در سودای موقعیت راهبردی
ماه رمضان امسال دو روحانی در کشور خبرساز شدند؛ اولی کاظم صدیقی، امامجمعه موقت تهران بود که در نخستین روزهای ماه رمضان خبری از او مبنی بر تصاحب باغی به مساحت 4200 مترمربع در منطقه اُزگُل تهران واکنشهای بسیار فراوانی به همراه داشت که در نهایت جمعه اخیر با وجود بحثهای بسیار بر سر پرونده «باغ ازگل» (البته بدون توجه به افکار عمومی و اقناع آن) بهعنوان خطیب نمازجمعه بالای منبر رفت و آنچه را که مطرح شد و اتفاق افتاد به دشمن نسبت داد و دیگری علیرضا پناهیان بود که در برنامه پیش از سحر ماه رمضان با نام «ماه من» در همه شبهای این ماه حضور داشت و با وجود اینکه از چهرههایی است که وجهه سیاسی او بر وجهه مذهبیاش غالب است و نماینده نوع خاص و البته تندرو اندیشه مذهبی است؛ هر شب تریبون در اختیارش قرار گرفت و در نهایت هم موجب اعتراض و انتقاد سایر خطبا، وعاظ و مردم به ادعاهایش شد. آنجا که گفته بود:«رسول خدا نه یک رفیق برای خودش و نه برای علی[ع] نگه داشت. فکر نکنیم رسول خدا مهربان بود، امیرالمؤمنین گوشتتلخ بود، همه میدانستند وقتی ایشان خشن است و میآمدند شکایت میکردند که آقا امیرالمؤمنین خشن رفتار میکند. بعد ایشان میفرمود از علیبنابیطالب شکایت نکنید و او این خشونت را در راه خدا دارد. من ماندهام که رسول خدا چرا یک باندی برای خودش درست نکرد و خیلیها را تاراند. ۱۳ سال به خاطر همین گوشتتلخی طول کشید.»
البته این تنها سخن او نبود که در روزهای اخیر منجر به واکنش اعتراضی به او شد، چنانچه در همین روزها مرکز اسناد انقلاب اسلامی به سخن او درباره درخواست امام خمینی از طیب حاجرضایی (نه سایر روحانیون و طلاب و نه حتی مردم) برای حفظ عزاداری 15 خرداد 1342 پاسخ و این ادعا را با توضیح اینکه طیب در آبانماه همان سال پس از بازداشت در روز 14 خرداد اعدام شده بود، خلاف واقع دانست. در چنین وضعیتی با همه انتقاداتی که به او شد حتی یک روز هم برنامه او قطع نشد و در نهایت در همین برنامه بود که او ابتدا دست به توجیه و سپس آنجا که حسین انصاریان در سخنانی به او واکنش نشان داد و گفت:«أَسْتَغْفِرُ ٱللَّهَ رَبِّی وَأَتُوبُ إِلَیْهِ! پیغمبر و علی که اینگونه قرآن از آنها تعریف میکند گوشتتلخ بودند؟! ناسزایی از این بالاتر بود که به پیامبر و امیرالمؤمنین گوشتتلخ گفته بشود؟! توجیهات بیانشده روز بعد هم یک قران ارزش ندارد؛ چون دفاع از خود بوده نه از امیرالمؤمنین و پیغمبر. بلد نیستید روی منبر پیامبر ننشینید! والله قسم حرام است.» عذرخواهی و در برنامه سحرگاهی شبکه ۳ تلویزیون از دیدارش با شیخ انصاریان روایت کرد و گفت: «ایشان (شیخ حسین انصاریان) بهعنوان پیشکسوت این مسیر به من گفتند بهخاطر تعابیری که برای امیرالمؤمنین بهکار بردم، دلجویی از مؤمنین و علمای حوزه که برایشان این سوءتفاهم و دلخوری پیش آمده صورت بگیرد، البته من توضیحات کاملی برای ایشان دادم چون توضیحات بنده را از سیما نشنیده بودند که از جانب حسّاد این تعابیر را مطرح کرده بودم.
برخیها میگفتند این غلظتی که باید گفته شود در قرآن از جانب کفار آمده است که من گفتم من اصلاً از جانب خودم این وضعیت را درباره امیرالمؤمنین نگفتم، از طرف دیگر شما شرایط استودیو را هم میدانید که اواخر بحث با عجله پیش میرود و همواره با انگشت نشان میدهند. من به توصیه پدرانه ایشان از همه اهل علم در حوزه که دچار ناراحتی بهخاطر این تعبیر شدند عذرخواهی میکنم، از همه مؤمنین و دلسوزان عذرخواهی میکنم و استغفار میکنم؛ اگر به ساحت مقدس امیرالمؤمنین جسارتی شده باشد حتی در حد بیاعتنایی کردن.»
این اتفاق هم از نظر ادعای مذهبی طی این روزها مورد نقد بود و هم از لحاظ سیاسی. مثلاً این سخنان را در کنار آنچه موجب صدور حکم اعدام برای هاشم آقاجری در سال 1381 شد، قرار دادند و به یک بام و دو هوای برخورد با افراد و سخنرانان پرداختند. چنانچه هاشم آقاجری در سالروز درگذشت علی شریعتی در آن سال به این موضوع پرداخته بود که «رابطه دینشناسان رابطه معلم و متعلم است نه رابطه مراد و مرید یا مقلد و مقلد» و ادامه داده بود که «مگر مردم ... هستند که تقلید کنند. متعلم میفهمد و بعد عمل میکند و بعد سعی میکند که فهمش را رشد دهد...» همین جملات که تحت عنوان سخنرانی «پروتستانتیسم و شریعتی» انجام گرفت ابتدا موجب صدور حکم اعدام برای آقاجری به دلیل «سب النبی» و «انکار مسلمات اسلام» شد و در نهایت با پیگیریها و بحثهای فراوان به 3 سال زندان، دو سال تبعید داخلی و 5 سال ممنوعیت از تدریس به دلیل «اهانت به مقدسات»، «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» تغییر پیدا کرد. اما علیرضا پناهیان چه جایگاهی در فضای سیاسی و مذهبی ما دارد که هم رسانه ملی یک ماه هر شب به او تریبون میدهد و هم چنین ادعایی وجود دارد که جریان رادیکال اصولگرایی او و رائفیپور را رهبران اصلی خود میدانند و سخن آخر و تصمیم نهایی منوط به تصمیم این افراد است.
پناهیان و پهنه سیاسی ایران
پناهیان اولین بار نیست که خبرساز شده است؛ او علاوه بر اینکه در محافل اقتدارگرایان حضور داشته و همواره بهعنوان یکی از چهرههای اثرگذار مورد رجوع آنها بوده و بر این اساس مورد توجه رسانهها قرار گرفته بود؛ طی ادوار مختلف به دلیل سخنان و رویکرد تندروانه موجب واکنشهای سایر جریانهای سیاسی و مذهبی نیز شده است؛ آنجا که پس از اکران فیلم مارمولک به نقد تندروانه و همراه با اتهام و اهانت به عوامل آن فیلم پرداخت یا اینکه ادعا شد او از جمله چهرههایی بود که خواستار اعدام میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز پس از اعتراضات سال 88 شده است. بعدها هم که بارها به دلیل سخنرانیهایاش مورد توجه رسانهها قرار گرفت. مثلاً آنجا که مجلس دهم را در شهریور 98 خطاب قرار داد که «آی مجلس شورای اسلامی آدم باش! کی به شما حق داده شفاف رای ندهی؟»
یا آنجا که خطاب به همسر روحانی و در حمایت از رئیسی در سخنرانی با طعنه گفت:«آیا همسر حسن روحانی این تعداد کتاب که همسر رئیسی نوشته را تاکنون خوانده؟». در این بین نقشآفرینی و حضور پررنگ او در فضای سیاسی و رسانهای از دو منظر قابل تأمل است. اول، از آن رو که او را از چهرههای نزدیک به اندیشه و رویکرد مرحوم محمدتقی مصباحیزدی معرفی میکنند و در اغلب بیوگرافینویسیها پس از اینکه درباره تحصیلات حوزوی او به شاگردیاش در محضر روحانیونی چون آیات عظام وحیدخراسانی و جوادیآملی اشاره میکنند او را در میان چهرههای شاخصی که «دانشآموز، محرم و همراه سیاسی» مصباحیزدی بوده، قرار میدهند و از جانبی دیگر او را سخنران رسمی مراسم رهبری و بهعبارتی از نزدیکان به بیت ایشان معرفی میکنند. البته بهنوعی در فضای صداوسیما هم ساپورت و حمایت از او صورت میگیرد؛ مثلاً در همین اعتراضات اخیر به سخنان او، پس از اینکه منصور ارضی، از مداحانی که معمولاً بسیار مورد قبول این سازمان است بر آنتن زنده تلویزیون به نقد او پرداخت، اول صدا و پس از آن تصویرش قطع میشود.
براساس این فکتها و بسیاری نمونههای دیگر که فقط با گشتی در فضای مجازی میتوان از جایگاه او به دست آورد و به عبارتی نحوه ارتباط او با دو طیف بدنه حامیان و عرصه قدرت، میشود چنین برداشت کرد که او سودای تبدیل شدن به دو چهره سیاسی و اندیشهای، یعنی مصباحیزدی بهعنوان پدر معنوی جریان اقتدارگرای حاضر در حکومت و اکبر هاشمیرفسنجانی بهعنوان چهره سیاسی نزدیک به رهبری وقت و اثرگذار در تصمیمات کلان کشور در سر میپروراند. البته با توجه به سخنرانیهای او و نوع بیاناتش که هم از بُعد اطلاعات و هم از بُعد سیاستورزی اما و اگر بسیار دارد، باید گفت که اگر چنین باشد هر دو لباس مدنظرش بر قامتش بسیار بزرگ است و بر تنش زار میزند.
پناهیان کیست؟
علیرضا پناهیان که در آستانه ورود به هفتمین دهه زندگیاش است؛ از 17سالگی وارد حوزه شد و فارغالتحصیل دروس حوزوی تا سطح درس خارج است. البته در کنارش رشته روانشناسی را هم ادامه داد و این رشته را در دفتر همکاری حوزه و دانشگاه گذراند و عضو هئیت علمی مرکز تخصصی تبلیغ شد و در زمینه تدریس و طراحی کتب آموزشی نیز همکاری داشتهاست.در زمان جنگ معاون فرهنگی لشکر ۲۷ محمد رسولالله شد و معاونت فرهنگی نهاد نمایندگی مقام رهبری در دانشگاه و مرکز جهانی علوم اسلامی نیز در رزومه او وجود دارد. پس از آن در دوران محمود احمدینژاد، او نایبرئیس قرارگاه عمار و عضو هیئت امنای دانشگاه هنر میشود. در همین روزهای اخیر برخی افراد مدعی شدند که پس از سخنان او بوده که به حسینیه و خانه آیتالله منتظری حمله و آن را تخریب کردند.
در سالهای بعد نام او در پرونده اقتصادی مالک تکماکارون نیز از سوی افشاکننده پرونده «باغ اُزگَل» یعنی یاشار سلطانی مطرح شد، سلطانی از علیرضا پناهیان پرسیده است: «ماجرای شراکت شما در ساخت و ساز ملک منطقه ۲ تهران با آقای رضا مطلبیکاشانی مالک تکماکارون چیست؟» و خطاب به پناهیان گفته است: «عمامهداران، بهتر نیست راجع به ارتباط و شراکتی که با برخی از سرمایهداران دارید برای ما عوام هم توضیح دهید؟»
او در واکنش به آن در فایل تصویری گفت: «من یک واحد آن خانه را بیشتر ندارم آن هم با هدیه رفقا؛ مانند امام خمینی که هدیهای زندگی میکردند و مقام معظم رهبری که با هدیه رفقایش زندگی میکنند من هم اینگونه زندگی میکنم.» (این صحبتهای پناهیان مورد انتقاد اصولگرایان بهویژه روزنامه کیهان درباره طرح شیوه زندگی مقامات قرار گرفت و در برابر روزنامه شرق نیز در گزارشی به دوستان امثال اکبر طبری و پناهیان اشاره کرد که «چرا بقیه مردم چنین دوستانی ندارند؟»)
پناهیان و جبهه پایداری
پناهیان از حامیان سعید جلیلی در انتخابات 92 بود و در همه این سالها تحلیلها درباره جریان پایداری او را بهعنوان مرجع تصمیمگیر و جهتدهنده پس از مصباحیزدی که پدر معنویشان بوده، معرفی میکند. طی این سالها تصمیمات او جهتدهنده یا همسو با این طیف بوده است. پناهیان در آستانه انتخابات 96 جزء سخنرانان اصلی حامی ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف بود. چنانچه او رئیسی را با امام علی مقایسه کرد (که باز هم مورد نقد بسیاری قرار گرفت). او اردیبهشتماه سال 96 در جمع روحانیون مدرسه چهارباغ اصفهان در سخنان خود در انتقاد از شیوه رقیبهراسی کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری با مقایسه رئیسی و امام علی گفته بود: «در تاریخ داریم که معاویه میگفت اگر علی (ع) امیر بشود، عرب نابود میشود؛ این را به این دلیل میگفت که در اطراف حضرت ایرانیان هم حضور داشتند و ما امروز مشابه این شعارها را از زبان کاندیداها میشنویم. این را در سخنرانی رئیسجمهور دیدیم که اگر کاندیدای دیگر رأی بیاورد، خانمها باید در خانه بمانند؛ در صورتی که خانم آقای رئیسی استاد دانشگاه و خانم آقای روحانی در خانه است.»
البته که حمایت او از رئیسی در سال 1400 و پس از آن هم ادامه پیدا کرد و الان هم که جریان رادیکال و اقتدارگرا او و رائفیپور را در جایگاه رهبران خود میشناسند، فارغ از اینکه دولت چه خروجی عملکردی دارد از او حمایت میکند و به دنبال مشابهیابی تاریخی با وضعیت فعلی در دوران پیامبر و ائمه هستند تا وضعیت امروز و دولت امروز را نمونه بارز ادامه راه پیامبر و ائمه نشان دهند. البته که امید است این همسانیابیها چه آنجا که چهره پیامبر و ائمه را مخدوش میکنند و چه آنجا که وجود فساد در کشور را با یافتن پدیدههای مشابه در دوران امام علی و پیامبر توجیه میکنند، تمام شود؛ چون این نزدیکسازی بیش از حد دین و سیاست قطعاً آسیب اصلیاش به دین وارد میشود. شاید همین مسئله یکی از عللی است که برخی دینداران دلسوز از ضرورت مشخص کردن مرز دین و سیاست یا جدایی دین و سیاست نیز سخن گفتهاند.
برخی سخنان اخیر علیرضا پناهیان
ترامپ یک عروسک خیمهشببازی است که تهدید میکند، فرد سیاسی سوخته در داخل گفته که باید از او بترسیم، [آن فرد سیاسی]اگر سید نبود لعنتش میکردم؛ دشمن اگر میتوانست بشار اسد را سرنگون میکرد... اگر غربگراها بر مسند قدرت بنشینند جامعه به سمت تباهی هدایت میشود؛ در دوران اصلاحات تحریمها تشدید شد چراکه به غربزدهها اعتماد داشتند، اگر اینها رای بیاورند حتی مختصری که قابل توجه باشد تحریمها ادامه پیدا میکند، اگر به این تفکرات رای ندهیم آمریکا مقابل ایران زانو خواهد زد. (سخنرانی در گردهمایی طلاب و روحانیون حامی رئیسی)
با سند 2030 که دولت حاضر آن را امضا کرده، تا چند وقت دیگر درس دادن دینی نیز ممنوع میشود که رهبر معظم انقلاب این دستور را لغو کردند. کتابهایی چاپ شده و امسال در نمایشگاه کتاب فروختهاند که براساس مطالب چاپشده در آنها آموزشهای جنسی واجب و آموزشهای دینی ممنوع میشود. ما بالای منبرها گله میکردیم که چرا به بچهها آموزشهای دینی را کامل نمیدهند ولی براساس این سند کلاً این آموزشها ممنوع میشود. (سخنرانی در جمع مردم مبارکه)
باید ضریب تقوا را در جامعه بالا ببریم. در قرآن کریم 13 مرتبه توصیه به ایمان شده که 11 مرتبه آن خطاب به مومنان است و ایمان یک بحث سیاسی است. همه کارهای پیامبر(ص) سیاسی بود و طلبهای که سیاسی حرف نزند، دین ندارد و ما باید اسلام سیاسی را جا بیاندازیم. (سخنرانی در همایش طلایهداران هدایت مبلغان اعزامی در ماههای محرم و صفر)
شبکه بیبیسی چند سال قبل در روز تاسوعای اباعبداللهالحسین(ع) تاسوعا را اینگونه تحلیل کرده بود، امروز روز عزاداری برای برادر ناتنی اباعبداللهالحسین(ع) است و اگر این شبکه بتواند میخواهد بین امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) نیز اختلاف بیندازد. (سخنرانی پیش از خطبههای نمازجمعه تهران)
اینکه ما فقط کار فرهنگی انجام دهیم و در انجام امور مالی، اقتصادی و سیاسی با هم اتحاد نداشته باشیم در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) دچار مشکل میشویم. ما باید نیروها را برای پولدار شدن و رئیس شدن تربیت کنیم، کسانی که ریاستطلب هستند برای ریاست زمین مناسب نیستند و کسانی که تشنه قدرت هستند هم مناسب پولدار شدن نیستند، پس قدرت و پول زمان امامزمان(عج) روی زمین بماند؟ (سخنرانی در همایش دومین اجلاس بینالمللی فعالان مهدوی)
پرطرفدارترین رشته در میان صهیونیستها اقتصاد است ولی ما بیشتر سراغ فناوریها میرویم و توجه نداریم پول این فناوری را چه کسی درمیآورد؟ حق نداریم هیئت راه بیندازیم بدون پیشبینی صندوق قرضالحسنه اعضا، حق نداریم از نظر اقتصادی گدا باشیم. چه کسی گفته مردم پول ندارند و نمیتوانند سرمایهگذاری کنند؟ اگر پول ندارند رابطه و اعتماد که دارند؛ وقتی امام میفرمایند «ما میتوانیم» منظور مردم است نه دولت. (سخنرانی در جمع فعالان فرهنگی سیاسی دانشگاههای کشور)
محاکمه تاریخی سنگینی علیه برجامیان انجام خواهد شد و امیدواریم این محاکمه با سرعت انجام شود همانند ننگ بر کسانی که در برابر امام راحل ایستادند و گفتند نمیتوانیم ناو آمریکایی را بزنیم. (سخنرانی در دانشگاه امام خمینی (ره) قزوین)
خداوند عذاب میکند هر مردمی را که امام جائر و ستمگر را بپذیرند اگرچه مردم در آن جامعه نیکوکار و باتقوا باشند، اگر یک امام عادلی درجامعه حاکم باشد، خداوند گناهان آن مردم را میبخشد اگرچه گناهکار باشند؛ امروز بخشی از بخشودگی گناهان ما به خاطر اصل ولایت در جامعه ما است. (سخنرانی در شب قدر در مصلی تهران)
اسم کسانی که بزرگترین ظلم را به این کشور تحمیل کردند، روی خیابان میگذارند. جنگ تحمیلی به خاطر بازرگان و بنیصدر به این کشور تحمیل شد، 17 هزار شهید ترور به خاطر شخص آقای بازرگان و طرز تفکرش بود. اسمش را بگذار روی دیوار. این عدالت است؟ (سخنرانی در مراسم شب شام غریبان در دانشگاه افسری امام علی(ع))
جرم درست انتخاب نکردن از غارتگری بیتالمال سنگینتر است زیرا با انتخاب غلط در اصل غارتگران افزایش مییایند. انتخابات تجلی این جمله است که «هر جوری باشید همانجور سرپرست انتخاب میکنید» یعنی ما پای صندوق رأی نشان میدهیم کی هستیم. (سخنرانی در مراسم افتتاحیه عملیات گفتگومحور زنجیره تواصی)
اگر بخواهیم به وزیر ارشاد تذکر دهیم که جلوی تولید و پخش فیلم مستهجن را بگیرد، چه تصویری در ذهن دارید؟ زن سرلخت و نمایش شرابخواری و روابط آنچنانی و...منتها از نظر من فیلم مستهجن این نیست. (فیلم مستهجنی که وزارت ارشاد نباید اجازه تولید و پخش آن را بدهد یعنی آن فیلمی که زندگی در دنیا را بدون رنج» نشان دهد. (سخنرانی در سالروز شهادت امام صادق(ع) در فاطمیه بزرگ تهران)
مسئله حجاب با ساخت ۲ تا سریال که یکی در ایران و دیگری در خارج از کشور تهیه شود، قابل حل است. این گفتوگوها برای جامعه ما مسخرهبازی است اینها مسائل مهمی نیست که در حلشان ماندیم. من نمیدانم این همه برو بیا و بکش و دعوا برای چیست؟