نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
جنگ راهحل نیست
پس از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، اوضاع بسیار بسیار بدتر شده است. اسرائیل در سال 1982 به لبنان حمله کرد تا مسیحیان را قدرتمند کرده و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) را نابود کند. در عوض، اسرائیل با تهدیدی بسیار بزرگتر به نام حزبالله، شریک برجسته منطقهای ایران، و همچنین مجموعهای از گروههای شبهنظامی که اکنون اسرائیل را شدیدتر از همیشه تهدید میکنند، روبهرو شد. اسرائیل نمیتواند بدون رسیدگی به نارضایتیهای فلسطینیها و مطالبهشان برای کرامت انسانی و حاکمیت، دشمنان خود را در درازمدت از بین ببرد یا حتی مهار کند. اکنون زمان آن است که برنامهریزی برای پایان این جنگ شروع شود.
هم یهودیستیزی و هم اسلامهراسی با تصاویر غمانگیزی که از خاورمیانه منتشر میشود، اوج میگیرد. هرچه این درگیری بیشتر ادامه یابد، تهدید اسرائیل و منافع ایالات متحده در منطقه و جهان بهطور کلی بیشتر خواهد بود. در حال حاضر نشانههایی از گسترش درگیری به مرزهای شمالی اسرائیل را شاهد هستیم و ارتش ایالات متحده در عراق مورد حمله پهپادهای گروههای مسلح قرار گرفته است. جو بایدن چندین سخنرانی در حمایت از اسرائیل ایراد کرده و حتی برای یک روز به اسرائیل سفر کرده است. اما از آنجایی که تعداد کشتهها در غزه افزایش مییابد، خشم مردم عرب و مسلمان از اسرائیل و ایالات متحده زیاد میشود.
این تصور که اسرائیل، ایالات متحده و رهبران برخی کشورهای عربی میتوانند خاورمیانه باثباتتری را از طریق توافقنامه ابراهیم، عادیسازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی ایجاد کنند و چند امتیاز جزیی هم به فلسطینیها بدهند، از همان ابتدا ناقص بود.
دولت بایدن تلاش کرد تا براساس این بنیان متزلزل بهجامانده از سلف خود، که علاوه بر مذاکره برای به رسمیت شناختن دیپلماتیک اسرائیل از سوی امارات متحده عربی، بحرین و مراکش، امتیازات متعددی را بدون اینکه در ازای آن چیزی بخواهد، به اسرائیل تحویل دهد. دولت دونالد ترامپ سفارت ایالات متحده را از تلآویو به بیتالمقدس منتقل کرد و این اقدام او، چندین دهه تلاش بر حلوفصل وضعیت بیتالمقدس را در مذاکرات صلح با فلسطینیها به باد داد. ترامپ الحاق بلندیهای جولان به اسرائیل را که در جنگ 1967 اشغال شد، به رسمیت شناخت. اگر اسرائیل اعلام میکرد که کرانه باختری را ضمیمه میکند، ترامپ احتمالاً از اسرائیل حمایت میکرد.
بایدن اقدام ترامپ در گشایش سفارت را لغو نکرد. او بودجه آژانس ملل متحد را که به آوارگان فلسطینی و فرزندان آنها کمک میکند، بازگرداند. اما هیچ تلاشی برای مشروط کردن کمک نظامی سالانه 4 میلیارد دلاری ایالات متحده به اسرائیل به واسطه توقف گسترش شهرکهای یهودی در کرانه باختری که آزادی رفتوآمد ساکنان فلسطینی را محدود میکند و به طور فزایندهای ایده دو کشوری را نقض میکند، صورت نداده است. واکنش ایالات متحده به اقدامات اسرائیل، از جمله افزایش خشونتهای ضدفلسطینی توسط شهرکنشینان، ملایم بوده است و در عین حال تلاش کرده که عربستان سعودی را برای پیوستن به توافقنامه ابراهیم و عادیسازی روابط با اسرائیل متقاعد کند. این تلاش اکنون رو به نابودی به نظر میرسد زیرا حتی محمد بنسلمان هم جرأت نمیکند احساسات تازه احیاشده حمایت از فلسطین در میان افکارعمومی کشورش را نادیده بگیرد. دیگر رهبران مستبد عرب طرفدار غرب نیز مجبور شدهاند در مقابل افکار عمومی خود زانو بزنند و نشست سران عرب با بایدن را لغو کردند و اجازه تظاهرات اعتراضی صادر کردند.
تمرکز ایالات متحده، تلاش برای جلوگیری از گسترش درگیری بوده است. دولت بایدن دو ناو هواپیمابر را به دریای مدیترانه فرستاده است. اما همانطور که گفته میشود، هر چه پول بدهی، آش میخوری. دیپلماتها و کارشناسان حل مناقشه که به خاورمیانه اهمیت میدهند، باید در مورد موضوعاتی نظیر بازسازی غزه، ادارهاش و نگرانیهای مشروع میلیونها فلسطینی در غزه و کرانه باختری بیاندیشند. ایالات متحده همچنین باید به اسرائیل بگوید که حمله به غزه را بیش از این نمیتواند ادامه دهد. اسرائیل بارها تلاش کرده است تا دشمنان خود را از بین ببرد، اما هر بار دشمنان مرگبار بیشتری برای خود ایجاد کرده است.