| کد مطلب: ۲۵۳۹۳
خاموشی‌ها و فراموشی‌ها

خاموشی‌ها و فراموشی‌ها

دولت دستور توقف مازوت‌سوزی را داده تا تأمین بخشی از برق به بهای جان آدمیان تمام نشود و از این رو گریز و گزیری جز خاموشی‌های دوساعتۀ روزانه نیست که از دیروز شروع شده و برخلاف برخی ادعاها شمال شهر و جنوب شهر و شمیران و اسلام‌شهر هم ندارد و همه‌جایی است. برخی البته مدعی‌اند که مازوتی در کار نبوده یا ذخایر آن رو به اتمام است و اصطلاحاً روغنِ ریخته نذر امام‌زاده شده اما حتی اگر این شایعۀ تأییدنشده را بپذیریم باز در اصل موضوع که همانا «ناترازی» است تغییری ایجاد نمی‌کند و ناترازی را انکار نمی‌کرد و اگر برای ناترازی تدبیری نیندیشند دیگر باید از «ورشکستگی» گفت و این روزها کوبا نمونۀ این وضعیت است که به خاطر انباشتگی ناترازی و عقب ماندن مفرط تولید از مصرف در خاموشی غرق شده است.

همین 4ماه قبل و 19 تیر 1403 - تنها 4 روز بعد از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری – بود که روزنامۀ کیهان به‌عنوان مهم‌ترین تریبون تبلیغاتی دولت سه‌سالۀ مرحوم ابراهیم رئیسی این تیتر را بر پیشانی نشاند: «اسب زین‌شده زیر پای دولت چهاردهم» تا بگوید چه «هلو برو تو گلو»یی نصیب مسعود پزشکیان شده و خالص‌سازان چگونه راه توسعه را -که به آن «پیشرفت» می‌گفتند چون «توسعه» را غربی می‌دانند- هموار کرده‌اند و آقای رئیس‌جمهور جدید کافی است سوار شود و سواری بگیرد! برای آن که نشان دهند چرا از تعبیر یا تمثیل «اسب زین‌شده» استفاده می‌کنند هم این موارد را فهرست کردند:  پر کردن خزانۀ خالی، فایق آمدن بر بحران نقدینگی، رایگان شدن بیمۀ 5 دهک درآمدی، حضور ایران در جبهۀ جدید قدرت جهانی، دیپلماسی منطقه‌ای هو‌ش‌مندانه، خودکفایی گندم، صادرات مرغ، رتبه‌بندی معلمان، کلید زدن طرح ملی مسکن و عبور از بحران خاموشی و ناترازی.

این «وَ»ی آخر البته شاه‌بیت آن فهرست بود مثل نام «ناصر ملک‌مطیعی» در تیتراژ فیلمفارسی‌ها. در توضیح آن هم گفته شد مرحوم رئیسی دولت را سه سال قبل با 15 هزار مگاوات ناترازی برق از دولت روحانی تحویل گرفت و 9 هزار مگاوات اضافه و از 70 هزار مگاوات عبور کرد و شاهد خاموشی نبودیم. این ادعا در حالی بود که در همان روزی که حکم ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان امضا و او مستقر شد خاموشی‌ها خودی نشان داد تا مشخص شود اسب چنان که ادعا می‌کنند زین‌شده نیست و اگر هم به ظاهر زین‌شده باشد چالاک و چابک نیست برای رفتن و شتافتن و تاختن و همین مضمون را کارتون «هم‌میهن» به اقتضای این هنر به شکل اغراق‌شده در 9 مرداد در قالب اسبی ترسیم کرد که پای او لای آجر یا چوب گیر است و گرفتار. شروع خاموشی‌ها از دیروز 21 آبان 1403 و تنها 4 ماه بعد از توصیف دولت خالص‌سازان به «اسب زین‌شده» دو معنی بیشتر نمی‌تواند داشته باشد.

یا اساساً «اسب زین‌شده»‌ای در کار نبوده و چون رابطۀ کیهان و دولت رئیسی از جنسِ شیفتگی و عشق بوده عیب معشوق را حُسن دیده و اسبِ لنگِ ناترازی‌ها را از شدت علاقه زین‌شده دیده‌اند یا واقعاً بوده اما رئیس‌جمهور جدید از فردای استقرار و درآن فضای پرالتهاب بعد از ترور رئیس دفتر سیاسی حماس کار و زندگی را رها کرده و در این سه ماه داشته اسب زین‌شده را شَل و پَل می‌کرده!

داستان اما جدای این طعنه‌ها به زبان ساده از این قرار است که در فصل سرما مصرف گاز در بخش‌های خانگی و تجاری افزایش می‌یابد و به همین خاطر نیروگاه‌های تولید برق با محدودیت روبه‌رو می‌شوند و ناگزیرند به سوخت پشتیبان روی آورند که همان سوخت مایع است و از 14 نیروگاه برخی گازوئیل را جای‌گزین می‌کنند و بعضی نفت سیاه یا نفت کوره یا همان مازوت را. مازوت هم یکی از مهم‌ترین منابع آلایندگی هواست که شدت و تبعات آن را اواخر پاییز و در دی‌ماه هر سال تجربه می‌کنیم. 

حالا دولت دستور توقف مازوت‌سوزی را داده تا تأمین بخشی از برق به بهای جان آدمیان تمام نشود و از این رو گریز و گزیری جز خاموشی‌های دوساعتۀ روزانه نیست که از دیروز شروع شده و برخلاف برخی ادعاها شمال شهر و جنوب شهر و شمیران و اسلام‌شهر هم ندارد و همه‌جایی است. برخی البته مدعی‌اند که مازوتی در کار نبوده یا ذخایر آن رو به اتمام است و اصطلاحاً روغنِ ریخته نذر امام‌زاده شده اما حتی اگر این شایعۀ تأییدنشده را بپذیریم باز در اصل موضوع که همانا «ناترازی» است تغییری ایجاد نمی‌کند و ناترازی را انکار نمی‌کرد و اگر برای ناترازی تدبیری نیندیشند دیگر باید از «ورشکستگی» گفت و این روزها کوبا نمونۀ این وضعیت است که به خاطر انباشتگی ناترازی و عقب ماندن مفرط تولید از مصرف در خاموشی غرق شده است.

ناترازی در صنعت برق، امر پنهانی نیست و سال‌هاست هشدار داده می‌شود این کشتی به گِل خواهد نشست و به همین خاطر نیز دولت قبل از رئیسی قصد داشت نیروگاه 1400 مگاواتی حرارتی «سیریک هرمزگان» را راه بیندازد که چون در مجاورت دریا قرار داشت بیم آلایندگی هوا هم به خاطر استفاده از سوخت مازوت وجود نداشت مهم‌تر از آن نقش مهمی بود که می‌توانست در کنترل پایداری شبکۀ برق جنوب شرق ایفا کند اما به دلایل نامعلوم در مدار نیامد.

جدای این 7 نیروگاه هم از صندوق توسعۀ ملی وام گرفتند با این شرط که ارزبازپس بدهند. سال 93 و در دولت روحانی این نیروگاه‌ها ساخته و 4 سال بعد وارد مدار شد و از سال بعد (1398) باید اقساط را می‌پرداختند اما یوروی 3400 تومانی به 16 هزار تومان رسیده بود و از عهده‌اش برنیامدند و دولت تصمیم گرفت بخشی از برق به صنایع فروخته شود و از عهدۀ پرداخت اقساط برآیند و زمانی سپری شد تا سال 1400 که سکان وزارت نیرو به دست علی‌اکبر محرابیان افتاد و او از درِ مخالفت وارد شد. شروع خاموشی‌ها بهانه‌ای برای برخی یادآوری‌هاست دربارۀ واقعیت‌هایی که گرد فراموشی بر آنها نشسته بود:

1- می‌توان به 20 سال قبل نقب زد و درست همین روزها که مجلس هفتم طرح تثبیت قیمت حامل‌های انرژی را تصویب کرد که دست‌پخت احمد توکلی بود و نه با این نام که ذیل عنوان اصلاح موادی از قانون برنامۀ چهارم توسعه صورت پذیرفت. رئیس وقت مجلس – حداد عادل – هم در آغاز سال 1384 و در آستانۀ انتخابات ریاست‌جمهوری از این مصوبه به عنوان عیدی مجلس به مردم یاد کرد و گفت هر جا در خیابان مردم او را می‌بینند تشکر می‌کنند. در عمل اما این مصوبه دست دولت را بست و قیمت حامل‌های انرژی را که به شکلی طبیعی و متناسب با نرخ تورم پلکانی بالا می‌رفت و با افزایش دستمزدها پوشش داده می‌شد دست‌خوش بحران کرد. در میان آن اقلام تثبیتی تنها بنزین هم نبود که دچار مشکل شد بلکه صنعت برق را هم به سراشیب ورشکستگی انداخت و سرمایه‌گذاری در آن را از مقرون‌به‌صرفگی انداخت. جا دارد رئیس‌جمهور که 20 سال پیش هنگام تصویب این طرح وزیر بهداشت و عضو دولت بود به این موضوع اشاره کند تا مشخص شود مشکلات امروز در کجا ریشه دارد.

2- برخی انتقاد کرده‌اند که چرا این تصمیم درست در 100 روزگی دولت اتخاذ و اجرایی شده است. پاسخ روشن است: اولاً می‌توان به همان ماجرای اسب زین‌شده ارجاع داد تا مردم بدانند اوضاع چگونه است. ثانیاً در فضای توهم‌زده دولت توجه مردم و کارشناسان را به سوی مشکلات اصلی سوق دهد تا بر سر امور فرعی بحث درنگیرد هرچند که درسیاست هم با ناترازی رو‌به‌روییم. جدای این که دولت چاره‌ای نداشت. چه بحث آلایندگی در میان باشد و چه ذخیره مازوت ته کشیده باشد باید تصمیمی اتخاذ می‌شد و شد اگرچه دولت و شخص رئیس‌جمهور در پی خاموشی‌های اخیر نمی‌توانند مطالبۀ کاهش کمک به نهادهای غیرمولد بودجه‌بگیر با ظاهر شبه‌فرهنگی را نادیده بگیرند زیرا مردم انتطار دارند اگر نیست برای همه نباشد.

3- وزیر نیرو در دولت روحانی که به لحاظ آکادمیک هم در زمرۀ کارشناسان برجسته به حساب می‌آید ایدۀ تشکیل وزارت انرژی را دنبال می‌کرد ولی اجرایی نشد چون به باور او وزارت انرژی می‌تواند گاز بیشتری به نیروگاه‌ها اختصاص دهد درحالی‌که بخش اصلی به مصارف خانگی و صادرات محدود تحویل می‌شود و باقی مانده را نیروگاه‌ها دریافت می‌کنند. خاموشی‌ها شاید گرد فراموشی را از این ایده یا طرح بزداید.

4- اگر دولت نجنبد و برای صنعت برق تدبیر کلانی نیندیشد کوبایی شدن ایران محتمل است. وضعیت کوبا و تا اندازه‌ای عراق نشان می‌دهد ناترازی در صنعت برق چه خسارات و تبعاتی می‌تواند داشته باشد. بدیهی است که خاموشی‌های نوبتی و مستمر و قطع سوخت مازوت نمی‌تواند کافی باشد و تولید برق را باید بالا برد و این نیز نیاز به تقویت اقتصاد و رفع تحریم‌ها دارد.

5- در دوگانه خاموشی و زندگی برخی بر گزینه سوم تأکید ورزیده‌اند. به تعبیر احمد زیدآبادی برخی از مقولات مثل شنا یا رانندگی وسط ندارند. یا مهارت‌داری یا نه چون کم آن هم مخاطره‌آمیز است. این فقره البته مانند رانندگی و شنا نیست ولی راه آن هرچه باشد بازگشت به سوخت مایع نیست.ناترازی برق جز با تولید بیشتر یا صرفه‌جویی برطرف نمی‌شود.

6- نمی‌توان در فهرست یادآوری‌ها سراغ انتظار از برق هسته‌ای نرفت ولی تا صحبت از انرژی هسته‌ای و مصارف آن می‌شود پاره‌ای ملاحظات مانع از طرح این پرسش کلیدی می‌شود نقش انرژی هسته‌ای در تأمین برق چقدر است؟ تا چه اندازه وارد مدار شده یا خواهد شد؟

7- به یاد آوریم مرحوم رئیس‌جمهور سابق در هر سفر استانی از احیای 1000 کارخانۀ تازه خبر می‌داد و ظرف یک سال از دو یا سه هزار به 8 و 9 هزار رسید. هر چند درتیرماه معاون اجرایی دولت سابق عدد 10 هزار را هم بر زبان آورد. کاش در میان احیایی‌ها و احداثی‌ها نیروگاه هم بود هرچند در فهرستی که ارائه‌شده از بهره‌برداری از 6561 مگاوات نیروگاه حرارتی جدید هم سخن به میان آمده بی آن که گفته شود با کدام سوخت؟ گاز یا گازوییل یا نفت کوره؟

8- در میان تمام واکنش‌ها در این دو روز از همه شگفت‌آورتر این ادعاست که پشت خاموشی‌های جدید اغراض سیاسی نهفته و هدف ناراضی‌تراشی است! یعنی دولت پزشکیان طرحی را به اجرا درآورده تا مردم را بشوراند و خشم‌گین کند. چرا؟ چون ترامپ چنین توصیه‌ای داشته است! اگرچه از این مهمل‌تر نمی‌شود ولی به هر رو باید در سیاهه خاموشی‌ها و فراموشی‌ها ذکر شود. دوران پنهان کردن زیر فرش گذشته و ناترازی‌ها بیرون زده اما هنر رئیس‌جمهوری می‌تواند این باشد که در اصلاح ناترازی در نیروگاه‌ها با فرمول خاموشی متوقف نماند و سراغ ناترازی‌های دیگر هم برود. چراکه خیلی جاها تراز نیست که بدون فشار به مردم می‌توان ناترازی آنها را به سود مردم حل کرد.

9- یادآوری وعده‌های رقیبان پزشکیان در انتخابات تیرماه هم خالی از لطف نیست تا از خودمان و خودشان بپرسیم در مملکتی که مشکل تأمین برق دارد که از بدیهیات توسعه است چگونه یکی می‌گفت زمین رایگان اعطا می‌کند و دیگری وعده وام یک میلیارد تومانی برای ازدواج می‌داد و سومی برای هر ایرانی طلای ناب در نظر گرفته بود تا جای یارانه را بگیرد!

یا به دروغ یا دست‌کم گزاف بیان می‌شد یا ناشی از نشناختن مشکلات واقعی بود. خوش‌بختانه مسعود پزشکیان با چنین وعده‌های پوک و پوچی برگزیده نشد اما یادمان باشد اگر قرار بر استمرار خاموشی‌ها باشد چه‌بسا مردم بگویند مازوت را برگردانید. روشنایی می‌خواهیم.

10- در قسمت دهم سریال به‌یادماندنی «هزاران چشم» ساختۀ کیانوش عیاری که مهدی هاشمی نقش خود را ایفا می‌کرد درصدد ترک سیگار برآمد و خانواده استقبال کرد. چند روز بعد اما وقتی فیلم‌نامه‌ای پیشنهاد شد که نقش اول آن سیگاری قهاری بود و او باید ایفا می‌کرد خانواده این بار فشار آورد بپذیرد. کسب منفعت گاه بر سلامت هم می‌چربد و در درازمدت نمی‌توان با توجیه سلامت و پاکی هوا مردمان را ولو برای مدتی مشخص و تعریف و اعلام شده از برق محروم کرد. پابلو نرودا می‌گفت: «هوا را از من بگیر، خنده‌ات را نه». جوری نشود که مردمانی بگویند: «هوا را از من بگیر، برق را نه!»

دیدگاه

سرمقاله
پربازدیدترین