| کد مطلب: ۲۱۶۱۸

آموزش مطلوب اقتصاد دیجیتال

محمدحسین انصاری، توسعه‌‏دهنده استعدادها

آموزش مطلوب اقتصاد دیجیتال

عمده‌ی مشاغل اقتصاد دیجیتال چه در ایران و چه در جهان، بیشتر از آن‌که علم‌محور باشند، تجربه‌محور (Practice Based) هستند. یعنی بیشتر از آن‌که به دانشگاه و دروس نظری نیاز داشته باشند، به محلی برای مواجهه‌ی واقعی با مسئله‌ی آن‌ شغل نیاز دارند و کسی که بتواند تجربه‌ی حل مسئله در اختیارشان بگذارد.

امر یادگیری در این مشاغل نیز، به ‌همین صورت مختصات متفاوتی دارد. ما نیازمند شیوه‌هایی از یادگیری هستیم که شیب‌ یادگیری را نه با درس نظری، بلکه با فراهم کردن فرصتی از تجربه کم کند. این‌جاست که نقش بنگاه‌های فناوری از دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی مهم‌تر می‌شود. درواقع اگر ما شرکت‌های خصوصی می‌خواهیم که نیروی کار به‌سرعت وارد بازار کار شود لازم است که خودمان آستین بالا بزنیم و آموزش‌هایی مبتنی بر تجارب شغلی مدنظرمان تولید کنیم و همزمان فرصتی برای کارآموزی و شاگردی کردن مهیا سازیم.

اما در شرکت‌های فناور که زیرساخت آموزشی ندارند، چطور می‌توانیم به این مهم دست‌یابیم؟‌ یکی از مهم‌ترین شایستگی‌ها و مهارت‌هایی که می‌توان در مسیر رشد نیروهای سازمان از افراد خبره‌ی سازمان انتظار داشت «توسعه‌ی دیگران» است. این شایستگی می‌گوید که فرد خبره چقدر نسبت به آموزش و توسعه دیگران اهمیت می‌دهد و چقدر دانش و توانمندی خود را در جهت تکثیر آن به خدمت می‌گیرد.  فرد خبره باید توانمندی و ظرفیت آموزش دیگری را در خود توسعه دهد، این ظرفیت شامل پاسخگو بودن، تشویق دیگران به یافتن پاسخ‌ها تا منتقل کردن فوت‌وفن کارها (Know-how) و حتی نیاز‌سنجی و تنظیم برنامه‌‌های آموزشی می‌شود.

در مدل‌های جدید شرکت‌داری، تعریف این شایستگی و پیگیری آن از خبرگان سازمانی برعهده‌ی واحد نیروی انسانی است. این‌که اولاً تعریف مناسبی از این شایستگی در سازمان ارائه دهد و بعد اینکه ظرفیت ایجاد شده را در جهت توسعه‌ی تازه‌کارها و کارجوها به خدمت بگیرد. همزمان نیز، در سازوکارهای جذب و استخدام، تعریف دو مدل شغلی کارآموزی (Internship)  و کارورزی  (Apprenticeship) برای مشاغل تخصصی و روبه‌رشد نیز ضروری است.

این‌که به‌همراه هر فرد خبره در هر سازمان، دست‌کم یک یا دو کارآموز در سازمان حضور داشته باشند. این ابتکار علاوه‌بر اینکه باعث می‌شود بار یک‌سری از وظایف از دوش خبرگان کم شود،  خیال سازمان را از جانشین‌پروری راحت می‌کند. همزمان هم گستر‌ه‌ی زیادی از کارجویان را با آموزشی واقعی، مؤثر و کوتاه وارد بازار کار حرفه‌ای می‌کند. در بلندمدت نیز، تاثیر برندی آن چشمگیر خواهد بود.

نوع دیگری از آموزش که سازمان‌ها می‌توانند دنبال کنند، عمومی کردن چالش‌ها، مسائل و دغدغه‌های تخصصی خود در کنار آموزش است. به‌ این‌ صورت که هر فرد بعد از اینکه یک دوره‌ی آموزشی را به پایان رساند،‌ بتواند یک چالش واقعی را حل کند و برای حل آن‌ چالش و ارزیابی نتیجه‌ی آن مربیگری از افراد خبره‌ی سازمان بگیرد. این مدل می‌تواند در مقیاس‌های چندصد نفره و به صورت مداوم تکرار شود. مزیت آن برای سازمان این است که مسائل تخصصی خود را با ذهن‌های تازه یک‌بار دیگر نگاه می‌کند و محلی برای شناسایی افراد با استعداد خواهد بود.

فراموش نکنیم که با مشارکت یک یا دو شرکت در این ابتکارها، اتفاق خاصی در جامعه نمی‌افتد. ما نیازمند یک حرکت جمعی و حضور پررنگ شرکت‌های اقتصاد دیجیتال ایران در کنار هم‌دیگر هستیم. با این حرکت شاید بتوانیم شاهد ایجاد یک اتفاق شگرف در توانمندسازی بازارکار باشیم؛ اتفاقی که منجر به توسعه‌ی اقتصاد دیجیتال می‌شود و این یک روزی روایت توسعه‌ی ما در ایران خواهد بود.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی