| کد مطلب: ۴۰۸۸۸

آلبرت بغزیان اقتصاددان: در شرایط جنگی نمی‏‌توان سیاستگذاری اقتصادی کرد

آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران می‌گوید در شرایط جنگی نمی‌توان سیاستگذاری اقتصادی و حتی کار کوتاه‌مدت انجام داد و دولت باید با برقراری خدمات عمومی ایجاد اطمینان کند.

آلبرت بغزیان اقتصاددان: در شرایط جنگی نمی‏‌توان سیاستگذاری اقتصادی کرد

آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران می‌گوید در شرایط جنگی نمی‌توان سیاستگذاری اقتصادی و حتی کار کوتاه‌مدت انجام داد و دولت باید با برقراری خدمات عمومی ایجاد اطمینان کند. 

او در گفت‌وگو با «هم‌میهن» گفته کار خوبی که بانک مرکزی در مورد ارز و طلا کرد این بود که معاملات تتر را بست. این استاد دانشگاه عنوان کرد که دولت در شرایط مدیریت بحران باید تامین مایحتاج را در صدر اقدامات خود قرار دهد و حتی زمزمه سهمیه‌بندی و کوپنی شدن کالاهای روزمره باعث هجوم مردم به فروشگاه‌ها خواهد شد.

‌در شرایط جنگی دولت باید چه کارهایی را در اولویت‌های اقتصادی خود قرار دهد؟

در شرایط جنگی نمی‌توان سیاستگذاری اقتصادی کرد و حتی نمی‌توان کار کوتاه‌مدت انجام داد و بیشتر باید با برقراری خدمات عمومی مانند برق و گاز و آب و نان، از نظر ارزاق عمومی ایجاد اطمینان کند.  در این چند روز نیز مردم همراهی کردند و هیچ نارسایی نیز رخ نداد. در مورد ارز و طلا نیز کار خوبی که بانک مرکزی کرد این بود که معاملات تتر را بست و صرافی‌ها نیز تعطیل بودند. البته از یک جهت نگران‌کننده است؛ چون معاملات اینترنتی طلا نیز بسته شده که باعث می‌شود در فرصت بعدی مردم طلای آنلاین خود را به طلای فیزیکی تبدیل کنند.

اگر از قبل اعلام می‌شد که در شرایط خاص معاملات طلای آنلاین بسته می‌شود، مردم به سمت آن روی نمی‌آوردند که همین باعث حس بی‌اعتمادی نسبت به دولت برای مردم ایجاد می‌کند ولی این تنها کاری بود که بانک مرکزی برای کنترل آن هیجانات کاذب و سوءاستفاده برخی برای افزایش نرخ‌ها می‌توانست انجام دهد. در مورد بورس نیز معتقدم فعلاً باید معاملات آن متوقف شود تا صف ایجاد نشود. البته برخی می‌گویند پول لازم دارند و یا می‌خواهند دارایی خود را بفروشند ولی به نظر من صلاح نیست که در این بازار معامله انجام دهند.

‌ما این شرایط را در زمان جنگ ایران و عراق نیز داشتیم، دولت وقت چه کرد؟

در آن زمان به این معنا پولی در اقتصاد نبود و سواد مالی مردم در آن دوره کم بود و حتی به دنبال گرفتن وام و مثلاً تبدیل آن به طلا نبودند. طولانی شدن جنگ نیز باعث شد تا به یک امر عادی تبدیل شود و مردم هر روز اخبار جنگ را دنبال می‌کردند و بیشتر در مرزها بود و خیلی بحث سوداگری اقتصادی مطرح نبود اما اکنون به دلیل گستردگی ارتباطی نمی‌توان اقتصاد کنونی را با مُسکن‌های دهه شصت مدیریت کرد و کاری که فعلاً دولت می‌تواند انجام دهد، تامین ارزاق و برقراری خدمات اجتماعی و عمومی است.  در دوره جنگ ایران و عراق یک توزیع درآمد عادلانه‌ای برقرار بود؛ بنابراین حتی افراد ثروتمند هم نمی‌توانستند به راحتی نیازهای خود را تامین کنند و همان میزان کوپنی که تعلق می‌گرفت جوابگو بود و البته جمعیت کشور نیز در حدود ۳۰ میلیون نفر بود و دولت به راحتی می‌توانست اقتصاد را مدیریت کند.

همچنین توقعات پایین بود اما اکنون با توزیع نابرابر مواجه هستیم، حتی ما اکنون افرادی را داریم که حاضر هستند نان سنگک ۲۰۰ هزار تومانی را بخرند و برای تامین ارزاق خود هیچ محدودیتی نداشته باشند و همین باعث خواهد شد در شرایط بحرانی، کالاها در ابتدا به دست این افراد برسد و بعد به افراد پایین‌دست، به همین دلیل به نظر من دولت در زمینه تامین آب و نان و مایحتاج عمومی نباید هیچگونه ریسکی کند.

البته مدل جنگ‌ها نیز تغییر کرده و پهپادی است و باید شرایط خاص باشد که مناطق مسکونی و یا جاده‌ها مورد حمله قرار بگیرند؛ این است که دولت در شرایط مدیریت بحران باید تامین مایحتاج را در صدر اقدامات خود قرار دهد و حتی زمزمه سهمیه‌بندی و کوپنی شدن کالاهای روزمره باعث هجوم مردم به فروشگاه‌ها خواهد شد و با حجم پولی که در دست مردم است باعث خواهد شد کالای بیشتری را ذخیره کنند و این ذخیره‌سازی در شرایط حال حاضر به صلاح کشور نیست. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه اقتصاد
پربازدیدترین
آخرین اخبار