نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
خاورمیانه جدید و اثرات جهانی آن
به ندرت پیش آمده که روندهای جهانی با چنین سرعتی، معکوس شده باشند. تا همین چند وقت پیش دریافت ایالات متحده در مورد خاورمیانه مبتنی بر تنشزدایی و آشتی بود؛ کشورهای عربی سنی در حال عادیسازی با اسرائیل بودند. تنشزدایی عربستان با ایران انجام شده بود و ترتیبات غیررسمی ایالات متحده برای مهار فعالیتهای هستهای ایران در شرف وقوع بود اما امروز به نظر میرسد که درگیری اسرائیل و فلسطین در جنگ غزه به کرانه باختری و جنوب لبنان گسترش یابد و عواقبی برای آمریکا و جهان داشته باشد. اگر آمریکا به شکلی مستقیمتر در جنگ دخالت کند، میتواند آنچه را که بهعنوان روند تمایل دولت ترامپ و بایدن برای عقبنشینی از منطقه به نفع تمرکز بیشتر بر چین و یا جنگ اوکراین، روسیه تلقی میشد، برعکس کند. حمله بیسابقه و برنامهریزیشده حماس به اسرائیل، خونینترین قتلعام یهودیان از زمان هولوکاست - 1200+ کشته و 2700+ اسرائیلی زخمی - با تغییر موفقیتهای استراتژی توافقنامه آبراهام ایالاتمتحده و قرار دادن آینده آنها، روحیه جدیدی ایجاد کرده است. بیشک روابط اسرائیل با شش کشور عربی و تلاشها برای عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان متوقف شده و در حالت نامشخصی قرار دارد. واکنشهای گسترده طرفداران فلسطین در منطقه و سراسر جهان اسلام، از جمله اندونزی، بزرگترین دولت اسلامی، معضل اسرائیل را برجسته میکند. پاسخها به این حمله - یا فقدان آن - همچنین بر روابط باثبات اسرائیل و روسیه تأثیر میگذارد، بهگونهای که اسرائیل در مورد اوکراین موضع پایینی نشان میدهد اما در پاسخ به این حمله از روسیه اندکی دریافت میکند. درحالیکه به نظر میرسد تهران در حمله حماس دخالت نداشته است اما نشانههایی از تدارک حزبالله دیده میشود و این خود میتواند کل منطقه را درگیر کند. برای اسرائیل گزینههای خوبی وجود ندارد. اسرائیل تا حد زیادی شرایط در غزه را تثبیت کرده بود و به 19 هزار فلسطینی اجازه داد بود در اسرائیل کار کنند. اکنون اما با نیاز به نابود کردن کامل حماس بهعنوان یک نیروی سیاسی و نظامی مواجه است. این نیاز ممکن است به این معنی باشد که منجر به اشغال غزه توسط اسرائیل شود. اسرائیل یک بار در سال 2007 از غزه خارج شده بود. بهطور حتم وضعیت بیثبات و خشونتآمیز است. به نظر میرسد اسرائیل کمتر بتواند عنصر پیروزی را از میانه چنگالهای شکست به دست بیاورد. این اتفاقی است که در جنگ یوم کیپور در سال 1973 نیز اتفاق افتاد. شهرت اسرائیل بهعنوان یک غول امنیتی ضدضربه آسیب دیده است و حتی اگر نیروهای دفاعی اسرائیل بتوانند بر حماس غلبه کرده و شهر غزه را به تصرف خود درآورند، با انتخاب سخت اشغال غزه مواجه هستند. بنابراین با گذشت زمان، مانند انتفاضههای دفعات قبل، میتوان انتظار داشت که مقاومت فلسطین دوباره آغاز شود. در این مرحله، اسرائیل ممکن است با چشمانداز یک درگیری بیپایان چریکی و شهری به سبک نبرد الجزایر که تلفات بسیار بیشتر فلسطینیها را در پی دارد، روبهرو شود. اما هیچ پایانی برای این نبرد متصور نیست. جنگ غزه ممکن است در واشنگتن هم سروصدا ایجاد کند. جامعه اطلاعاتی ایالات متحده نیز برخلاف عملکرد خوبش در پیشبینی جنگ پوتین علیه اوکراین، درباره حملات 7 اکتبر ناکارآمد بود. شکستهای اطلاعاتی ایالات متحده اغلب منجر به بودجه بیشتر برای جامعه اطلاعاتی شده است، اما جلسات استماع کنگره میتواند برای سیا و شورای امنیت ملی که مدیر آن، جیک سالیوان، ماه گذشته اظهار کرده بود که منطقه «امروز منطقه در طول دو دهه گذشته، بسیار آرامتر است»، دردسرساز باشد. مدتی است که جنگ علیه تروریسم متوقف شده و ایالات متحده و ناتو افغانستان را ترک کردهاند. اگرچه گروههای تروریستی از بین نرفتهاند اما تمرکز آمریکا تغییر کرده است. حالا شاهد جهانی هستیم که در آن نهتنها دولتها بلکه گروههای مسلح، حلقههای مواد مخدر، فروشندگان اسلحه و جنایات سازمانیافته نیز اهمیت دارند.