نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
طرفهای جنگ غزه تجربه ۱۹۸۲ را فراموش نکنند
کیم غطاس
خبرنگار و تحلیلگر مسائل خاورمیانه
محاصره غزه آغاز شدهاست و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل وعده «انتقام قاطع» و «حذف» حماس را دادهاست. حماس ممکن است که از نوار فلاکتزده غزه بیرون راندهشود و نتانیاهو ادعا میکند که اقداماتش «خاورمیانه را تغییر میدهد.» از سال ۲۰۰۷ که حماس با خشونت نوار غزه را تحت سلطه خود درآورد، اسرائیل و حماس ۴ بار با هم جنگیدهاند که هر یک از آنها به یک وضع جاری غیرقابل قبول ختم شدهاست. اما این بار پژواک اتفاقات سال ۱۹۸۲ در ذهنها تکرار میشود. سال ۱۹۸۲ آریل شارون، وزر دفاع وقت اسرائیل تصمیم گرفت که سازمان آزادیبخش فلسطین را از جنوب لبنان بیرون براند. او نیز میخواست که خاورمیانه را تغییر دهد. در آن دوران، شارون با تایید ضمنی الکساندر هیگ، وزیر خارجه وقت آمریکا، نیروهایش را به بیروت روانه کرد و برای دو ماه پایتخت لبنان را محاصر کرد. هرچند که نهایتاً سازمان آزادیبخش فلسطین مجبور به ترک خاک لبنان شد، اما نخستین جنگ اسرائیل با یک بازیگر دولتی به یکی از بزرگترین خطاهای استراتژیک اسرائیل بدل شد، جنگی که نهایتاً به کشتار فاجعهبار صبرا و شتیلا توسط متحدان مسیحی لبنانی ارتش اسرائیل منجر شد. ما همچنان در دنیایی زندگی میکنیم که از نتایج تکبر شارون و تایید هیگ است، یکی از این نتایج، تولد محور مقاومت از تهران تا دمشق است. اسرائیل نهتنها میخواست سازمان آزادیبخش فلسطین را از بیروت بیرون کند، بلکه میخواست یک دولت دوست در بیروت روی کار بیاورد که حاضر باشد با اسرائیل صلح کند. همزمان با سرکوب نیروهای سوریه در لبنان، قرار بود سوریه را به زانو درآورد و حتی پای میز مذاکره بکشاند. همه این نتایج قرار بود بدون دادن هیچ امتیازی به فلسطینیان به دست بیاید. الآن هم اگر نتانیاهو فکر میکند که حالا غزه را بمباران میکند و بعد بلافاصله بدون دادن هیچ چیز امتیاز ملموسی به فلسطینیان به مذاکرات عادیسازی روابط با عربستان سعودی بازمیگردد، به شدت در درک مواضع سعودی اشتباه کردهاست. درسهای ۴ دهه گذشته همچنین به ما آموختهاست که محو کردن گروههای مسلح فلسطینی تنها باعث ایجاد نمونههایی افراطیتر از آنها و پیچیدهتر شدن شرایط میشود. دو روز بعد از حمله اسرائیل به جنوب لبنان، یک هواپیما پر از نیروهای سپاه پاسداران وارد دمشق شد و آنها با موافقت بشار اسد به سمت دره بقاع لبنان رفتند. حزبالله، بهعنوان موفقترین صادرات ایران پس از انقلاب ۱۹۷۹، تشکیل شد و همراه با ایران تصمیم گرفت که آمریکا را از لبنان و خاورمیانه اخراج کند. سال ۱۹۸۳ وقتی یک خودروی انتحاری بمبگذاری شده به سفارت آمریکا در بیروت و بلافاصله پایگاه تفنگداران دریایی آمریکا و نیروهای فرانسوی رسید و منفجر شد، رونالد ریگان تصمیم گرفت نیروهایش را از لبنان بیرون بیاورد و تا مدتی اجازه ندهد ناوهای جنگی آمریکا به سواحل لبنان نزدیک شوند. اسرائیل دنبال انتقام است، اما آمریکا نباید هشدارهای مهم در تکرار تجربه ۱۹۸۲ را فراموش کند. هیچ شاهدی وجود ندارد که ثابت کند اتحاد جماهیر شوروی در حمله اکتبر ۱۹۸۳ به تفنگداران دریایی آمریکایی نقش داشت، اما دستور کار تهران، مسکو و دمشق در آن زمان مشابه هم بود. امروز هم هیچ نشانهای وجود ندارد که روسیه هیچ کمکی به عملیات وحشتناکی که روز شنبه در اسرائیل رخ داد، کردهباشد، مسکو روابط خوبش را تاکنون با تلآویو حفظ کردهاست. اما همچنان دستور کار ضدآمریکایی مسکو، بهویژه با حمایت واشنگتن از اوکراین و تلاشش برای عادیسازی روابط اسرائیل و آمریکا، با دیگر بازیگران مشابه است. ایران به مسکو پهپاد میدهد و رهبران حماس هم اخیراً چند سفر به مسکو داشتهاند. نبرد کنونی، در واقع استمرار طولانیمدتترین اشغالگری تاریخ مدرن است که از یک طرف فلسطینیان را نسبت به سرزمین خودشان سلب اختیار کردهاست و اسرائیلیها را مدام در مسیر تلاش برای تامین امنیت قرار دادهاست. اما در تصویر بزرگتر شاهد تحولات منطقهای و نقطه عطف در ائتلافهای جهانی هستیم. خطری که امروز ما را تهدید میکند، خطای استراتژیکی است که ممکن است خشونت وسیعی را برای سالیان سال پس از آن به ارمغان بیاورد.