| کد مطلب: ۱۷۴۱۶

عمق راهبردی کجاست؟

هیچ چیز جز تأسف و ناامیدی درباره نامزدهای اصولگرایی نمی‌توان گفت یا ابراز داشت. چگونه این نیروها در پرهای قوی سیاست و رانتی، بزرگ شده‌اند که حتی اندکی آینده‌نگری ندارند. آن از نحوه نامزدشدن‌های پیاپی دولتی‌ها و در ادامه درخواست برای تاییدصلاحیت نامزد مورد نظرشان، سپس سکوت مطلق و کناره‌گیری؛ این هم از حضور تبلیغاتی در انتخابات که حتی حاضر نیستند کمترین مسئولیت و التزام اخلاقی به صداقت را بپذیرند.

اگر با تسامح، آقای پورمحمدی را متفاوت از جریان اصولگرایان غالب بدانیم، چهار نفر دیگر چه تفاوت جدی و ماهوی دارند؟ درحالی‌که بر حسب شیفتگی آنان به قدرت، بدترین افشاگری‌ها را علیه هم انجام داده‌اند؛ ولی اکنون به‌صراحت از کنار کشیدن یکدیگر به نفع یک نفر از خودشان سخن می‌گویند، البته پس از مناظره‌ها!

واقعاً در کدام ساختار تا این اندازه تفاوت گذاشتن میان افراد و نابرابری در کنش سیاسی می‌توان یافت؟ نامزدی که از خلال چنین تبعیض آشکاری به قدرت برسد و خوشحال از وجود این تبعیض باشد، چگونه می‌تواند مبنای خیر برای ملت ایران باشد؟  

جالب اینکه نام خودشان را «نامزدهای جبهه انقلاب» می‌گذارند. انقلابی که علیه تبعیض و نابرابری بود، اکنون کسانی خود را متولی آن انقلاب می‌دانند که بند ناف آن به تبعیض سیاسی گره خورده است.

ای‌کاش فقط همین موارد بود. کسانی که تا دیروز شاخ‌وشانه می‌کشیدند و در برابر زنان و دختران این جامعه رجزخوانی می‌کردند و داعیه ارزش‌های انقلابی و اسلامی داشتند و صریحاً از برخورد با زنان صحبت می‌کردند، اکنون که نیاز به رای آنان دارند تکذیب می‌کنند و به فهم مخاطبان توهین می‌کنند و از خود تصویری وارونه به نمایش می‌گذارند.

چرا؟ چون رای لازم دارند. این عمق باور آنان به ارزش‌هایشان را نشان می‌دهد. آنان در برابر یک پرسش‌هایی ساده از این قبیل که «چرا با زنان این کشور چنین برخوردی دارید؟»، «چرا با بستن مغازه مردم را از کسب‌وکار می‌اندازید؟» و «چرا می‌کوشید در موضوع زنان جامعه را دوپاره کنید؟» پاسخ‌هایی می‌دهند که هم بی‌ربط است و هم نامفهوم و گنگ و حتی بی‌معنی.

یا آن دیگری که سیاهه شکایاتش از رسانه‌ها منتشر شده، به‌سهولت آن را رد می‌کند. جالب است که هنوز نیمی از مردم ابراز آمادگی برای حضور در انتخابات نکرده‌اند، پس اینها می‌دانند همان نیمه‌ای هم که در انتخابات می‌آیند و به‌ظاهر به ارزش‌های رسمی نزدیک‌ترند نیز اغلب مخالف رویکردهای ضدزن و نیز سیاست‌های سخت‌گیرانه درباره پوشش آنان هستند.

به همین علت سعی دارند که خود را از اتهام دفاع از این سیاست تبرئه کنند. با گفتن کلمات قلمبه و سلمبه برای اظهار فضل و نمایش دانشمندی، هیچ مشکلی از مردم حل نمی‌شود. اگر واقعاً به رای مردم اعتقاد دارید، این را در تمام اوقات و نه‌فقط در زمان انتخابات بپذیرید. اطمینان داشته‌ باشید که «عمق راهبردی» هر حکومتی مردم و اعتماد مردم است و نه جایگاه‌های من‌درآوردی برای زنان. مردم بازیچه و ابزار نیستند، زنان ایران هم اغلب آگاه‌تر و باسوادتر از کسانی هستند که بخواهند برای آنان عمق راهبردی تعریف کنند.

«عمق راهبردی» هر گروه سیاسی و هر حکومتی صادق بودن با مردم و طرفداران خود است. بی‌صداقتی ویرانگر است. اینکه وعده‌های پوچ را روانه رسانه‌ها کنیم؛ جز توهین به شعور ملت هیچ‌ چیز دیگری نیست. این رفتار بسیار سطحی و فاقد ژرفای کافی است. کسانی که چنین رفتارهایی دارند، در هیچ زمینه‌ای نمی‌توانند عمق راهبردی داشته باشند‌.

دیدگاه

پربازدیدترین
یادداشت
آخرین اخبار