نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
اثر جنگ غزه بر دور شدن کشورهای عربی از آمریکا
جنگ جاری میان اسرائیل و فلسطین تردیدهای زیادی در مورد آینده خاورمیانه و نحوه تعامل این منطقه با قدرتهای جهانی ایجاد کردهاست. درحالیکه آمریکا و تعدادی از کشورهای غربی حمایت بدون قیدوشرط خود را در اختیار اسرائیل قرار دادهاند، برخی کشورهای عربی تلاش میکنند که از منافع خود حفاظت کنند و همزمان خشم افکار عمومی را فروبنشانند. فیصلبن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی اعلام کرد که هیئتی از نشست مشترک اضطراری عربی اسلامی که اوایل ماه جاری میلادی در ریاض برگزار شد، برای ترویج آتشبس فوری در غزه به تعدادی از کشورها سفر خواهد کرد. نخستین مقصد چین و پس از آن روسیه است که باعث ایجاد سوالاتی در مورد احتمال روی برگرداندن کشورهای عربی به شرق شدهاست. تعدادی از کشورهای عربی از زمان شعلهور شدن جنگ بازیهای محتاطانه دیپلماتیک در پیش گرفتهاند. هرچند در آغاز جنگ همه کشورهای عربی بیانیههایی در محکومیت اسرائیل در جنگ غزه منتشر کردند، کشورهایی که بهتازگی توافقنامههای عادیسازی روابط با اسرائیل امضا کردهبودند، نگران روابط جدیدشان با این رژیم بودند. بعد از امضای توافقهای ابراهیم بین امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش
و اسرائیل در سال ۲۰۲۰، تا پیش از آغاز جنگ تصور میشد که عربستان سعودی هدف بعدی است که میتواند اثرگذارترین کشوری باشد که روابطش را عادیسازی میکند. الهام فخرو، پژوهشگر اندیشکده چتمهاوس میگوید: «عربستان سعودی با تعلیق مذاکراتش با اسرائیل نسبتاً موضع محکمی گرفت اما کشورهای عربی که قبلاً با اسرائیل توافق امضا کردهبودند، سعی کردند روابطشان را به خطر نیاندازند.»
روز ۲ نوامبر، پارلمان بحرین در بیانیهای اعلام کرد که منامه سفیرش را از اسرائیل فراخواندهاست، هرچند رسانهها این ادعا را زیر سوال بردند و وزارت خارجه بحرین حاضر به اظهارنظر نشد. دیگر کشورهای امضاکننده توافقهای ابراهیم هیچ اقدام مشابهی انجام ندادند. طارق کنی شاوا پژوهشگر مسائل آمریکا در اندیشکده فلسطینی الشبکه میگوید که انفعال نسبی این کشورها برای فلسطینیها غافلگیرکننده نیست. وی میگوید: «اغلب فلسطینیان نسبت به واکنش یا بیواکنشی رهبران عربی در سراسر منطقه به شدت ناامید شدند. در نهایت فلسطینیان میدانند که مردم عرب در خیابانهای عربی عمیقاً از آرمان آنها حمایت میکنند، اما احساس میکنند که رهبران عربی آنها را رها کردهاند و فقط حرف میزنند و عمل نمیکنند.»
اردن و مصر که دههها پیش از توافقهای ابراهیم با اسرائیل صلح کردند، فشار نسبتاً بیشتری وارد کردهاند. عبدالفتاح سیسی، رئیسجمهور مصر به وضوح گفتهاست که با هرگونه تلاش برای کوچ اجباری جمعیت غزه به صحرای سینا در مصر کاملاً مخالف است. هرچند مصر به دلیل بیمیلیاش به گشایش گذرگاه رفح برای رساندن کمکها به غزه به شدت مورد انتقاد قرار گرفتهاست. اردن در برابر، سفیر اسرائیل را در امان اخراج کردهاست و سفیر خودش را فراخواندهاست و همچنین زیر فشار افکار عمومی توافق انرژی در مقابل آب را با اسرائیل ملغی کرد. هر دو کشور افرادی را که در همدلی با غزه تظاهرات میکنند، بازداشت کردهاند، اما سعی میکنند که از طریق موضعگیری جدی در مقابل اسرائیل، خشم افکار عمومی را کنترل کنند. طارق کنی شاوا میگوید: «رهبران عربی مانند سیسی، ملکعبدالله اردن و محمدبن سلمان، اهرمهایی دارند که از طریق آن میتوانند اسرائیل را تحت فشار قرار دهند. از جمله این اهرمها میتوان به تهدید به کنارهگیری از توافقها یا مذاکرات عادیسازی اشاره کرد.» وی معتقد است که این کشورها همچنان ترجیح میدهند که از حمایتهایی که کشورهای غربی برایشان تامین میکنند
بهرهمند شوند. الهام فخرو هم معتقد است که کشورهای عربی در مورد واکنششان با هم اختلافنظر دارند. وی میگوید: «ما بسیار با اتحاد تاریخی که در تحریم نفت ۱۹۷۳ رخ داد، فاصله داریم.»
در حال حاضر تنها موضع مشترک عربی درخواست برای آتشبس است، درحالیکه عربستان خواستار توقف صادرات سلاح به اسرائیل شدهاست. کنی شاوا معتقد است که این تحولات ممکن است باعث تشدید شکاف شرق و غرب شود. وی میگوید: «مردم عرب و رهبرانشان میبینند که چگونه آمریکا از کشتار عمده همخونان عربشان حمایت میکند و این باعث میشود که بیشتر به سمت بهبود روابط با چین بروند.» هرچند که بههیچوجه انتظار نمیرود، چین جانشین آمریکا در منطقه شود، اما رویکرد نسبتاً سازنده چین در خاورمیانه و تلاش موفقش برای واسطهگری در آشتی ایران و عربستان سعودی، باعث میشود که انتظارات از اجرای نقش بیشتر در منطقه را افزایش دهد. فخرو میگوید: «کشورهای حاشیه خلیج [فارس] کشورهایی مثل چین و روسیه را شرکایی کارآمدتر میبینند. گردش این کشورها به شرق، بخشی از تلاش وسیعتر آنها برای متنوعسازی روابطشان فراتر از ایالات متحده در شرایطی است که واشنگتن به روشنی خواستار دورتر شدن از منطقه است.»