حلقه را تنگ کرده، میگوید چرا نیستید
برای رونق موسیقی حوزه هنر را باید از سیاست جدا کرد
برای رونق موسیقی حوزه هنر را باید از سیاست جدا کرد
فرشید ذاکری
کارشناس موسیقی
دولت سیزدهم از ابتدای شروع تعامل مناسبی با هنرمندان موسیقی نداشت. از همان اول با تعلیق عضویت بسیاری از هنرمندان موسیقی عضو صندوق اعتباری هنر به بهانه بهروزرسانی اطلاعات و گذاشتن شرایط عجیب جهت عضویت مجدد آنان، سعی به حذف بسیاری از هنرمندان موسیقی کرد که تبعات آن حذف بیمه تامین اجتماعی آنان بود و باعث ایجاد دلنگرانی و شرایط روحی سخت آنان شد. البته با اعتراض سراسری و هماهنگ هنرمندان موسیقی در کشور این مسئله رفع و با روندی منطقی و کارشناسی پروندهها دوباره تمدید شد. این اتفاق در حالی رخ داد که دولت قبل اقدامات خوبی در حمایت و جذب حداکثری هنرمندان در صندوق اعتباری هنر کرده بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت جدید در ابتدا شعار زیبای حمایت همهجانبه از موسیقی دستگاهی و نواحی داد. مدتی بعد جهت تبیین مسائل موسیقی با مدیران شرکتهای کنسرتگذار پاپ و تعدادی هنرمند پاپ جلسه گذاشت! که این اقدامِ عجیب نگاه همه را بهطرف این گفتۀ همیشگی چرخاند که سیاستهای موسیقی وزارتخانه همواره توسط سرمایهگذاران موسیقی پاپ تبیین میشود و مدیران چند شرکت هستند که تعیینتکلیف میکنند. حالا حواشی اینکه این افراد با چه مسائلی توانستند به این نقطه برسند و.. را که در نظر نگیریم همینکه سلیقه موسیقایی مردم را به این فاجعه کشاندهاند، موید نتیجه عمل آنهاست. به نظر دولت جدید هم که شعارهای دیگری داشت به همان روال سابق دچار گشت. بعد از مدتی صدای نهاد خانه موسیقی درآمد که دولت جدید درصدد حذف کامل آنهاست و تنها نهاد نیمه دولتی موسیقی هم در فشار قرار گرفت.
اینها باعث ایجاد ذهنیت منفی در هنرمندان جدی موسیقی شد که به اعتراضات شهریور رسیدیم. اتفاقات اینچنینی فشار مضاعفی بر هنرمندان وارد میکند که چند دلیل دارد: اول توسط جامعه که حتا باعث میشود هنرمندانی هم که مسائل هنری را ارجح بر هر چیزی میدانند خود را از آسیب فشار اجتماعی محافظت و در گوشهای خلوت گزینند. دوم افرادی از جامعه هنری هستند که به واسطۀ ورود مستقیم و اظهارات سیاسی-اجتماعی حساسیت و فشار را بر دیگر هنرمندان مضاعف میکنند. در این میان هنرمندانی که با صداقت و خیرخواهی موضعگیری کردهاند، خب انتخاب آنهاست. اما به اصطلاح هنرمندانی هم هستند که از هر آب گلآلودهای برای خود موقعیت درست میکنند که نرخ خود را بالا برده برای خود منفعتی بالاتر جور کنند. در همین جریان هم دیدیم تعدادی از آنها که تند بودند و جلودار، چگونه کنسرتهای خود را برقرار کردند که حتما توافقات چرب در میان بوده است. تاسفآور هم که دولت خود را پیروز میدان میداند که در دام منفعتطلبی آنان افتاده و کنسرتی برقرار کردهاند. در این شرایط هنرمندان مستقل خانهنشین و چوب منفعتبازی همکارانشان و بیتوجهی دولت را میخورند.
محمود سالاری، معاون هنری وزارتخانه در اول شهریور سال قبل در پیامی رسمی گفت: «وزارت ارشاد تنها از هنرمندانی که در چارچوب فکری جمهوری اسلامی فعالیت کنند، حمایت میکند». این واضحترین موضعگیری دولت جدید در اعلام سیاستهای فرهنگیاش است. میدانیم که در تاریخ هنر، علاوه بر نحلههای اعتراضی نسبت به حکومتها و یا هنر ایدئولوژی که در خدمت سیاستهای حکام بوده، هنرمندان بسیاری با تئوری «هنر برای هنر» خود را در هیچ جریانی وارد نکرده و تنها به تولید آثار هنری مستقل در قالب فکر و تشخیص خود پرداختهاند. در تاریخ هنر موسیقی ایران هم این افراد بسیار بودهاند؛ از جمله هنرمندان بزرگ و مطرح دوران گلها که بخش مهمی از موسیقی این سرزمین وامدار آنهاست. حالا این هنرمندان که غالبأ در ژانر موسیقی جدی ایرانی از دستگاهی تا نواحی و اقوام قرار میگیرند با این تفکر دولت حذف شده و خودبهخود از هرگونه فعالیتی باز میمانند. البته نبود حمایت مؤثر از این هنرمندان جدی همواره مورد اعتراض بوده که شاهد افول موسیقی جدی در زمان حال جامعه هستیم. اما این دولت واضح و شفاف حمایت از به اصطلاح هنرمندان درجه چندم را که در هر شرایطی موضعگیری متفاوت
دارند، به صِرف همراهی با آنان در مقطعی کوتاه، بر جذب و حمایت از هنرمندان کاردان و جدی که مستقل هستند و شاید بیشتر از آنان به کشور و مردمانش عشق بورزند، ارجح میداند. برای همین در دور جدید شروع کنسرتها دیدیم که تنها ژانر پاپ که مسائل مالی در اکثریت آن اهمیت دارد به اجرا پرداختند که بسیاری از این اجراها خالی از حداقلترین اِلمانهای هنری بود، و اجرایی پاپگونه از موسیقی محلی جنوب ایران توسط کسی که در فضای مجازی بارها به دولت حمله میکرد اما تا توافق برایش چربید حتی در جشنواره دولتی فجر شرکت و مزد خود را با جوایزی از این جشنواره در آغوش وزیر تکمیل کرد. تاکید میکنم بر نقش هنرمندانی که با موضعگیریهای متفاوت شرایط را برای اجرای هنرمندان واقعی و جدی تنگ میکنند و خود در موقع لزوم معاملهگری میکنند.
اگر دولت واقعا خواهان سروسامان دادن به این آشفتهبازار موسیقی است در ابتدا باید جدای از هنرمندانی که وابسته به تفکر دولتی هستند، حوزه هنر را از حوزه سیاسی، امنیتی خارج کند، با بهکارگیری هنرمندان مستقل (هرچند معترض) در شوراهای کارشناسی و حمایت مادی و معنوی بتواند موسیقی دستگاهی و نواحی ایران را که هر دو در شرایط نابسامانی به سر میبرند، در برنامهریزی بلندمدت در جایگاه مناسبی قرار دهد. این مسئله مستلزم دیدگاه کارشناسی دقیق و صداقت با هنرمندان جدی است که بر سر هنر خود معاملهگری نخواهند کرد.
در این مجال کوتاه اشارهای داشته باشم به انجمن موسیقی ایران که بهنوعی متولی موسیقی در کشور است و برگزاری جشنوارهها و... توسط این نهاد انجام میشود. انجمن موسیقی همیشه محلی مورد اعتمادِ هنرمندان بزرگ و جدی بوده که همواره در دورانهای مختلف با آن همکاری مستمر داشتهاند از جمله در جشنواره ملی موسیقی جوان. اما در دولت جدید انفعال این انجمن به چشم میآید از برگزار نشدن جشنواره جوان در سال گذشته تا احکام اعضای هیئتمدیره انجمن استانها که در شهریور پارسال به اتمام رسیده و هنوز افراد جدید معرفی نشدهاند.