مهرداد احمدی‌‏شیخانی

مهرداد احمدی‌‏شیخانی

روزنامه‌نگار

مقالات
  • تصویر شادمانی و قدرت ایران را خراب نکنیم

    تصویر شادمانی و قدرت ایران را خراب نکنیم

    کدام ایرانی می‌تواند چنین برداشت کند که تصویر دو ماراتن کیش، ایران را کشوری ضعیف نشان داده؟ یا اینکه با افتخار می‌توانیم بگوئیم با وجود این همه تحریم، با وجود جنگ و با وجود همه مصائب، کسی نمی‌تواند ما را به زانو درآورد.

  • آیا می‌توانیم جلوی جنگ را بگیریم؟

    آیا می‌توانیم جلوی جنگ را بگیریم؟

    لزوم سیاست‌ورزی یک سیاستمدار این است، پرهیز از خیالپردازی و رویابافی. فرقی هم نمی‌کند که روبه‌رویت طالبان ایستاده باشد که از تو ضعیف‌تر است یا قدرتمندترین کشور تاریخ، این ما هستیم که نباید بگذاریم جنگ شود و بزرگترین وظیفه سیاستمدار همین است.

  • شکاف‌ها را عمیق‌تر از این که هست نکنیم

    شکاف‌ها را عمیق‌تر از این که هست نکنیم

    متاسفانه گفته سخنگوی دولت و دفاع ناشیانه معاون ارتباطات دفتر رئیس‌جمهور که «رفع فیلترینگ صرفاً در اختیار رئیس‌جمهور نیست» تلویحاً تاکید بر ناتوانی رئیس‌جمهور در حل مشکل است، در حالی که مردم، ایشان را انتخاب کرده‌اند که مشکل را حل کند نه اینکه خودش بگوید «فکر کنید ما نیستیم» و منصوبین او بیایند و از ناتوانی او در حل مشکل بگویند، که خود حکایت دوباره‌ای بود از حضور افراد ناتوان در جایگاهی مهم که درک مناسبی از جایگاه خود و حساسیت‌های جامعه ندارند

  • می‌دانید کمتر از 39 درصد یعنی چه؟

    می‌دانید کمتر از 39 درصد یعنی چه؟

    جناب پزشکیان اصلاً متوجه نیست که ناراندن آنهایی که از او در انتخابات پارسال حمایت کردند، بیش از خود او، به صندوق انتخابات و در نتیجه به کشور صدمه می‌زند. نمی‌دانم ایشان و ساختار کشور متوجه هست که بعد از جنگ ۱۲ روزه، انتخاباتی که حتی کمتر از ۳۹ درصد انتخابات پیشین مردم را به پای صندوق بیاورد یعنی چه؟ به نظر می‌رسد که احتمالاً نمی‌دانند. فقط ۶ ماه زمان داریم، امیدوارم حداقل این را بفهمیم.

  • یا موالی‌‏زاده باش، یا فیاض زاهد

    یا موالی‌‏زاده باش، یا فیاض زاهد

    اینکه وقتی پزشکیان می‌گوید من دست هر کسی که بخواهد به کشور کمک کند می‌فشارم و بعد چنین نکند و به او اعتراض کنیم که چرا ادعایی خلاف داشتی و کاری عبث کردی؟ سنت انتخابات یعنی همین، یعنی بتوانی از این انتخابات تا انتخابات بعدی، نسبت به رفتار منتخب خود، کنشی فعال داشته باشی، نه اینکه یا به گوشه‌ای بخزی، یا پستی بگیری و مشغول چاپلوسی و توجیه شوی. یعنی یا مثل موالی‌زاده اثرگذار شوی، یا وقتی دیدی اثرگذار نیستی، همچون فیاض زاهد نسبت به روند اشتباه امور معترض شوی.

  • شرم‌‏الشیخ، پزشکیان و رویه معکوس

    شرم‌‏الشیخ، پزشکیان و رویه معکوس

    پزشکیان می‌گوید به سازمان ملل می‌روم که مظلومیت ملت ایران را فریاد بزنم، خب چرا همین کار را در شرم‌الشیخ نمی‌کنی؟ نکند نیویورک خاکش غنی‌تر است؟

  • چرا پزشکیان موفق نشد؟

    چرا پزشکیان موفق نشد؟

    دیپلماسی خارجی ایشان که دو بار به آذربایجان می‌رود و مهمترین دستاوردش از کشوری که متهم است در جنگ ۱۲ روزه، پایگاه پهپادهای اسرائیلی بوده، با دستی پر از خواندن شعر حیدربابا برمی‌گردد، بعد از تجاوز دو کشور اتمی به ایران به پاکستان که خودش یک کشور اتمی است می‌رود و بعد پاکستان به جای اینکه با ما پیمان حمایتی منعقد کند، با عربستان چنین پیمانی امضا می‌کند و آخر کار هم در هر دو سفر به نیویورک، با دست خالی بازمی‌گردد و اصلاً معلوم نمی‌شود که فایده این دو سفر برای کشورمان چه بوده است؟

  • از صدام تا نتانیاهو/بررسی مقایسه‌ای حمله اسرائیل به قطر با حمله عراق به کویت

    از صدام تا نتانیاهو/بررسی مقایسه‌ای حمله اسرائیل به قطر با حمله عراق به کویت

    اگر حمله عراق به کویت، واکنشی عملی را به همراه داشت، در مقابل اسرائیل، هیچ واکنش عملی رخ نخواهد داد و این احتمالاً، تیر خلاص بر پیکره همه توافقات و مناسبات و تفاهم‌های بین‌المللی است؛ توافقاتی که قبلاً هم معلوم شده بود که دیگر معنایی ندارد ولی این حمله، همچون کاغذ کادو، بسته مجموعه جهانی بی‌در و پیکر را کادو‌پیچ کرد.

  • اهمیت حضور نق‏‌زن‏‌ها و کنترل کیفیت در سیاست

    اهمیت حضور نق‏‌زن‏‌ها و کنترل کیفیت در سیاست

    حدود یک سال پیش و پس از انتخاب جناب پزشکیان قصد داشتم این یادداشت را بنویسم ولی تصورم این بود که به‌جای نوشتن و انتشار عمومی، شاید بهتر باشد تا تلاش کنم مستقیماً پیگیر ضرورت و اهمیت آن برای کار دولت باشم؛ که البته تمام تلاش‌هایم برای این منظور به جایی نرسید و حتی نه اینکه به جایی نرسید، بلکه متوجه شدم که احتمالاً برای برخی افراد، عدم توجه به آن، به جهاتی ضروری‌تر است.

  • سری که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند

    سری که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند

    تقریباً اکثر ما بر این عقیده‌ایم که توسل به طنز بخشی از فرهنگ و ادبیات ما ایرانیان است و قله‌های ادب فارسی، از گذشته تا امروز، هر کدام به فراخور، دستی در این حوزه داشته و طبع‌آزمایی کرده‌اند و غیر از آن، مردم کوچه و بازار هم، خود طنازانی زبردستند و ضرب‌المثل‌های فارسی که هم ساخته و پرداخته ادیبان و هم برگرفته از ادبیات عامیانه است، در اکثر مواقع بر ستون طنز تکیه دارد. اما با وجود چنین سابقه‌ای، طنزپردازی، حوزه‌ای بس خطرناک است و آن هم دلیل دارد.