| کد مطلب: ۱۷۲۳
اخراج یا انصراف؟

اخراج یا انصراف؟

نگاهی به غیبت ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت

نگاهی به غیبت ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت

چندی پیش خبری به‌نقل از خانه کتاب ایران روی خبرگزاری‌ها قرار گرفت: «مسئولان نمایشگاه کتاب فرانکفورت با ارسال نامه‌ای، ضمن دخالت آشکار در امور داخلی ایران و اعلام عدم‌توانایی برای تامین امنیت و رعایت شئون غرفه جمهوری اسلامی ایران و گروه ایرانی حاضر در نمایشگاه، بدون اطلاع‌رسانی قبلی نسبت به انتقال غرفه از سالن اصلی به یکی از سالن‌های فرعی که محدودیت دسترسی عمومی دارد، اقدام کردند. در همین حال سفارت آلمان در تهران نیز با وجود وعده‌های قبلی و در اقدامی هماهنگ با مسئولان نمایشگاه، در صدور روادید برای گروه اعزامی تعلل کرد.» دوروز پیش نیز معاون وزیر ارشاد ابعاد جدیدی از چرایی انتقال غرفه ایران و حضور پیدا نکردن ایران در فرانکفورت را شرح داد: «مسئولان نمایشگاه چندروز پیش با اعلام جابه‌جایی غرفه ایران گفتند، نمی‌توانیم امنیت غرفه شما را تضمین کنیم و در کنار معترضان ایرانی هستیم. ما نیز مراتب اعتراض‌مان را برای جابه‌جایی اعلام کرده و گفتیم، ورود نمایشگاه فرانکفورت به‌سمت وسوهای سیاسی به‌صلاح حوزه فرهنگی نیست.» اینک اما برخی رسانه‌ها خبری را به نقل از نرگس اسکندری گرونبرگ، شهردار ایرانی‌تبار فرانکفورت مخابره کرده‌اند که مضمون آن چنین است: طبق تصمیم شورای‌شهر فرانکفورت، جمهوری اسلامی از این نمایشگاه اخراج شده است. در ادامه به بررسی تاریخچه و نوع تاثیر سیاست بر رویکردهای این نمایشگاه خواهیم پرداخت.

تاریخچه و بخش‌های نمایشگاه فرانکفورت

نمایشگاه کتاب فرانکفورت، بزرگ‌ترین نمایشگاه کتاب جهان است که هر سال در اکتبر به‌مدت پنج‌روز برگزار می‌شود. در سه‌روز نخست، متخصصان صنعت چاپ و نشر که همان بازدیدکنندگان تجاری هستند، می‌توانند در نمایشگاه حضور پیدا کنند و دوروز پایانی، نمایشگاه به‌روی عموم‌مردم گشوده می‌شود. این نمایشگاه قدمتی 550ساله دارد و گفته می‌شود هفت‌سال پس از آن‌که گوتنبرگ دستگاه چاپ را در شهر ماینتس در نزدیکی فرانکفورت اختراع کرد، نخستین نمایشگاه کتاب را کتاب‌فروشان محلی در سال 1462 برگزار کردند؛ نمایشگاهی که تا پایان قرن هفدهم به مهم‌ترین نمایشگاه کتاب اروپا تبدیل شده بود. بعدتر مدتی در عصر روشنگری، نمایشگاه کتاب لایپزیک، نمایشگاه فرانکفورت را تحت‌تاثیر قرار داد اما نمایشگاه فرانکفورت پس از جنگ جهانی دوم و قرارگرفتن لایپزیک در آلمان شرقی، دوباره جایگاه برتر خود را بازیافت. در سال 1949، اولین نمایشگاه فرانکفورت در شکل جدید آن، در کلیسای پاول برگزار شد و در تمام این سال‌ها، همچنان مهم‌ترین نمایشگاه کتاب جهان باقی مانده است، به‌نحوی‌که بسیاری از نویسندگان، مترجمان، ناشران، بازاریابان، کتاب‌فروشان، کتاب‌داران و... می‌کوشند در این نمایشگاه حضور پیدا کنند. طبق آمار اعلامی در طول برگزاری این نمایشگاه در سال‌های مختلف، قریب به هفت‌هزار ناشر از بیش‌از 100کشور حضور دارند و جمعیتی قریب به 300هزارنفر از بیش‌از 400هزار عنوان کتاب عرضه‌شده در نمایشگاه بازدید می‌کنند. همچنین قراردادهای بیش از 80درصد حقوق انتشار و تجارت جهانی کتاب در این نمایشگاه بسته می‌شود. نمایشگاه فرانکفورت از سال 1976 بخشی به برنامه‌های خود افزوده که طی آن هر سال یک‌کشور خاص را به‌عنوان مهمان‌ویژه دعوت می‌کند و آن کشور می‌تواند به معرفی گسترده بخش‌های گوناگون ادبیات خود اقدام کند. در همین زمینه انتخاب کشور چین به‌عنوان مهمان افتخاری در سال 2009، اعتراض‌هایی را به‌دلیل سوابق این کشور در نقض حقوق‌بشر برانگیخت. یکی دیگر از بخش‌های نمایشگاه نیز اعطای جایزه‌صلح ناشران و کتاب‌فروشان آلمان است که از سال 1950 به نویسندگان مروج صلح و همزیستی اهدا شده و کسانی چون یاشار کمال، پاموک، هابرماس، آنه ماری شیمل، یاسپرس، هاول، ارنست بلوخ، هسه، یوسا، پاز و هاندکه آن را دریافت کرده‌اند.

سابقه حضور ایران در فرانکفورت

جرقه حضور ایران در نمایشگاه فرانکفورت از سال 1366 و با برگزاری نخستین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران زده شد. پیش از آن البته برخی ناشران به‌طور مستقل در نمایشگاه فرانکفورت حضور داشتند، اما ایران در سالن شماره5 که سالن کشورهاست، حضور نداشت. این تصمیم اما با حواشی پیش‌آمده راجع به فتوای امام خمینی(ره) درباره سلمان رشدی عملی نشد. بعدتر حتی حضور مسئولان نمایشگاه در تهران و دعوت از ایران نیز طلسم حضور را نشکست. در دوران ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی و از سال 1378 اما ایران در این نمایشگاه حضور یافت. امیرعباس تقی‌پور، استاد دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات که خود از مسئولان برگزاری غرفه ایران در نمایشگاه فرانکفورت بوده، در این زمینه معتقد است: «در تمام سال‌هایی که ما در این نمایشگاه حضور داشتیم، حضورمان نمی‌توانست مفید باشد. حضور ما تنها عرضه‌ای فرهنگی از وضعیت تولید کتاب در کشورمان قلمداد می‌شد، اما نمایشگاه فرانکفورت، نمایشگاهی تجاری است و رویکرد آن با رویکرد نمایشگاه کتابی که به‌عنوان مثال ما در کشورمان برگزار می‌کنیم، متفاوت است. کشورهایی که قانون کپی‌رایت را پذیرفته‌اند، با حضور در این نمایشگاه قراردادهایی کلان در حوزه کتاب منعقد می‌کنند، اما کشوری چون ما که قانون کپی‌رایت را نپذیرفته، در این نمایشگاه به لحاظ تجاری دستاورد چندانی ندارد و اگر هم دستاوردی باشد، به رایزنی‌های ناشران خصوصی با توان مالی قابل‌توجه مربوط است؛ ناشرانی که هرساله به‌شکل خصوصی در این نمایشگاه شرکت و اقدام به عقد قرارداد با دیگر ناشران معتبر جهانی می‌کنند و در طول سال براساس قراردادهای‌شان یا به ترجمه آثار خارجی می‌پردازند یا آثار داخلی را برای ترجمه به زبان کشور مبدا در اختیار ناشران خارجی می‌گذارند. البته برخی از همان معدود ناشران هم که از چنین موقعیتی برخوردارند، در سال‌های اخیر و در پی تحریم‌ها با مشکلاتی مواجه شدند.»

سایه سیاست بر فرهنگ؟

در ماه اخیر ایرانیان خارج از کشور نیز به رخدادهای داخل ایران واکنش نشان داده‌اند و برخی شهرهای آلمان نیز شاهد حضور ایرانیان معترض بوده است. به‌نظر می‌رسد مسئولان نمایشگاه بر این گمان هستند که چنین اعتراضاتی به محوطه نمایشگاه نیز کشیده خواهد شد و به همین دلیل بنا به آن‌چه خود ملاحظات امنیتی می‌دانند، غرفه ایران را به مکانی دیگر انتقال داده‌اند. مسئولان ایرانی اما چنین عملی را دخالت در امور ایران و تصمیمی بیشتر بهانه‌جویانه تلقی کرده‌ و درضمن از دخالت سیاست در حوزه فرهنگ ابراز نگرانی کرده‌اند. برای نمونه یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزیر ارشاد گفته است: «هرجا عزت فرهنگ ایرانی مخدوش شود، باید تصمیمی متناسب با آن گرفته شود. پیش‌بینی من این نیست که در نمایشگاه‌های دیگر با چنین رفتار سیاسی‌ای مواجه شویم. آن‌چه‌ از سابقه بیشتر نمایشگاه‌های کتاب دنیا داریم، براساس تعاملاتی که با نمایشگاه‌ها داشته‌ایم، این بوده که همیشه رویکردها، رویکردهای فرهنگی و تعاملات مثبت است.»

منطق حاکم بر برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی در وهله‌نخست، فرهنگی است و باید نیز چنین باشد، اما همانطور که در مورد انتخاب کشور چین به‌عنوان کشور مهمان ذکر شد، گاهی ‌مواقع برخی ملاحظات سیاسی نیز در چنین مجامعی دیده می‌شود. این امر حتی خود را در دغدغه‌های بانیان آغاز دور جدید فعالیت‌های این نمایشگاه از سال 1949 نیز نشان می‌دهد، زیرا پس از سقوط هیتلر این نیاز حس می‌شد که اولا بسیاری از ناشران و نویسندگان آلمانی که در آن سال‌های سیاه مهاجرت کرده بودند، به کشور بازگردند و ثانیا نام آلمان باتوجه به سابقه درخشانش در حوزه فلسفه و ادبیات، نه با نازیسم که با کتاب و فرهنگ برای جهانیان تداعی شود. این دغدغه‌های اولیه کم‌کم در گذرزمان رنگ باخت و این نمایشگاه رنگ رویدادی فرهنگی و اجتماعی به خود گرفت. با این همه و برای نمونه در سال تب‌آلود 1968، دانشجویان به اهدای جایزه صلح به لئوپولد سنگور، رئیس‌جمهور سنگال و حضور ناشران دست‌راستی در نمایشگاه اعتراض داشتند و همین امر باعث شد پلیس، ورودی‌های نمایشگاه را ببندد. در موردی دیگر نیز انتقاداتی به این نمایشگاه بابت اهدای جایزه‌صلح به پیتر هاندکه ابراز شد، زیرا مواضع او در جنگ بالکان و حمایتش از صرب‌ها مناقشه‌برانگیز بود. اعتراضاتی هم در سال 2007 رخ داد، زمانی که این سال به «ادبیات کاتالان» اختصاص داده شد اما درحالی‌که کشور اسپانیا نیز شش‌میلیون یورو به نمایشگاه کمک کرده بود، بسیاری از نویسندگان کاتالان که به زبان اسپانیایی می‌نویسند، در ساحت ادبیات کاتالان تعریف نشدند و همین امر نقد بسیاری از رسانه‌های آلمانی و اسپانیایی را برانگیخت و ازجمله اشپیگل چنین تصمیمی را متعصبانه دانست. با این سوابق، اما امسال ازقضا این کشور اسپانیاست که به‌عنوان مهمان‌افتخاری نمایشگاه انتخاب شده است. امیرعباس تقی‌پور، در این زمینه می‌گوید: «بحث عدم‌صدور روادید برای متولیان غرفه ایران، مانعی جدی برای اهالی وزارت ارشاد است. این وزارت‌خانه هرساله اقدام به رزرو غرفه‌ای در این نمایشگاه کرده و کتاب‌های ناشران گوناگون را در قالب غرفه‌ای به‌نام غرفه جمهوری اسلامی ایران ارائه می‌کند. این جدای از حضور ناشران خصوصی است که تعدادشان بین 10 تا 20ناشر است. درباره بحث جابه‌جایی غرفه می‌توان گفت، هر کشوری مایل است بهترین مکان را در ردیف پربازدیدترین‌ها انتخاب کند. انتخاب مکان غرفه در نمایشگاه از این قرار است که در آخرین روز نمایشگاه دست‌اندرکاران، اقدامات لازم برای پیش‌ثبت‌نام سال آینده را انجام می‌دهند و معمولا مکان غرفه‌ها ثابت است. جابه‌جایی باید بنا به دلیل خاصی صورت گرفته باشد، اما هرچه باشد این اولویت یک‌کشور برای حضور یا عدم‌حضور نیست و دلیلی نیست که به‌خاطرش کشوری تصمیم به عدم‌حضور در نمایشگاه بگیرد و در این میان بحث عدم ‌صدور روادید مهم‌تر است.»

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
آخرین اخبار