| کد مطلب: ۹۲۸۶
طوفانِ اخبار جعلی

طوفانِ اخبار جعلی

شنون باند خبرنگار ان‌پی‌آر یک ویدئو نشان می‌داد که رزمندگان حماس یک هلی‌کوپتر اسرائیلی را هدف قرار داده‌اند، منبع این ویدئو کلیپ بازی کامپیوتری Arma ۳ بود. وی

shannon bond

شنون باند

خبرنگار ان‌پی‌آر

یک ویدئو نشان می‌داد که رزمندگان حماس یک هلی‌کوپتر اسرائیلی را هدف قرار داده‌اند، منبع این ویدئو کلیپ بازی کامپیوتری Arma 3 بود. ویدئوی دیگری مدعی می‌شد که یک زن اسرائیلی در غزه هدف حمله قرار می‌گیرد، این ویدئو مربوط به گواتمالا و سال ۲۰۱۵ بود. یک فایل صوتی تاییدنشده در گروه‌های واتس‌آپی می‌چرخید و زیر آن نوشته‌شده‌بود که برای دیگران بفرستید، در این فایل گفته می‌شد که مقام‌های نظامی اسرائیلی از مردم خواسته‌اند که پول نقد، سوخت و خواربار انبار کنید. حساب‌های کاربری جعلی در شبکه اجتماعی توئیتر که خود را خبرنگار شبکه خبری BBC و روزنامه جروزالم پست جا می‌زدند، ساعت‌ها پیش از آنکه توسط توئیتر حساب‌شان تعلیق شود به انتشار اخبار دروغین پرداختند.
درست پس از حمله غافلگیرکننده حماس در اسرائیل و ایجاد شرایط جنگی در طول تعطیلات آخر هفته، شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها مملو از شایعه‌های فراگیر، تصاویر و ویدئوهای گمراه‌کننده و دروغ‌های واضح شدند که باعث می‌شد افرادی که در اسرائیل، غزه و سراسر جهان دنبال کسب اطلاعات و واقعیت‌ها در مورد نبرد هستند، با مشکل مواجه شوند. بسیاری از ویدئوها نیز خارج از زمینه یا با شرح غلط منتشر می‌شدند؛ موضوعی که معمولا در شرایط وقوع خبرهای فوری که علاقه زیادی به کسب خبر وجود دارد اما اطلاعات تاییدشده به سختی در دسترس است، زیاد رخ می‌دهد. آچیا شاتز، مدیر گروه فیک‌ریپورتر در اسرائیل که اطلاعات گمراه‌کننده و جعلی را پیگیری می‌کند، می‌گوید: «همان زمان که دیدیم اتفاقات رخ می‌دهند، جنگ شروع شد و خلأ اطلاعات ایجاد شد. هیچ‌کس، هیچ چیز نمی‌دانست. در این خلأ اطلاعات بود که بسیاری از گروه‌های فشار وارد شدند و ترس، سردرگمی و تئوری‌های توطئه شکل گرفت.» پست‌های گمراه‌کننده‌ای که ناشی از وحشت و سردرگمی بودند در کنار تصاویر خشونت‌آمیز و عریانی که توسط حماس و نیروهای ارتش اسرائیل و هواداران دو طرف منتشر می‌شد، محیط مناسبی برای پژواک گسترده در زیست‌بوم اطلاعات پیدا می‌کردند.
مصطفی ایاد، مدیر اجرایی حوزه آفریقا، خاورمیانه و آسیا در اندیشکده مؤسسه گفت‌وگوی استراتژیک، یک مؤسسه غیرانتفاعی که در حوزه افراطی‌گری پژوهش می‌کند، می‌گوید: «محتوای خشونت‌باری که در مجموعه‌ای از شبکه‌های اجتماعی و همچنین پیام‌رسان‌های رمزنگارشده دست به دست می‌شد از یک سو تحسین و بزرگداشت خشونت محسوب می‌شدند و از سوی دیگر با هدف برجسته‌سازی اتهام جنایت جنگی بودند.» او می‌گوید: «این الفبای پروپاگاندا است. شکاف را به‌ویژه در ساعات اولیه با سیلی از محتوایی پر می‌کنید که یک روایت خاص را چه با هدف تقویت یک جناح یا جناح دیگر و تقویت یک دولت یا دولت دیگر نقل می‌کند و سعی می‌کند که از بقیه روایت‌ها جلو بزند.» غبار جنگ و موج اطلاعات تاییدنشده‌ای که به همراه آن بلند می‌شود، خوراک مناسبی برای بازیگران وابسته به دولت‌ها، از جمله گروه‌های تحت حمایت ایران و روسیه و همچنین گروه‌هایی محسوب می‌شود که دنبال منفعت بردن از هرج و مرج هستند تا به شکاف دامن بزنند، پروپاگاندا منتشر کنند، به دشمنان‌شان حمله کنند و سردرگمی‌های بیشتری ایجاد کنند. امرسون بروکینگ، پژوهشگر مقیم در آزمایشگاه پژوهش‌های تشریحی دیجیتال در شورای آتلانتیک می‌گوید: «همه این بازیگران قطعاً با جدیت بر روی جنگ تمرکز کرده‌اند و روی این کار می‌کنند که چگونه می‌توانند شناخت مخاطبان را دستکاری کنند تا به اهداف‌شان کمک بیشتری برسد.»
ادعاهای دروغ و گمراه‌کننده همچنین با هدف پیشبرد دستور کارهای سیاست داخلی در آمریکا به کار گرفته‌می‌شود. یک بخشنامه جعلی در فیس‌بوک دست به دست می‌شد که ادعا می‌کرد کاخ سفید دستور کمک ۸ میلیارد دلاری به اسرائیل صادر کرده‌است، این تصور در جست‌وجوی گوگل در نتایج صفحه نخست ظاهر می‌شد و در توئیتر هم توسط حساب‌های کاربری که ماهانه ۸ دلار برای گرفتن تیک آبی پرداخت می‌کنند، ترویج می‌شد. در برخی موارد این بخشنامه جعلی با این ادعا که دولت بایدن ۶ میلیارد دلار پول نقد از طریق ایران به حماس واگذار کرده‌است، همراه می‌شد. ادعایی که کاخ سفید آن را تکذیب کرد.
شبکه اجتماعی توئیتر که به‌تازگی نام ایکس بر آن نهاده شده‌است، به مرکزی برای انتشار ادعاهای مشکل‌دار، تصاویر و ویدئوهایی با شرح غلط تبدیل شده‌است. ایلان ماسک، مالک جدید توئیتر در طول چند ماهی که سکان‌دار این شرکت است، بسیاری از حفاظ‌ها و موانع در مقابل انتشار روایت‌های دروغ و گمراه‌کننده را در این شبکه اجتماعی حذف کرده‌است. بعد از حذف تعداد زیادی از کارمندان بخش اعتماد و امنیت توئیتر، ماسک گفته‌است که قرار است توئیتر بیش از پیش روی کاربرانش برای راستی‌آزمایی ادعاها تکیه ‌کند. روشن نیست چنین شیوه راستی‌آزمایی چقدر می‌تواند جلوی اخبار جعلی را بگیرد.
یک ویدئو روز شنبه توسط مدیر گروهی با عنوان «جمهوری‌خواهان فرامرزی اسرائیل» منتشر شد که مردی را نشان می‌داد که با یک کودک بازی می‌کرد. وی در شرح این تصویر نوشته‌بود: «تروریست‌های حماس در کنار یک دختر بچه ربوده‌شده در غزه.» بسیاری از کاربران بلافاصله اشاره کردند که این ویدئو ماه اوت امسال، دو ماه قبل از حمله اخیر در شبکه اجتماعی تیک‌تاک منتشر شده‌است و هیچ نشانه‌ای از این ندارد که یک تروریست و کودک ربوده‌شده را نمایش دهد. این پست در توئیتر با یک برچست در مورد راستی‌آزمایی کاربران همراه شد، اما به‌رغم وجود این برچست میلیون‌ها بار دیده شد و با وجود صدها پاسخ برای پاک‌کردن یا تصحیح پست، همچنان در این شبکه اجتماعی باقی ماند.
ماسک همچنین با انتشار پستی که در آن به کاربران پیشنهاد کرده‌بود، «برای دنبال کردن اخبار جنگ به صورت زنده» دو کاربر را که سابقه ادعاهای جعلی داشتند، دنبال کنند، بیشتر به سردرگمی‌ها افزود. یکی از این حساب‌های کاربری، بهار امسال با انتشار گزارشی دروغین در خصوص انفجار در ساختمان وزارت دفاع آمریکا باعث سقوط قیمت مقطعی سهام در نیویورک شده‌بود. این دو حساب کاربری، هر دو تیک‌های آبی تاییدشده‌داشتند که نشان می‌داد به‌صورت ماهانه برای اشتراک توئیتر به این شرکت پول پرداخت می‌کنند. پست‌های حساب‌های کاربری که تیک آبی داشته‌باشند در توئیتر بیشتر دیده می‌شوند و حتی می‌توانند از مزایای سهم تبلیغات هم بهره‌مند شوند. امرسون بروکینگ می‌گوید: «به همین دلیل که این حساب‌های کاربری می‌توانند نشانه مشروعیت و اعتبار را بخرند و از دیده شدن بیشتر پست‌های‌شان هم سود می‌برند، اگر حتی اطلاعات جدیدی هم نداشته‌باشند، سعی می‌کنند پست‌های جنجالی و پربیننده تولید کنند.» وی می‌گوید: «من متوجه شدم که برخی از این حساب‌های کاربری دستکاری بیشتری در مطالب می‌کنند و نه‌تنها نظرات شخصی خود را در پست‌ها وارد می‌کنند، بلکه حتی ممکن است چیزهایی را اضافه کنند که با اطلاعات بازنشرشده تناسبی نداشته‌باشد.» بروکینگ معتقد است: «در چنین منازعاتی که به سرعت پیش می‌روند و مردم می‌توانند براساس آنچه در این پلتفرم‌ها می‌بینند، تصمیم‌های واقعی و اثرگذار بگیرند، نتایج می‌تواند به شکل عمیقی آسیب‌زا و خطرناک باشد.»

دیدگاه

ویژه دیپلماسی