| کد مطلب: ۹۸۶۸
نگاه خارجی

نگاه خارجی

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

MEI

ترکیه و ایران؛ «محور تجدیدنظرطلبی»؟

حمله غیرمنتظره حماس در7 اکتبر به اسرائیل، نظم منطقه‌ای شکننده در خاورمیانه را متزلزل کرده است. ایالات متحده با نگرانی از اینکه درگیری در غزه به یک جنگ منطقه‌ای تبدیل شود، دو گروه ناو هواپیمابر را به شرق مدیترانه اعزام کرده است. در بحبوحه افزایش حملات شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در سراسر منطقه، 900نیروی آمریکایی دیگر در منطقه عملیاتی فرماندهی مرکزی ایالات متحده مستقر شده‌اند تا نیروهای دفاعی را تقویت کنند. تعهد ظاهراً تجدیدشده آمریکا به خاورمیانه باعث نگرانی ترکیه و ایران شده است. رجب‌طیب اردوغان، حمایت بی‌قیدوشرط ایالات متحده از اسرائیل را مانعی بر سر راه تلاش‌ها برای کاهش تنش می‌داند. می‌دانند. آنکارا و تهران فراتر از انتقاد لفظی خود از فقدان جدیت آمریکا در فشار به اسرائیل برای آتش‌بس، نگران هستند که حضور قوی‌تر ایالات متحده در خاورمیانه برای منافع منطقه‌ای آنها مضر باشد. جنگ غزه، بسته به طول عمرش، ممکن است به صف‌آرایی ترکیه و ایران، با توجه به مخالفت مشترک آنها با نظم منطقه‌ای و جهانی به رهبری ایالات متحده بیانجامد. با این حال محدودیت‌های جدی برای اتحاد پایدار بین دو کشور وجود دارد.
آنکارا و تهران هر دو با حماس رابطه دارند البته ماهیت این رابطه متفاوت است. ترکیه برخلاف متحدان غربی خود، حماس را یک سازمان تروریستی نمی‌داند. در سال 2018، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، حماس را به‌عنوان بخشی از مقاومت فلسطین در دفاع از میهن فلسطین در برابر یک قدرت اشغالگر توصیف کرد. از سوی دیگر ایران از حماس حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی همه‌جانبه می‌کند. تهران ظاهراً در تلاش است تا از شرایط در حال تغییر منطقه و احساسات فزاینده ضداسرائیلی در جهان اسلام که در اثر حمله نامتناسب و بی‌رویه اسرائیل به غزه در پی حملات 7 اکتبر ایجاد شده است، استفاده کند. ترکیه و ایران علاوه بر روابط خود با حماس، دارای منافع دیگر نیز هستند. هر دو بازیگر از حضور آمریکا در سوریه ناراحت هستند. از نظر ایران، به چالش کشیدن آمریکا در سوریه بخشی از هدف سیاست خارجی گسترده‌تر مبنی بر «اخراج ایالات متحده از منطقه» است. تهران تلاش‌های آمریکا برای تمرکز و تقویت نیروهای خود در اطراف مرز سوریه و عراق را تهدیدی برای دسترسی زمینی خود به سوریه از طریق عراق می‌داند. اگرچه تهران هم آمریکا و هم ترکیه را نیروی اشغالگر در سوریه می‌داند، اما احساس می‌کند که اختلافاتش با ترکیه می‌تواند از طریق دیپلماتیک مدیریت شود. به نظر می‌رسد که رویدادهایی که از 7 اکتبر به‌سرعت در حال شکل‌گرفتن هستند، برای تهران و آنکارا گشایشی ایجاد کرده است که دو طرف به سمت فرضیات و تلاش‌های تجدیدنظرطلبانه حرکت کنند. افسانه دستگاه نظامی و اطلاعاتی شکست‌ناپذیر اسرائیل شکسته شده و تلاش‌های ایالات متحده برای تنظیم مجدد نظم منطقه‌ از طریق تسهیل عادی‌سازی اعراب و اسرائیل، دست‌کم در کوتاه‌مدت، اگر به‌طور کلی لغو نشود، مختل شده است. بسیاری از کشورهای موسوم به جنوب جهانی از حمایت صریح و تا حد زیادی بی‌قید و شرطی که ایالات متحده و اتحادیه اروپا از اسرائیل می‌کنند، سرخورده شده‌اند. با این حال، محدودیت‌های آشکاری برای ظهور «محور تجدیدنظرطلبی» وجود دارد. اول و مهمتر از همه، ترکیه همچنان یکی از اعضای ناتو است. در میان تمام اتفاقاتی که در غزه می‌افتد، اردوغان در کمال تعجب بسیاری، عضویت سوئد در ناتو را تایید کرد و این لایحه را برای تصویب به پارلمان ترکیه فرستاد. در واقع، عضویت در ساختار امنیتی غربی به ترکیه اجازه می‌دهد تا انعطاف‌پذیرتر باشد. عضویت آنکارا در ناتو باعث می‌شود که آنکارا به اصطلاح تعادل بین متحدان غربی خود و روسیه انجام دهد. برخلاف مواضع انقلابی ایران، تجدیدنظرطلبی ترکیه اصلاح‌طلبانه است.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار