جنگی که جهان را تغییر میدهد
استیون والت تحلیلگر مسائل بینالملل آیا جنگ اخیر غزه، پیامدهای گستردهای خواهد داشت؟ بهعنوان یک قاعده، من فکر میکنم که تحولات ژئوپلیتیکی نامطلوب معمولاً تو
استیون والت
تحلیلگر مسائل بینالملل
آیا جنگ اخیر غزه، پیامدهای گستردهای خواهد داشت؟ بهعنوان یک قاعده، من فکر میکنم که تحولات ژئوپلیتیکی نامطلوب معمولاً توسط انواع مختلفی از نیروهای متقابل، متعادل میشوند و رویدادها در بخش کوچکی از جهان، تأثیرات گستردهای در سایر مناطق ندارند. بحرانها و جنگها اتفاق میافتند، اما معمولاً میانهروها و عاقلترها غالب میشوند و پیامدهای بحران را محدود میکنند. اما همیشه اینطور نیست و جنگ کنونی غزه ممکن است یکی از این استثناها باشد. من فکر نمیکنم که ما در آستانه جنگ جهانی سوم باشیم. در واقع، حتی تبدیل شدن جنگ کنونی به یک درگیری منطقهای بزرگتر نیز چندان محتمل نیست. من این احتمال را بهطور کامل رد نمیکنم، اما تاکنون هیچیک از دولتها یا گروههای نزدیک به درگیری (حزبالله، ایران، روسیه، ترکیه و غیره)، مایل به دخالت مستقیم نیستند و مقامات آمریکایی نیز در تلاش هستند تا درگیری به سایر مناطق گسترش نیابد. از آنجایی که درگیریهای منطقهای، بزرگتر، پرهزینهتر و خطرناکتر خواهد بود، همه ما باید امیدوار باشیم که این تلاشها به نتیجه برسد. اما حتی اگر جنگ به غزه محدود شود و بهزودی به پایان برسد، پیامدهای قابل
توجهی در سراسر جهان خواهد داشت. جنگ غزه، چوب لای چرخ تلاشهای آمریکا برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل گذاشته است (و تقریباً بهطور قطعی میتوان گفت، توقف پیشرفت این تلاشها یکی از اهداف حماس بود). البته این جنگ ممکن است نتواند بهصورت کامل مانع این توافق شود، زیرا پس از پایان جنگ همچنان انگیزههای اصلی طرفین برای توافق وجود خواهد داشت. با این حال، موانع بر سر این توافق، آشکارا افزایش یافته و هر چه تعداد تلفات بیشتر شود، این موانع نیز بیشتر میشوند. جنگ غزه، با تلاشهای ایالات متحده برای صرف زمان و توجه کمتر به خاورمیانه و معطوف کردن توجه و تلاش بیشتر به شرق آسیا، تداخل خواهد کرد. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، در مقالهای که (درست قبل از حمله حماس) در فارن افرز منتشر شد، ادعا کرد که رویکرد «منضبط» دولت در قبال خاورمیانه، منابع را برای دیگر اولویتهای جهانی آزاد کرده و خطر درگیریهای جدید در خاورمیانه را کاهش میدهد». همانطور که وقایع ماه گذشته نشان داد، اوضاع اینگونه نبود. درگیری در غزه، یک فاجعه برای اوکراین است. جنگ غزه تمام توجه رسانهها را به خود جلب کرده و حمایت از بسته کمکی جدید
ایالات متحده را دشوارتر میکند. جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان در حال حاضر با این بسته کمکی مخالفت میکنند و نظرسنجی گالوپ که از ۴ تا ۱۶ اکتبر انجام شد، نشان داد که ۴۱درصد از آمریکاییها اکنون معتقدند ایالات متحده بیش از حد از اوکراین حمایت میکند، درحالیکه در ژوئن تنها ۲۹درصد از مردم چنین باوری داشتند.
با این حال، مشکل از این هم بزرگتر است. درگیری در اوکراین به یک جنگ فرسایشی تبدیل شده است و این بدان معناست که توپخانه نقش اصلی را در میدان جنگ ایفا میکند. با این حال، ایالات متحده و متحدانش قادر به تولید مهمات کافی برای رفع نیازهای اوکراین نبودهاند و واشنگتن مجبور شده است بخشی از این مهمات را از انبارهایش در کرهجنوبی و اسرائیل تامین کند تا کییف بتواند به جنگ ادامه دهد. اکنون که اسرائیل در حال جنگ است، خودش برخی از این گلولههای توپخانه یا سایر تسلیحات را دریافت میکند و تسلیحاتی که به اوکراین ارسال میشود، کمتر خواهد شد. اگر اوکراین زمینهای بیشتری را از دست بدهد، یا اگر ارتشاش شروع به فروپاشی کند، بایدن چه کاری باید انجام دهد؟ در مجموع، آنچه در غزه اتفاق میافتد خبر خوبی برای کییف نیست. در نهایت، این قسمت ناخوشایند، به نفع وجهه آمریکا در زمینه سیاست خارجی نیست. شکست بنیامین نتانیاهو در دفاع از اسرائیل، ممکن است اعتبار او را برای همیشه لکهدار کند اما نهاد سیاست خارجی ایالات متحده نیز وقوع این خونریزی را پیشبینی نکرد و پاسخ آن نیز تا به امروز کمکی نکرده است. اگر این شکست اخیر با یک نتیجه ناخوشایند
در اوکراین همراه شود، سایر کشورها نهفقط اعتبار آمریکا، بلکه قضاوت و فهم آمریکا از مسائل را نیز زیر سوال خواهند برد. این موضوع از همه مهمتر است، زیرا سایر دولتها در صورتی به توصیههای واشنگتن توجه و از آمریکا پیروی میکنند که معتقد باشند رهبران ایالات متحده درک روشنی از آنچه در حال وقوع است دارند، میدانند چگونه به وقایع پاسخ دهند و حداقل به ارزشهای ادعایی خود توجه دارند. اگر اینطور نباشد، چرا در مورد هر چیزی از توصیههای آمریکایی استفاده کنند؟