سال تمنای موسیقی
لیلا موسی زاده تحلیلگر حوزه موسیقی و فرهنگ سالی گذشت که اگر نگوییم موسیقی قامتی بلند برافراشت و در میانه چون ستونی از آمال جمعی فروزان حاضر شد باید بگوییم موسیق
موسیقی در آیینه یکسالی که گذشت
لیلا موسی زاده
روزنامهنگار
سالی گذشت که اگر نگوییم موسیقی قامتی بلند برافراشت و در میانه چون ستونی از آمال جمعی فروزان حاضر شد باید بگوییم موسیقی نماد و رمز یکپارچگی و همدلی گشت. در سالی که رو به پایان است بدون اغراق رویداد مهم موسیقایی آن «بروز موسیقی» و بازتاب و بازتعریف «هویت جمعی» در موسیقی بود. سالی که موسیقی مشخصی از نیمه دوم با خود داشت و نشان داد چگونه در میانه ماجرا، موسیقی خود یک امر همراه و حذف ناشدنی است. آنچنانکه دولتمردان همیشه مردد در پذیرش و یا رد موسیقی و ایجادگر وضعیت مبهم دوگانه آن که از یکسو به حرامیات و از سویی به حللالیات نسبتش میدهند پس از رویگردانی عمده موزیسینها وسر باز زدنشان از اجرا سرباز این بار آنان قاطعانه به تمنای اجراها لب به خواهش گشودند و خواستار باز رونق گیری کنسرتهای موسیقی شدند و نشان دادند حتی در نظر آنان نیز تضمین سلامت یک جامعه و امنیت آن درگرو زندگی در آرامش توأم با وجود موسیقی است و این هنر یک امر ضروری است نه جنبی و تفریحی.
اتفاقات و رویدادهای سال آنچنان رقم خورد که اگرچه تاکنون همواره در گذار از میدانها سعی شده موسیقی خاصی در آن رنگ و نقشی هرچند حاشیهای ایفا کند اما این بار بعد از وقوع واقعه، موسیقی وارد میدان شد و به تذکر آمد. تذکر خواستهها، آرزوها، تمناها، و یاسها و امیدها و اینگونه با همذاتپنداری چندین نسل میداندار تهییج روحیه در گسترش امید از دل ناامیدی و سیاهی شد. بُروزی که از رویداد به وقوع پیوسته در قالب یک قطعه موسیقی از جانودل خوانندهای جوان برآمد و در نجوای کلمات و طنین نُتها رقم خود نهتنها متبادرکننده روح آن رویداد شد بلکه به سرودی مبدل گشت که در سراسر جهان به تمنای نام نیک آزادی و واخواهی آن پیچید و حتی اجراها، بازخوانیها، کاورها، پرفرمنسها و طراحیهایی را با آن رقم زد که در کل جهان تاکنون بینظیر بوده اینگونه که رویدادی از ایران تبلوریافته در یک قطعه موسیقایی منشأ الهام هنرمندان دیگری از سراسر جهان به یکبارگی شود و تپشهای قلب یک جنبش را عیان سازد.
اینجا بود که نشان داد زبان هنر خصوصاً موسیقی بهسادگی تمام زمین و زمان را درمینوردد و ناگهانی همهگیر میشود و این اعجاز موسیقی است که به هر زبانی که باشد قابلدرک و احساس است و چنانچه با بزرگترین خواسته و شعار بشری یعنی آزادی همراه باشد چیزی یارای متوقف سازی جریان آن را ندارد و دوستی مردم سایر ملتها را در پس این زبان مشترک به ارمغان میآورد.
لذا وقتی برخی خوانندگان و موزیسینها در پی فضای متلاطم روز اعلام کردند که فعلاً تصمیمی برای اجرا ندارند و یا زیر بار گرفتاری مجوز نخواهند رفت نشان دادند که چقدر قدرت خود را درک کردهاند و دیگر دایره محدودیتها یارای ایستادن در برابرشان را ندارد. چراکه آنها از حصار قلمرو سرزمینشان میتوانند فراتر بروند بدون اینکه منتظر مجوزهای با منت اخذشده ارشاد بمانند. از روی دیگر برخوردهای سلبی و ایجابی که تاکنون در موسیقی و سیاستگذاریهای دولتمردان درباره آن شکلگرفته همواره در محیطی از شک و ظن به موزیسینها بوده و ضرورت وجودشان را همیشه زیرسوال برده که حتی گاه به خشم و سلیقه یک مدیر سالها ممنوعیت و محرومیت را برای یک موزیسین و مردم رقمزده است. و در هنگامه این رویداد که روحیه شجاعت و شهامت در توان موزیسینها به عمل درآمد وضعیت وارونه شد؛ و این بار دولتمردان را به تمنا واداشت که به دنبال موزیسینها بروند و با خواهش بسیار خواستار ازسرگیری کنسرتها شوند و حتی به برخی که برای اجرا غیررسمی شمرده نمیشدند نیز مجوز اجرا و فعالیت داده شود تا نشان دهند زندگی و آرامش برقرار است. این دولتمردان اعتراف کردند که موسیقی نماد زندگی
در صلح و آرامش و حتی جنگ است و زندگی بدون آن میسر نیست. این اثبات مهمترین درسی بود که در چهل و اندی سال گذشته نسبت به حقیقت آن تمارض شده بود و این دستاورد بزرگ موسیقایی این سال است.