجاب و واکنش سخنگوی دولت
امروز در شبکههای اجتماعی و بهطور مشخص در توئیتر دیدم در کنار موضوع انفجار هولناک اسکله شهید رجایی بندرعباس و مذاکرات ایران و آمریکا، موضوع پیامکهای حجاب هم داغ شده است.
امروز در شبکههای اجتماعی و بهطور مشخص در توئیتر دیدم در کنار موضوع انفجار هولناک اسکله شهید رجایی بندرعباس و مذاکرات ایران و آمریکا، موضوع پیامکهای حجاب هم داغ شده است.
خیابان انقلاب و راسته کتابفروشیهای آن، شاهراه فرهنگی پایتخت کشور است؛ خیابانی خاطرهانگیز برای قشرهای کتابخوان و کتابدوست که سالهاست در تلاطمی میان هویت تاریخی و آشوب روزمره گرفتار شده است.
در عالم سینما، گای ریچی را جادوگر صحنههای اکشن و داستانهای پرهیجان خطاب میکنند. او با کارگردانی دو قسمت ابتدایی «مابلند»، بار دیگر نشان داده که چرا یکی از بهترینهای ژانر جنایی است. امضای بصری او، صحنههای پرتحرک، کاتهای سریع و استفاده استادانه از نور و سایه در این سریال هم مطابق انتظارات است
نمیدانم در صداوسیما واقعاً چه میگذرد. شاید هیچکس نداند. تابهحال به یاد ندارم اینقدر پرخطا و اشتباه ظاهر شود. نه اینکه بگویم باری به هر جهت است، که نیست، گویی اصلاً کسی عنانش را در دست ندارد که بگوید راه کدام است و بیراه کدام.
جان برجر را بسیاری از ما با کتاب «درباره نگریستن» میشناسیم. کتابی که در درک ما از تصاویر بصری و بهطورکلی هنر، دگرگونی ایجاد کرد و هنوز هم بعد از قریب به ۵۰ سال، در دانشگاهها و مدارس و آموزشگاههای هنری بهعنوان متنی کلاسیک در مطالعات هنری و فرهنگی تدریس میشود.
گوگل، ابرشرکت فناوری دنیا که روزگاری با شعار «شرور نباشید» متولد شد، چند سالی است که رفتارهای شرارتبارش در محکمههای مختلف محکوم میشود.
سعدی را پادشاه ملک سخن و افصحالمتکلمین خواندهاند؛ شاعری یگانه که گلستان و بوستانش مرزهای زمان و جغرافیا را درنوردیده و دلهای بیشماری را در گوشهوکنار جهان مسحور کرده است.
اسطورهآفرینی یا «میتوپونسیس» امروزه یکی از مهمترین موضوعات در دنیای هنر و ادبیات تلقی میشود. بهویژه هنرهایی چون سینما، داستان و شعر و هنرهای تجسمی که در عصر کنونی شدیداً از اسطورهآفرینی و نمادپردازی خلاق تاثیر پذیرفتهاند.
این روزها که پلتفرمهای دیجیتال خریدوفروش جای خود را در میان کاربران تثبیت کردهاند، نام بنکداران طلا بیش از همیشه به گوش میرسد.
یکی دیگر از غولهای ادبیات هم رفت. حس میکنم خود ادبیات هم با مرگ ماریو بارگاس یوسا میفهمد یکی از یاران دیرینش را از دست داد.