کوچکسازی یا ستادسازی؟
شیخ اجل میفرماید: «به عمل کار برآید به سخندانی نیست» پند و اندرزی که اگر در طول سالیان متمادی، بسیاری از مسئولین و متولیان امر به گوش جان نیوش میکردند، شاید حال و احوال ملک و ملت چنین نبود که اکنون است.
شیخ اجل میفرماید: «به عمل کار برآید به سخندانی نیست» پند و اندرزی که اگر در طول سالیان متمادی، بسیاری از مسئولین و متولیان امر به گوش جان نیوش میکردند، شاید حال و احوال ملک و ملت چنین نبود که اکنون است.
هنوز آفتاب تموز بر سریر تلألو و جلوت بود و دوحه یک سهشنبه معمولی گرم و شرجی را سپری میکرد که صدای انفجارهای مهیب، خواب قیلوله اُمرای عربی را در سرتاسر خاورمیانه منقش کرد.
سوال از دلواپسان آن است که عایدی جریان ضدمذاکراتی برای ایران چه بوده و جز تحریم و صدور قطعنامه چه دستاوردی داشتهاند که اکنون به برجام میتازند و خواستار بازگشت سکههای اعطایی هدیهشده به مذاکرهکنندگان هستند؟
صبحگاه پنجشنبه به وقت محلی و شامگاه همین روز به وقت ایران، تروئیکای اروپایی که پیشتر ضربالاجل پایان ماه اوت(٣ شهریورماه) را برای حصول توافقی با ایران بر سر پرونده هستهای خود تعیین کرده بودند، ابلاغیه آغاز فرآیند سازوکار حل و فصل اختلاف در برجام و قطعنامه ٢٢٣١ موسوم به مکانیسم ماشه را تقدیم شورای امنیت کردند و روز جمعه این پیشنویس در جلسه غیرعلنی شورای امنیت به همراه پیشنویس پیشنهادی روسیه و چین مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
گفتمانسازی در عرصه سیاست خارجی و دستاوردسازی و شکلگیری رهیافت منطبق بر منافع ملی در این عرصه غامض و پیچیده، نیازمند تمهیدات و تدارکات و بسترسازیهای مختلفی است که کنشگران در لایههای مختلف و متکثر میبایست بدان اعتنا و التفات داشته و از همه ظرفیتهای ممکن در این زمینه بهره بگیرند و یک فرآیند جمعی و چندوجهی را شاکله ببخشند.
واضح است که تندروهای سوپرانقلابی با صحنهآرایی تازه و پروپاگاندای سیاه و پرحجم جدید خود قصد دارند زمین بازی و توجه افکارعمومی نسبت به لزوم تغییرات و اصلاح روندها را تغییر داده و آنچه از آن با عنوان عبور هسته عقلایی نظام از خالصسازان و تغییر در هندسه هسته سخت قدرت یاد میشود، تحتالشعاع حرکات ایذایی و جنگ روانی خود قرار داده و اذهان عمومی را نسبت به تغییر و تحولات چشمانداز پیش رو دلسرد و منفعل سازند.
کشور در شرایط عادی قرار ندارد و برای حل و فصل بسیاری از ابربحرانها و چالشهای پیش رو نیازمند برنامه مشخص و مدون در زمینه آگاهیبخشی، اطلاعرسانی سنجیده و اطمینانبخشی به لایههای مختلف و متکثر مردم است که بدون رویکرد رسانهای منسجم و منضبط ممکن و میسر نیست.
در آستانه یکسالگی آغاز به کار مسعود پزشکیان در مقام نهمین رئیسجمهوری ایران، کاندیدایی که بر سه کلیدواژه «حق، عدالت و انصاف» بهعنوان دستمایه عملکردی و مانیفست گفتمانی خود تاکید و تصریح میورزید، سوال این است که در چارچوب پارادایم «وفاق ملی» آیا توانسته به آن شعارها پایبند بماند و ضمن پیگیری راهبرد وفاق به اندک وعدههای دادهشده خود، سر و شکلی قابلقبول دهد و رضایت بدنه حامیان سیاسی و حمایت سرمایه اجتماعی را برای ادامه کار دولت و پیشبرد امور ملت آنهم در شرایط سخت و پیچیده حال حاضر و چشمانداز پیش رو مهیا و فراهم سازد؟
یکی از ایرادات ساختار حکمرانی ما فقدان تصمیمگیری بهموقع و جسورانه است که امیدواریم دستگاه دیپلماسی در عین رعایت منافع ملی، این وضعیت را در مقوله موازنهسازی با قدرتهای جهانی پایان دهد.
اولین موج تخریبی در شهریورماه سال گذشته با اشاره عراقچی به امکان استفاده تروئیکای اروپایی تا قبل از بازه زمانی پایانی قطعنامه ٢٢٣١ از مکانیسم ماشه یا اسنپبک، آغاز شد و تندروها با تقطیع سخنان ظریف مدعی دروغگویی او شدند و گفتند که ظریف مدعی شده چیزی به اسم مکانیسم ماشه یا اسنپبک در برجام و قطعنامه ٢٢٣١ وجود ندارد و اکنون آن سخنان با اظهارات عراقچی در تناقض است. این در حالی است که ظریف بهدرستی گفته بود چنین عناوینی در متن برجام و قطعنامه نیست.