طالقان؛ دریاچه ارومیه ای دگر؟!
دریاچه ارومیه، این میراث طبیعی چهلهزارساله، قربانی دخالتهای انسانی و خشکسالی شد؛ امروز طالقان، نماد زیستی و فرهنگی البرز مرکزی، در برابر پروژهای مشابه قرار گرفته است. انتقال آب از سد طالقان به تهران، بیآنکه پشتوانه مطالعات جامع داشته باشد، میتواند حیات طبیعی و انسانی این منطقه را به سرنوشت تلخ ارومیه نزدیک کند.

دریاچه ارومیه ( اورمیه )، آن پدیدهء درخشان چهل هزار سالهء شورانگیز بی بدیل طبیعت، در اثر عواملی به خشکی گرایید، که عوامل اصلی انسانی مخرب آن را می توان چنین برشمرد، احداث سدهای متعدد، برداشت غیر مجاز و بی رویهء آب از رودخانه ها و سفره های زیرزمینی به منظور کشاورزی، احداث جادهء میان گذر دریاچه، همچنین عوامل جوی که مزید بر علت شد کم بارشی و خشکسالی های مکرر بوده که با دوراندیشی احتساب میزان بارش و آمارگیری واقعی از وضع موجود، محاسبهء نظم طبیعی هیدرولوژی ممکن می شد.
طالقان این نماد زیستی، فرهنگی و تاریخی البرز مرکزی، اکنون در برابر پروژه ای قرار گرفته که درست است که به قصد تامین آب تهران طراحی شده اما در عمل ممکن است طالقان را به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار کند. انتقال آب از سد طالقان به تهران نه تنها مطالعهء جامع و کافی ندارد بلکه می تواند پایه های زیستی و حیات انسانی این منطقه را درهم بپیچد.
اهم مخاطرات انسانی – طبیعی به شرح ذیل است .
الف ) تبعات زیست محیطی فاجعه بار طرح:
1. کم آب شدن و به خشکی گراییدن رودخانهء شاه رود و انشعابات آن با توجه به گرمایش جهانی
2. تسریع در نابودی کشاورزی سنتی، باغات، دامداری بومی و اشتغال روستایی
3. کاهش سطح آبهای زیرزمینی و نابودی چشمه ها و قنوات محلی
4. افزایش فرسایش خاک، بیابان زایی و بروز گرد و غبار محلی
5. افزایش دما و کاهش رطوبت منطقه ای
6. از بین رفتن تنوع زیستی و مهاجرت گونه های جانوری
و از همه مهمتر، یخچال های طبیعی طالقان که در ارتفاعات بلندی چون شاه البرز، کهار، ناز، هفت خوان و زرین کوه (ماسه چال) و غیره قرار دارند، طی ده سال اخیر به دلیل گرمایش جهانی و کاهش بارش برف، بیش از 50 درصد حجم خود را از دست داده اند. این ذخایر طبیعی برفی، منبع اصلی تغذیه آب های سطحی و زیرزمینی طالقان در فصل تابستان بوده اند . فشار بیشتر بر منابع سطحی، این یخچال ها را به مرز نابودی خواهد کشاند.
ب) نقض الزامات قانونی، کارشناسی و فنی براساس قانون توزیع عادلانهء آب مصوب 1361 خورشیدی و اصول حقوقی توسعهء پایدار، هر طرح انتقال بین حوضه ای باید دارای پیوست های مطالعاتی و کارشناسی زیر باشد.
1. ارزیابی اثرات زیست محیطی EIA (Environmental Impact Assessment)
2. مطالعه اثرات اجتماعی و اقتصادی SIA (Social Impact Assessment)
3. تضمین حقابه های عرفی، تاریخی و زیست محیطی منطقهء مبدا
4. بررسی خسارات به منابع طبیعی و ساکنان محلی
درحالیکه پروژهء انتقال آب از طالقان فاقد گزارش منتشر شده EIA و SIA است به نظر می رسد تا کنون هیچگونه جلسه ای با حضور ذینفعان، مردم محلی یا نهادهای مدنی برگزار نشده است، که این در تضاد کامل با الزامات قانونی مشارکت مردمی و شفافیت در پروژه های ملی است.
ج) مبادله ای ناعادلانه: " 7% در برابر 70% "
آب انتقال یافته از طالقان، تنها حدود 7% نیاز آبی ابرشهر تهران را پاسخ خواهد داد ، اما در مقابل، احتمال نابودی بیش از 70% از ظرفیت های زیستی، کشاورزی و اجتماعی طالقان وجود دارد. این یعنی فدا کردن یک منطقهء نسبتا سالم، پایدار و زیست پذیر برای رفع بخشی کوچک از مشکلی که در اصل، ریشه در مصرف بی رویه، هدر رفت شبکهء آبرسانی، توسعهء بی برنامهء شهری و فقدان بازیافت آب تهران دارد.
د) پروژه ای بدون ارزیابی اجتماعی (SIA). این پروژه، هم فاقد مطالعات رسمی در مورد اثرات زیست محیطی است هم بصورت مشخص هیچگونه مطالعه اثرات اجتماعی و اقتصادی (SIA ) را انجام نداده است. درحالیکه طبق تجربیات جهانی و قوانین توسعهء پایدار، این قبیل پروژه ها بدون بررسی اثرات اجتماعی بر جوامع محلی، مغایر با اصول عدالت اجتماعی، حقوق منطقه ای و پایداری ملی، تلقی می شوند.
راهکارهای پیشنهادی:
1. تهیه و ارائهء گزارش های EIA و SIA
2. تشکیل کمیتهء حقیقت با حضور متخصصین آب، متخصصین محیط زیست مستقل و نمایندگان جامعهء محلی
3. آغاز مطالعات مقایسه ای بین منافع آبی و خسارات اکولوژیکی طالقان
4. طراحی نقشهء راه عدالت آبی در سطح استان البرز با مشارکت دانشگاه ها، نهادهای مردمی و مسئولان محلی
5. جایگزینی طرح انتقال با اصلاح مدیریت مصرف، کاهش پرت شبکه، تصفیه و بازچرخانی آب در مقصد (تهران)
نتیجه گیری: در جهانی که هر روز بیشتر به سمت خشکسالی، تنش آبی و تخریب اکوسیستم ها می رویم، انتقال آب بدون درک اکولوژیک منطقهء مبدا، خطری مهلک است. طالقان تنها یک منطقه جغرافیایی نیست، بخشی از شناسنامهء طبیعی، فرهنگی و اجتماعی ایران است.
بیاییم باهم، پیش از آنکه دیر شود، این پروژه را بازبینی کنیم.
طالقان را دریاچه ارومیه ای دگر نکنیم ..
دکتر علیرضا جهانشاهی