| کد مطلب: ۹۶۳۷
نگاه خارجی

نگاه خارجی

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

guardian logo kooth 1240x925

ایران و حزب‌الله به دنبال تنش نیستند

پس از حمله حماس در تاریخ هفتم اکتبر، سوالاتی در مورد اینکه آیا حزب‌الله برای کمک به حماس در نبرد با اسرائیل مداخله خواهد کرد یا خیر و در مورد میزان دخالت ایران در حمله حماس به اسرائیل مطرح شده است. ایران از حماس و حزب‌الله حمایت می‌کند اما نه حماس و نه حزب‌الله تصمیمی برای اعلام جنگ یا صلح بدون موافقت قبلی صریح از سوی ایران نمی‌گیرند. با این حال، نبردها مانند جنگ تمام‌عیار نیستند. تا به امروز، حماس و حزب‌الله هرگز در دو جبهه علیه اسرائیل درگیر جنگ نبوده‌اند. این سناریویی است که نه این دو گروه و نه ایران آن را مناسب نمی‌دانند، زیرا چنین سناریویی به منزله جنگ منطقه‌ای در خاورمیانه است که به نفع هیچ‌کس نیست. اهداف حماس در حمله 7 اکتبر به اسرائیل سیاسی بود: حماس می‌خواهد خود را به‌عنوان تنها نماینده مشروع فلسطینی‌ها مطرح کند. حزب‌الله این رویکرد را به رسمیت می‌شناسد، زیرا در سال 2006 استراتژی مشابهی را در جنگ خود با اسرائیل دنبال کرد. در آن زمان، حماس برای حمایت از حزب‌الله مداخله نکرد. از آنجایی که حزب‌الله مجهزتر از دو گروه شبه‌نظامی است، حزب‌الله باید به حماس اجازه دهد بازیگر اصلی این جنگ باشد تا حدودی به همین دلیل است که رهبر حزب‌الله، سیدحسن نصرالله، از تاریخ 7 اکتبر به‌طور محسوسی در عرصه عمومی غایب بوده است. ایران نیازی به دستور دادن به حماس برای شروع جنگ با اسرائیل یا حتی دخالت مستقیم در برنامه‌ریزی جنگی حماس ندارد. وزیر امور خارجه ایران، حسین امیرعبداللهیان، در جریان سفرش به بیروت این را در سخنرانی 12 اکتبر، چشم‌انداز باز شدن جبهه‌های دیگر مقاومت علیه اسرائیل را مطرح کرد. به این ترتیب ایران جایگاه حماس را تضعیف نمی‌کند، اما در عین حال ارجاع به حزب‌الله، ایران را برای تمام شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در خاورمیانه - از جمله حماس - در جایگاه خاصی قرار می‌دهد. با این حال، درحالی‌که آنها مراقب بودند تا از نقش رهبری حماس در جنگ کم نکنند، حزب‌الله هم درحالی‌که متحدش درگیر مهم‌ترین نبرد تاریخ خود علیه اسرائیل است، بیکار نایستاد. حملات حساب‌شده حزب‌الله به مناطقی در شمال اسرائیل انجام شد. این حملات عمدتاً به اهداف نظامی و مناطق مورد مناقشه که حزب‌الله آن‌ها را لبنان اشغالی توسط اسرائیل می‌داند، صورت گرفته است. موشک‌های حزب‌الله مانند سال 2006 به مناطق دورتر در داخل اسرائیل شلیک‌ نشده است. اگرچه اسرائیل با بمباران جنوب لبنان و کشتن دو غیرنظامی و یک خبرنگار رویترز در حملات جداگانه به حزب‌الله پاسخ داده است، اما وسعت این بمباران در حیطه 3 کیلومتری مرز جنوبی لبنان باقی مانده و بیشتر اهداف متعلق به حزب‌الله است. از اقدامات حزب‌الله و واکنش‌های اسرائیل واضح است که هر دو همچنان به قوانین اعلام‌نشده پایبند هستند؛ قوانینی که به موجب آن هیچ‌یک از طرفین قصد ندارند جرقه جنگ جدیدی را بزنند. اما تهدید همچنان وجود دارد: اگر چنین جنگی دوباره اتفاق بیفتد، اسرائیل گفته است که دیگر فرقی بین حزب‌الله و بقیه لبنان نخواهد گذاشت. با این حال، به نفع اسرائیل نیست که یک جبهه شمالی را درحالی‌که در جبهه جنوبی درگیر است، باز کند. به‌ویژه با توجه به اختلافات سیاسی در داخل کشور و تردید‌ها نسبت به دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل، که نتوانستند حمله حماس را پیش‌بینی کنند. اگرچه ممکن است این فرصت مناسبی برای حزب‌الله به نظر برسد، اما این گروه باید به افکار عمومی لبنان نیز توجه کند. لبنان در بدترین بحران مالی در تاریخ مدرن خود قرار دارد و نمی‌تواند هزینه جنگ دیگری را تحمل کند. برخلاف سال 2006، زمانی که این کشور می‌توانست پس از جنگ از کشورهای عربی خلیج‌فارس انتظار کمک و پول برای بازسازی داشته باشد، امروز این کشورها به صراحت اعلام کرده‌اند که دیگر در ارائه این نوع کمک‌های بدون قید و شرط، مشارکت نخواهند کرد. بنابراین احتمال ورود به درگیری از سوی حزب‌الله کم است. حزب‌الله، برخلاف سال 2006، برای تحکیم موقعیت خود در لبنان نیاز به «پیروزی» دیگری ندارد، زیرا به راحتی قوی‌ترین قدرت سیاسی حال حاضر لبنان است و ورود به این درگیری ممکن است موقعیت فعلی حزب‌الله در لبنان را تضعیف کند.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار