نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
هیچ کشوری خواهان عادیسازی با اسرائیل ضعیف نیست
بلافاصله پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی در فلسطین اشغالی، گروهی از تحلیلگران نگرانی شدید خود را در مورد چشمانداز عادیسازی عربستان و اسرائیل که تا به حال «هر روز نزدیکتر» به نظر میرسید، ابراز کردند. به گفته اکثر کارشناسان، ضربات قابلتوجهی که مقاومت فلسطین از شنبه گذشته به اسرائیل وارد کرده، بحثی را در مورد امکانپذیری عادیسازی بیشتر اعراب با اسرائیل برانگیخته است. این دیدگاه پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر خروج عربستان از چنین مذاکراتی تقویت شد. جاناتان هافمن، نویسنده آمریکایی ماه گذشته در مقالهای برای واشنگتنپست به انگیزههای پشت تصمیم کشورهای عربی برای عادیسازی روابط با اسرائیل پرداخت. او میگوید که اهداف اولیه عادیسازی دو چیز است: اول، کشورهای عربی میخواهند روابط خود را با رژیمی که بهعنوان یک بازیگر جهانی «مهمترین» میدانند، تقویت کنند، و دوم، آنها به دنبال ایجاد پیوندهای نزدیکتر با واشنگتن از طریق مجرای عادیسازی با اسرائیل هستند. این دیدگاه توسط براندون فریدمن، مدیر تحقیقات مرکز مطالعات خاورمیانه و آفریقا و موشهدایان در دانشگاه تلآویو تأیید شده است. او ادعا میکند که کشورهای عربی علاقه زیادی به برقراری روابط با اسرائیل دارند، زیرا آنها معتقدند که روابط میتواند قدرت آنها را از طریق تبادل اطلاعات، استفاده از سیستمهای دفاع موشکی اسرائیل و دستیابی بیشتر به تسلیحات و فناوری پیشرفته اسرائیل تقویت کند. این همان ادبیاتی است که زیربنای توافقات ۲۰۲۰ ابراهیم بود: این روایت بیوقفه که اعراب باید موجودیتی را بپذیرند که دارای مزایای نظامی، فنی و اقتصادی قابلتوجهی است تا ظرفیت خود را برای مقابله با تهدیدات ناشی از ایران تقویت کنند. اما این روایت - دستکم تا حدی - از «روزی که اسرائیل را حیرتزده کرد» تضعیف شده است. روز 7 اکتبر، مقاومت فلسطین آغاز عملیات طوفان الاقصی را اعلام کرد که تا به امروز منجر به کشته شدن بیش از 1500 اسرائیلی و اسیر شدن حداقل 150 اسیر جنگی شده است. رسانههای غربی این عملیات فلسطینی را مهمترین ضربه به اسرائیل در دهههای اخیر توصیف کردهاند. توماس فریدمن، مقالهنویس آمریکایی، این حمله را «بدترین روز جنگ اسرائیل» خواند و یوسی میکلبرگ ادعا میکند که موفقیت فلسطین نشاندهنده «شکست مفهومی و عملیاتی در بالاترین درجه» است. حتی مطبوعات اسرائیلی نیز اذعان میکنند که «شوکی که این حمله وارد کرد و شکست اطلاعات نظامی و آمادگی ارتش موضوع سختی برای حل و فصل باقی مانده است». یک بررسی گذرا میتواند به توضیح شکستهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل کمک کند. مقاومت فلسطین با موفقیت چشمگیر خود، افسانههای حاکم بر دولت اشغالگر را در هم شکست و آن را ضعیف، سرگردان، ناتوان از مقابله با دشمنان خود نشان داد. هدف دومی که هافمن در مقاله خود بیان کرد یعنی تقویت روابط با واشنگتن، ابرقدرت برتر حاضر در غرب آسیا نیز ضربه مهمی از سوی مقاومت فلسطین خورده است. آسیبپذیریهای اسرائیل همیشه بهطور خودکار به ضعفهای آمریکا در غرب آسیا تبدیل شده است و از آنجایی که تصور میشود قدرتهای نوظهور مانند چین و روسیه در حال کسب قدرت جهانی هستند، کشورهای منطقه ممکن است بهطور فزایندهای بهدنبال تقویت روابط با رقبای قدرتمند واشنگتن باشند. در پی عملیات طوفان الاقصی، مقاومت فلسطین شکنندگی غرب را آشکار کرد و این شکنندگی هفته گذشته با شکستهای خیرهکننده اسرائیل تقویت شد. یکی از نتایج قابل توجه عملیات مقاومت، تأثیر آن بر مسیر عادیسازی روابط عربستان-اسرائیل است؛ مسیری که واشنگتن فعالانه آن را ترویج میکرد. بهرغم مصاحبه اخیر محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی با فاکسنیوز در ۲۱ سپتامبر، که در آن اشارهای به نزدیک شدن ریاض به عادیسازی روابط با تلآویو داشت، به نظر میرسد هرگونه آرزوهایی از این دست، پس از حمله گذشته مقاومت فلسطین از بین رفته است. ضربهای که اسرائیل متحمل شد، امتیاز گرفتن برای فلسطینیها را برای سعودیها غیرممکن خواهد کرد. بهطور خلاصه، شانس عادیسازی عربستان و اسرائیل اکنون به میزان قابلتوجهی کاهش یافته است.