کار به این آسانی نیست/ درباره اظهارات اخیر معاون اول رئیسجمهور
فقدان دانش و بینش اقتصادی نزد معاون اول اما راه را برای گسیختگیهای بیشتر درباره مسائل مهمی مثل نرخ تورم و نیز سرمایهگذاری آماده کرده است. به این معنی که آقای عارف به جای واکاوی دلایل اصلی فزاینده شدن نرخ تورم که رفتار بانک آینده یکی از آنهاست و ریشه پولی دارد یکسره بر طبل مبارزه با فروشندگان میکوبد.
محمدصادق جنانصفت، روزنامهنگار و تحلیلگر اقتصاد: ستادهای اقتصادی مثل ستاد تنظیم بازار، شورایعالی راهبردی برنامه هفتم و نیز ریاست اقتصادی دولت بهطور عجیبی در اختیار محمدرضا عارف معاون اول رئیسجمهور قرارگرفته است. با توجه به سن و سال معاون اول و پیشینه فعالیتهای وی و نیز رشته تحصیلیاش اداره بهینه این ستادها و تصمیمگیری درباره اقتصاد ایران از سوی عارف اتفاقی شگفتانگیزاست که معلوم نیست مطابق با کدام معیارها رخ داه است.
در دولتهای پیشین یکی از معاونتها مثلاً معاون اجرایی ریاست ستاد تنظیم بازار را در دست داشت و نیز ستادهای مربوط به برنامههای توسعه در اختیار رئیس سازمان برنامه و بودجه بود که ارتباط تنگاتنگی با برنامه توسعه دارد. واقعیت این است که بیشترین کوتاهی درباره این همه تمرکز اختیارات در چنگ معاون اول از سوی مسعود پزشکیان انجام شده و هم اوست که باید دراین باره تجدیدنظر کند.
فقدان دانش و بینش اقتصادی نزد معاون اول اما راه را برای گسیختگیهای بیشتر درباره مسائل مهمی مثل نرخ تورم و نیز سرمایهگذاری آماده کرده است. به این معنی که آقای عارف به جای واکاوی دلایل اصلی فزاینده شدن نرخ تورم که رفتار بانک آینده یکی از آنهاست و ریشه پولی دارد یکسره بر طبل مبارزه با فروشندگان میکوبد.
به این بخش از سخنان آقای عارف توجه کنید: «یک تقسیم کار دقیق بینالمللی، حساب شده، منظم و نظاممند برای ضربهزدن به اقتصاد ایران ایجاد شده است. در این وضع، باید دبیرخانه ستاد تنظیم بازار بههیچوجه نگاه بخشی و وزارتخانهای نداشته باشد. همه تصمیمگیریها از تولید، توزیع تا مصرف باید در چارچوب راهبردهای دولت از جمله پایداری نسبی در اقتصاد باشد. همچنین، قیمتها باید قابل پیشبینی باشند. اکنون اختلاف قیمت کالاها در مغازهها و فروشگاهها بیش از حد گذشته شده است و باید وظایف دستگاههای نظارتی و بازرسی با تقسیم کار به صورت شفاف، مشخص باشد.»
واکاوی در گفتهای کوتاه - نگاشته شده در بالا از سوی عارف -نشان میدهد او داوریهایی بسیار کلی درباره اقتصاد دارد و دستورهایی که میدهد در واقعیت امکان تحقق ندارد و نیز گمراهکننده است.
هرآنچه از سوی نیروهای خارج از سرزمین بر اقتصاد تحمیل شده و میشود همین تحریمهایی است که در بسیاری از گفتههای مدیران بی اثر معرفی میشوند. تقسیم کار بینالمللی برای ضربه زدن به ایران بدون تردید اغراق است.
او به اعضای ستاد تنظیم بازار که مهمترین آنها همان اعضای کابینه هستند توصیه میکند: «همه تصمیمگیریها از تولید، توزیع تا مصرف باید در چارچوب راهبردهای دولت از جمله پایداری نسبی در اقتصاد باشد.» این عبارت بسیار کلی هیچ دستورالعمل مشخصی را ارائه نمیدهد.
مگر ستاد تنظیم بازار یک حزب با اختیارات بیانتها است که بخواهد داستان تولید کالاها در هزاران کارخانه در سراسر کشور را کنترل کند و صدها هزار فروشگاه را رصد کند و تازه این ستاد از کجا بفهمد منظور از پایداری نسبی در اقتصاد چیست؟
رئیسجمهور پزشکیان میتواند و باید در تقسیم کار اعضای کابینه تجدیدنظر کند و نیز میتوان به آقای عارف یادآور شد کارها به این آسانی نیست.